التعريف و الإعلام في ما أبهم من الأسماء و الأعلام في القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۴۵: خط ۴۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق، ابتدای مقدمه‎اش را به زندگی [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی]] اختصاص داده، سپس به معرفی اجمالی از این اثر پرداخته و در انتها روش تحقیق خویش را ارائه داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/3 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص3-11]</ref>.
محقق، ابتدای مقدمه‌اش را به زندگی [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی]] اختصاص داده، سپس به معرفی اجمالی از این اثر پرداخته و در انتها روش تحقیق خویش را ارائه داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/3 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص3-11]</ref>.


[[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در مقدمه‎ای ارزشمند اظهار می‌دارد که مطالب این موضوع را به‎طور اختصار و به ایجاز آورده است. نیز در همان مقدمه به موضوع کتاب، اهمیت دانش مبهمات نزد پیشینیان و فایده این دانش پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161]</ref>.
[[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در مقدمه‌ای ارزشمند اظهار می‌دارد که مطالب این موضوع را به‎طور اختصار و به ایجاز آورده است. نیز در همان مقدمه به موضوع کتاب، اهمیت دانش مبهمات نزد پیشینیان و فایده این دانش پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161]</ref>.


تعداد آیه‎هایی که نویسنده به آن‎ها پرداخته، به 294 مورد می‎رسد. شیوه او در نگارش مبهمات این‎گونه است که غالباً ً نام سوره را می‎نویسد، سپس آیه مبهم را به ترتیبی که در قرآن آمده، می‎آورد؛ آنگاه با پایان یافتن هر آیه، به آیه جدید می‌پردازد و به همین ترتیب تا پایان سوره ادامه می‌دهد. روش [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در تفسیر مبهمات، این است که در درجه اول به خود «قرآن» تکیه می‌کند و در تفسیر مبهمات از آیات دیگر مدد می‎گیرد. چنانچه تفسیر مبهم را در قرآن نیافت، از سنت پیامبر(ص)، بهره می‎گیرد و درصورتی‎که تفسیر مبهم را در قرآن و سنت نیافت، به سخنان صحابه و تابعین روی می‎آورد، ولی در بیشتر موارد به هنگام نقل از آنان، به نامشان تصریح نمی‌کند. البته بیشتر این سخنان را به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|عبدالله بن عباس]]، [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]، سعید بن جبیر، حسن، قتاده، عطاء بن ابی‎رباح، ربیع بن انس و وهب بن منبه ارجاع می‌دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: همان]</ref>.
تعداد آیه‎هایی که نویسنده به آن‎ها پرداخته، به 294 مورد می‎رسد. شیوه او در نگارش مبهمات این‎گونه است که غالباً ً نام سوره را می‎نویسد، سپس آیه مبهم را به ترتیبی که در قرآن آمده، می‎آورد؛ آنگاه با پایان یافتن هر آیه، به آیه جدید می‌پردازد و به همین ترتیب تا پایان سوره ادامه می‌دهد. روش [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در تفسیر مبهمات، این است که در درجه اول به خود «قرآن» تکیه می‌کند و در تفسیر مبهمات از آیات دیگر مدد می‎گیرد. چنانچه تفسیر مبهم را در قرآن نیافت، از سنت پیامبر(ص)، بهره می‎گیرد و درصورتی‎که تفسیر مبهم را در قرآن و سنت نیافت، به سخنان صحابه و تابعین روی می‎آورد، ولی در بیشتر موارد به هنگام نقل از آنان، به نامشان تصریح نمی‌کند. البته بیشتر این سخنان را به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|عبدالله بن عباس]]، [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]، سعید بن جبیر، حسن، قتاده، عطاء بن ابی‎رباح، ربیع بن انس و وهب بن منبه ارجاع می‌دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: همان]</ref>.


