۸۱٬۶۰۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =03637 | ||
| کتابخوان همراه نور =03637 | | کتابخوان همراه نور =03637 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''التعليقة على اصول الكافى'''، يكى از تأليفات مرحوم [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (محمدباقربن محمدحسینى استرآبادى - م1041ق -) است كه در زمينه علوم نقلى به رشته تحرير در آمده است. آن گاه كه [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] درصدد نگاشتن تعليقهاى بر كتاب «كافى» برآمد، دريافت كه بررسى اسناد روايات، بر بررسى متون و مضامين آنها مقدم است. به همين مناسبت، تصميم گرفت ابتدا در مجموعهاى موسوم به «الرواشح السماوية»، از علم درايه و احوال رواتْ سخن به ميان آورد و سپس به نوشتن تعليقات خود بر متون روايات «كافى» شريف بپردازد. [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، نام كتاب خود را «التعليقة على الكافى» نهاد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/186 جوادی، قاسم؛ ص 186]</ref> | '''التعليقة على اصول الكافى'''، يكى از تأليفات مرحوم [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (محمدباقربن محمدحسینى استرآبادى - م1041ق -) است كه در زمينه علوم نقلى به رشته تحرير در آمده است. آن گاه كه [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] درصدد نگاشتن تعليقهاى بر كتاب «كافى» برآمد، دريافت كه بررسى اسناد روايات، بر بررسى متون و مضامين آنها مقدم است. به همين مناسبت، تصميم گرفت ابتدا در مجموعهاى موسوم به «الرواشح السماوية»، از علم درايه و احوال رواتْ سخن به ميان آورد و سپس به نوشتن تعليقات خود بر متون روايات «كافى» شريف بپردازد. [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، نام كتاب خود را «التعليقة على الكافى» نهاد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/186 جوادی، قاسم؛ ص 186]</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۲: | ||
آن گاه مىافزايد: | آن گاه مىافزايد: | ||
پس حق علم، آن است كه با نگاه به «وجود بما هو وجود»، خدا و سپس مراحل پايينتر را بشناسى، چنان كه مسلك برهان لِمّى و روش صديقين، است. صدّيقين آناناند كه با حق بر خلقْ استشهاد مىكنند، نه با خلق بر حق، و سرّ گفتار خدا را مىفهمند: '''«أو لم يكف بربك أنه على كل شىء شهيد»'''. | پس حق علم، آن است كه با نگاه به «وجود بما هو وجود»، خدا و سپس مراحل پايينتر را بشناسى، چنان كه مسلك برهان لِمّى و روش صديقين، است. صدّيقين آناناند كه با حق بر خلقْ استشهاد مىكنند، نه با خلق بر حق، و سرّ گفتار خدا را مىفهمند:'''«أو لم يكف بربك أنه على كل شىء شهيد»'''. | ||
[[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، معتقد است كه سند روايت معروف به مقبوله عمر بن حنظله در عينِ حال كه ايراداتى دارد، صحيح است و اظهار مىدارد كه برخى از اصحاب، محمد بن عيسى و داوود بن حصين را - كه در سند حديث هستند - ضعيف به شمار آوردهاند؛ ولى هر دوى ايشان ثقه هستند. او اظهار مىكند كه محمد بن عيسى، عبيدى نيست؛ بلكه اشعريِ قمى است. او در مورد خود عمر بن حنظله هم اعتقاد به توثيق دارد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/189 همان؛ ص 189-191]</ref> | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، معتقد است كه سند روايت معروف به مقبوله عمر بن حنظله در عينِ حال كه ايراداتى دارد، صحيح است و اظهار مىدارد كه برخى از اصحاب، محمد بن عيسى و داوود بن حصين را - كه در سند حديث هستند - ضعيف به شمار آوردهاند؛ ولى هر دوى ايشان ثقه هستند. او اظهار مىكند كه محمد بن عيسى، عبيدى نيست؛ بلكه اشعريِ قمى است. او در مورد خود عمر بن حنظله هم اعتقاد به توثيق دارد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/189 همان؛ ص 189-191]</ref> | ||
