التجريد في كلمة التوحيد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
به نمونه‌هایى از مطالب وى توجه كنيد:
به نمونه‌هایى از مطالب وى توجه كنيد:


#آدمى كه «لا اله الا الله»، مى‌گويد و در هواى درهم و دينار و دنيا به‌سرمى‌برد، تنها جوابى كه از خداوند متعال مى‌شنود، اين است كه‌اى بنده من چرا دروغ مى‌گويى؟ چرا چيزى را مى‌گويى كه اهليت آن را ندارى؟ در اين صورت انسان مصداق آيه شريفه: '''«لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون كَبُر مَقتاً عند الله اَن تقولوا ما لا تفعلون»''' مى‌شود، پس انسان، زمانى كه به دنيا تكيه دارد و محبت آن را در دل مى‌پروراند، «لا اله الا الله» گفتن وى، در واقع، كذب محسوب مى‌شود.
#آدمى كه «لا اله الا الله»، مى‌گويد و در هواى درهم و دينار و دنيا به‌سرمى‌برد، تنها جوابى كه از خداوند متعال مى‌شنود، اين است كه‌اى بنده من چرا دروغ مى‌گويى؟ چرا چيزى را مى‌گويى كه اهليت آن را ندارى؟ در اين صورت انسان مصداق آيه شريفه:'''«لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون كَبُر مَقتاً عند الله اَن تقولوا ما لا تفعلون»''' مى‌شود، پس انسان، زمانى كه به دنيا تكيه دارد و محبت آن را در دل مى‌پروراند، «لا اله الا الله» گفتن وى، در واقع، كذب محسوب مى‌شود.
#آدمى وقتى لا اله الا الله بگويد و تنها مسكن آن زبان باشد، در اين صورت، قلب وى از آن بهره‌اى نبرده و منافق محسوب مى‌شود، ولى اگر مسكن آن علاوه بر زبان قلب هم باشد، پس مؤمن به حساب مى‌آيد و اگر مسكن آن روح باشد، عاشق و اگر سر باشد، مكاشف است. ايمان اول، ايمان عوام و ايمان دوم، ايمان خواص و ايمان سوم، ايمان خواص الخواص است. اگر انسان اهل فضل باشد، كلمه توحيد به نفع او شهادت مى‌دهد و اگر اهل عدل باشد، عليه او شهادت داده و او را به جهنم مى‌برد.
#آدمى وقتى لا اله الا الله بگويد و تنها مسكن آن زبان باشد، در اين صورت، قلب وى از آن بهره‌اى نبرده و منافق محسوب مى‌شود، ولى اگر مسكن آن علاوه بر زبان قلب هم باشد، پس مؤمن به حساب مى‌آيد و اگر مسكن آن روح باشد، عاشق و اگر سر باشد، مكاشف است. ايمان اول، ايمان عوام و ايمان دوم، ايمان خواص و ايمان سوم، ايمان خواص الخواص است. اگر انسان اهل فضل باشد، كلمه توحيد به نفع او شهادت مى‌دهد و اگر اهل عدل باشد، عليه او شهادت داده و او را به جهنم مى‌برد.
#كلمه‌ى توحيد، اولش كفر و آخرش ايمان است. عالم عدل چون در «لا اله» وقوف كردند، لذا در كفر واقع شدند، پس به آنان هشدار داده شد كه در منزل اول نمانيد و به منزل دوم كه منزل توحيد است، فرود آييد؛ در مقابل آنها، عالم فضل در منزل«الا الله» وقوف كرده و مؤمن شدند و مصداق آيه شريفه: '''«و المؤمنون كلٌّ آمَنَ بالله»''' واقع شدند.
#كلمه‌ى توحيد، اولش كفر و آخرش ايمان است. عالم عدل چون در «لا اله» وقوف كردند، لذا در كفر واقع شدند، پس به آنان هشدار داده شد كه در منزل اول نمانيد و به منزل دوم كه منزل توحيد است، فرود آييد؛ در مقابل آنها، عالم فضل در منزل«الا الله» وقوف كرده و مؤمن شدند و مصداق آيه شريفه:'''«و المؤمنون كلٌّ آمَنَ بالله»''' واقع شدند.
#نخستين كسى كه در عالم عدل، در كفر «لا اله» قرار گرفت، ابليس بود و اولین كسى كه در عالم فضل، در ايمان «الا الله» واقع شد، حضرت آدم(ع) بود و البته چون ابليس سركرده گروه عالم عدل و آدم(ع) سركرده گروه عالم فضل است، لذا آدمى بايد هوشيار باشد كه به پدرش كه آدم(ع) است، ملحق شود، نه به ابليس.
#نخستين كسى كه در عالم عدل، در كفر «لا اله» قرار گرفت، ابليس بود و اولین كسى كه در عالم فضل، در ايمان «الا الله» واقع شد، حضرت آدم(ع) بود و البته چون ابليس سركرده گروه عالم عدل و آدم(ع) سركرده گروه عالم فضل است، لذا آدمى بايد هوشيار باشد كه به پدرش كه آدم(ع) است، ملحق شود، نه به ابليس.
#«لا اله»، قسمتى از حصن است، نه تمام آن، پس وقتى انسان از حدود«لا اله» به محدوده «الا الله» رسيد، وارد حصن شده است.
#«لا اله»، قسمتى از حصن است، نه تمام آن، پس وقتى انسان از حدود«لا اله» به محدوده «الا الله» رسيد، وارد حصن شده است.