برای روشن شدن شیوه نویسنده، در اینجا به نمونه‎هایی از کار او اشاره می‌شود:
برای روشن شدن شیوه نویسنده، در اینجا به نمونه‎هایی از کار او اشاره می‌شود:
# '''اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيهِمْ'''، در سوره حمد، اولین آیه‎ای است که نویسنده به دنبال رفع ابهام از آن برآمده است. او می‎گوید: آیه '''وَ مَنْ يطِعِ اَللّٰهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولٰئِك مَعَ اَلَّذِينَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَيهِمْ مِنَ اَلنَّبِيينَ وَ اَلصِّدِّيقِينَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِينَ''' (نساء: 69) (و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده)، توضیح و شرح آن آیه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/17 ر.ک: متن کتاب، ص17]</ref>.
# '''اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيهِمْ'''، در سوره حمد، اولین آیه‌ای است که نویسنده به دنبال رفع ابهام از آن برآمده است. او می‎گوید: آیه '''وَ مَنْ يطِعِ اَللّٰهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولٰئِك مَعَ اَلَّذِينَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَيهِمْ مِنَ اَلنَّبِيينَ وَ اَلصِّدِّيقِينَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِينَ''' (نساء: 69) (و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده)، توضیح و شرح آن آیه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/17 ر.ک: متن کتاب، ص17]</ref>.
# آیه شریفه '''غَيرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّين'''، با توجه به روایت نبوی، یهود و نصاری هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/17 ر.ک: همان]</ref>.
# آیه شریفه '''غَيرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّين'''، با توجه به روایت نبوی، یهود و نصاری هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/17 ر.ک: همان]</ref>.
# '''وَ يسْئَلُونَك عَنْ ذِي اَلْقَرْنَينِ''' (کهف‎: 83): نویسنده درباره ذوالقرنین می‎گوید: نظرات در این‎باره متفاوت است. برخی می‎گویند: او مردی از خاندان یونان بن یافث بود که نامش هرمس یا هردیس است. ابن هشام می‎گوید: او صعب بن ذی‎یزن حمیری از فرزندان وائل بن حمیر است. ابن اسحاق می‎گوید: اسمش مرزبان بن مردیه است. برخی دیگر می‎گویند: او همان اسکندر مقدونی است.
# '''وَ يسْئَلُونَك عَنْ ذِي اَلْقَرْنَينِ''' (کهف‎: 83): نویسنده درباره ذوالقرنین می‎گوید: نظرات در این‎باره متفاوت است. برخی می‎گویند: او مردی از خاندان یونان بن یافث بود که نامش هرمس یا هردیس است. ابن هشام می‎گوید: او صعب بن ذی‎یزن حمیری از فرزندان وائل بن حمیر است. ابن اسحاق می‎گوید: اسمش مرزبان بن مردیه است. برخی دیگر می‎گویند: او همان اسکندر مقدونی است.
#:ظاهرا دو نفر با این عنوان وجود داشته‎اند: یکی در زمان حضرت ابراهیم می‎زیسته و دیگری در زمانی نزدیک به زمان حضرت عیسی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>.
#:ظاهرا دو نفر با این عنوان وجود داشته‌اند: یکی در زمان حضرت ابراهیم می‎زیسته و دیگری در زمانی نزدیک به زمان حضرت عیسی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>.
# نویسنده می‎گوید: مقصود از «خصمان اختصموا»، در آیه شریفه '''هٰذٰانِ خَصْمٰانِ اِخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ''' (حج‎: 19)، سه نفر از اصحاب پیامبر و سه نفر از کفار قریش بودند که در روز بدر با همدیگر درگیر شدند. آن سه نفر مؤمن، حمزة بن عبدالمطلب، علی بن ابی‎طالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب و آن سه نفر کافر، عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه و ولید بن عتبه بوده‎اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/116 ر.ک: همان، ص116]</ref>.
# نویسنده می‎گوید: مقصود از «خصمان اختصموا»، در آیه شریفه '''هٰذٰانِ خَصْمٰانِ اِخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ''' (حج‎: 19)، سه نفر از اصحاب پیامبر و سه نفر از کفار قریش بودند که در روز بدر با همدیگر درگیر شدند. آن سه نفر مؤمن، حمزة بن عبدالمطلب، علی بن ابی‎طالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب و آن سه نفر کافر، عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه و ولید بن عتبه بوده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/116 ر.ک: همان، ص116]</ref>.
# او معتقد است: نام مؤمن آل فرعون که در آیه '''وَ قٰالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ''' (غافر: 28) آمده، شمعان است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/151 ر.ک: همان، ص151]</ref>.
# او معتقد است: نام مؤمن آل فرعون که در آیه '''وَ قٰالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ''' (غافر: 28) آمده، شمعان است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/151 ر.ک: همان، ص151]</ref>.


