التذكرة بأصول الفقه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
 
خط ۴۹: خط ۴۹:
# قياس باطل است: چون راهبردى به سوى علم ندارد و فاقد هر گونه اماريت و دلالتى است كه مقتضى حجيّت است.
# قياس باطل است: چون راهبردى به سوى علم ندارد و فاقد هر گونه اماريت و دلالتى است كه مقتضى حجيّت است.
# تأخير در بيان مجمل در صورتى كه برای مكلفين لطفى باشد، جايز است: يعنى شارع مى‌تواند، ميان خطاب مجمل و بيان آن فاصله بيندازد و بعد از گذشت زمان آن را برای مكلفين بيان كند؛ امّا در بيان عموم، شارع هنگام خطاب عام مى‌بايست بيان آن را نيز به مكلّف ابلاغ نمايد. خدا موسى را فرمان داد تا گاوى را ذبح كنند و مراد خدا اين بود كه متعلق ذبح بر وصفى ويژه باشد، بيان هم برای آن واقع شد، بلكه بيان به تأخير افتاد و هنگام سؤال بر مقتضاى مصلحت آشكار شد.
# تأخير در بيان مجمل در صورتى كه برای مكلفين لطفى باشد، جايز است: يعنى شارع مى‌تواند، ميان خطاب مجمل و بيان آن فاصله بيندازد و بعد از گذشت زمان آن را برای مكلفين بيان كند؛ امّا در بيان عموم، شارع هنگام خطاب عام مى‌بايست بيان آن را نيز به مكلّف ابلاغ نمايد. خدا موسى را فرمان داد تا گاوى را ذبح كنند و مراد خدا اين بود كه متعلق ذبح بر وصفى ويژه باشد، بيان هم برای آن واقع شد، بلكه بيان به تأخير افتاد و هنگام سؤال بر مقتضاى مصلحت آشكار شد.
# در نسخ كتاب و سنّت معتقد است: كه از نظر دقت عقلى مانعى از نسخ كتاب به كتاب، سنّت به سنّت، كتاب به سنّت، و سنّت به كتاب وجود ندراد، لكن حدود حكم عقل تا جايى است كه دليلى از شارع مقدّس برخلاف آن نباشد، در صورتى كه آيه '''«ما ننسخ من آى او ننسها نأت بخير منها أو مثلها»''' دلالت مى‌كند كه ناسخ آيات قرآن فقط خداوند است، لذا سنّت قطعى نمى‌تواند ناسخ آنها باشد.
# در نسخ كتاب و سنّت معتقد است: كه از نظر دقت عقلى مانعى از نسخ كتاب به كتاب، سنّت به سنّت، كتاب به سنّت، و سنّت به كتاب وجود ندراد، لكن حدود حكم عقل تا جايى است كه دليلى از شارع مقدّس برخلاف آن نباشد، در صورتى كه آيه'''«ما ننسخ من آى او ننسها نأت بخير منها أو مثلها»''' دلالت مى‌كند كه ناسخ آيات قرآن فقط خداوند است، لذا سنّت قطعى نمى‌تواند ناسخ آنها باشد.
# شيخ ضمن بيان نظريه‌اى درباره وجوب استصحاب حال، اركان استصحاب كه عبارت از يقين سابق و شك لاحق است را بيان مى‌كند: و اظهار مى‌دارد كه يقين سابق، شك لاحق را زايل كرده و حكم حال اوّلى را ثابت مى‌كند.
# شيخ ضمن بيان نظريه‌اى درباره وجوب استصحاب حال، اركان استصحاب كه عبارت از يقين سابق و شك لاحق است را بيان مى‌كند: و اظهار مى‌دارد كه يقين سابق، شك لاحق را زايل كرده و حكم حال اوّلى را ثابت مى‌كند.