خط ۱۰۳: | خط ۹۸: | ||
وى در پایان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | وى در پایان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | ||
''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. ''' | ''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج.''' | ||
در باب وحدت عددى خداوند، روايات متعددى آمده است. از جمله، روايت معروفى كه در روز جمل، كسى برخاست و از [[امام على(ع)]] درباره توحيد خداوند سؤال كرد و [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نيز بدو پاسخ داد و وحدت عددى را از خداوندْ نفى نمود. | در باب وحدت عددى خداوند، روايات متعددى آمده است. از جمله، روايت معروفى كه در روز جمل، كسى برخاست و از [[امام على(ع)]] درباره توحيد خداوند سؤال كرد و [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نيز بدو پاسخ داد و وحدت عددى را از خداوندْ نفى نمود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۶: | ||
ولى جملهاى از [[امام سجاد(ع)]] در «صحيفه سجّاديه» نقل شده است كه: لك يا الهى وحدانية العدد. | ولى جملهاى از [[امام سجاد(ع)]] در «صحيفه سجّاديه» نقل شده است كه: لك يا الهى وحدانية العدد. | ||
[[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، ضمن تعليقه بر اين روايت، وحدت عددى را از خداوند نفى مىكند و عبارت «صحيفه» را خلاف نصوص در ديگر مواضع مىداند. او بدون توضيحى افزون بر آنچه ذكر شد، تلويحاً به عدم صدور جمله فوق از [[امام سجاد(ع)]] اشاره دارد و دليل خلاف بودن عبارت «صحيفه» را آيه '''«لقد كفروا الذين قالوا انّ اللّه ثالث ثلاثة»''' مىداند. | [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، ضمن تعليقه بر اين روايت، وحدت عددى را از خداوند نفى مىكند و عبارت «صحيفه» را خلاف نصوص در ديگر مواضع مىداند. او بدون توضيحى افزون بر آنچه ذكر شد، تلويحاً به عدم صدور جمله فوق از [[امام سجاد(ع)]] اشاره دارد و دليل خلاف بودن عبارت «صحيفه» را آيه'''«لقد كفروا الذين قالوا انّ اللّه ثالث ثلاثة»''' مىداند. | ||
در بحث از روايت ششم همين باب، در مورد جمله «خالق اذ لا مخلوق»، معتقد به دو نحو خالقيت برای خداوند مىشود: 1) خالقيت ذاتى كه از صفات ذات است؛ 2) خالقيت اضافى كه از صفات فعل است. | در بحث از روايت ششم همين باب، در مورد جمله «خالق اذ لا مخلوق»، معتقد به دو نحو خالقيت برای خداوند مىشود: 1) خالقيت ذاتى كه از صفات ذات است؛ 2) خالقيت اضافى كه از صفات فعل است. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۱۶: | ||
لو كان قال والتقدم والتأخّر انّما يقع في حدوثها الزمانى دون حدوثها الدهرى لكان قد أصاب سرّ الحق من الحكمة. | لو كان قال والتقدم والتأخّر انّما يقع في حدوثها الزمانى دون حدوثها الدهرى لكان قد أصاب سرّ الحق من الحكمة. | ||
آن گاه، داستانى را از «كشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل مىكند كه عبداللّه بن طاهر به حسین بن فضل گفت: از آياتى كه فهم آن برای من مشكل است، آيه '''«كل يوم هو في شأن»''' است. حسین در جوابش گفت: أما قوله «كل يوم هو في شأن» فانّها من شؤون يبديها لاشؤون يبتديها.عبداللّه برخاست و پيشانى او را بوسيد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/191 همان؛ ص 191-196]</ref> | آن گاه، داستانى را از «كشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل مىكند كه عبداللّه بن طاهر به حسین بن فضل گفت: از آياتى كه فهم آن برای من مشكل است، آيه'''«كل يوم هو في شأن»''' است. حسین در جوابش گفت: أما قوله «كل يوم هو في شأن» فانّها من شؤون يبديها لاشؤون يبتديها.عبداللّه برخاست و پيشانى او را بوسيد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/191 همان؛ ص 191-196]</ref> | ||
=== كتاب الحجة === | === كتاب الحجة === |