خط ۶۵: خط ۶۵:
# زیادگویی و بیان برخی مطالب بی‎فایده و خارج از موضوع اصلی<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161-162]</ref>.
# زیادگویی و بیان برخی مطالب بی‎فایده و خارج از موضوع اصلی<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161-162]</ref>.


اما با همه اینها، فضیلت [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در پیشی گرفتن در تألیف کتاب پیرامون این موضوع و گردآوری آیات مبهم و تدوین اثری ارزشمند، بر کسی پوشیده نیست. از جمله محاسن کتاب، این است که افراد زیادی به تکمیل، تلخیص و تحقیق پیرامون آن مبادرت ورزیده‎اند؛ به این شرح: [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] (636ق) مستدرکی بر این کتاب نوشت با عنوان «التكميل و الإتمام لكتاب التعريف و الإعلام». آنگاه ابن جماعة (733ق)، آن دو کتاب را در کتابی با عنوان «التبيان لمن لم يسم في القرآن» گرد آورد و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]](911ق)، آن را با عنوان «مفحمات الأقران في مبهمات القرآن»، خلاصه نمود. نیز [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] (782ق)، دو کتاب ارزشمند [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] را با این عنوان گردآوری و تکمیل نمود: «صلة الجمع و عائد التذييل لموصول كتابي الإعلام و التكميل» و ادکاوی (1184ق) نیز کتاب‎های [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] را با عنوان «ترويح أولی الدماثة بمنتقی الكتب الثلاثة»، تلخیص کرد. نیز شایان ذکر است ابن فرتون (660ق)، کتاب الاستدراك و الإتمام للتعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» و شامی (715ق)، کتاب «الاستدراك علی التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به‎عنوان مستدرک و متمم بر کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نگاشتند و بحرق (930ق)، کتاب «تلخيص التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به نگارش درآورد. مشاهده می‌شود که این نگارندگان هرکدام به‎نوعی از آبشخور [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نوشیده‎اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/162 ر.ک: همان، ص162]</ref>.
اما با همه اینها، فضیلت [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در پیشی گرفتن در تألیف کتاب پیرامون این موضوع و گردآوری آیات مبهم و تدوین اثری ارزشمند، بر کسی پوشیده نیست. از جمله محاسن کتاب، این است که افراد زیادی به تکمیل، تلخیص و تحقیق پیرامون آن مبادرت ورزیده‌اند؛ به این شرح: [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] (636ق) مستدرکی بر این کتاب نوشت با عنوان «التكميل و الإتمام لكتاب التعريف و الإعلام». آنگاه ابن جماعة (733ق)، آن دو کتاب را در کتابی با عنوان «التبيان لمن لم يسم في القرآن» گرد آورد و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]](911ق)، آن را با عنوان «مفحمات الأقران في مبهمات القرآن»، خلاصه نمود. نیز [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] (782ق)، دو کتاب ارزشمند [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] را با این عنوان گردآوری و تکمیل نمود: «صلة الجمع و عائد التذييل لموصول كتابي الإعلام و التكميل» و ادکاوی (1184ق) نیز کتاب‎های [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] را با عنوان «ترويح أولی الدماثة بمنتقی الكتب الثلاثة»، تلخیص کرد. نیز شایان ذکر است ابن فرتون (660ق)، کتاب الاستدراك و الإتمام للتعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» و شامی (715ق)، کتاب «الاستدراك علی التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به‎عنوان مستدرک و متمم بر کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نگاشتند و بحرق (930ق)، کتاب «تلخيص التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به نگارش درآورد. مشاهده می‌شود که این نگارندگان هرکدام به‎نوعی از آبشخور [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نوشیده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/162 ر.ک: همان، ص162]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش