التجريد في كلمة التوحيد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ التجريد في كلمه التوحيد را به التجريد في كلمة التوحيد منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «')
خط ۶۱: خط ۶۱:
به نمونه‌هايى از مطالب وى توجه كنيد:
به نمونه‌هايى از مطالب وى توجه كنيد:


1. آدمى كه«لا اله الا الله»، مى‌گويد و در هواى درهم و دينار و دنيا به‌سرمى‌برد، تنها جوابى كه از خداوند متعال مى‌شنود، اين است كه اى بنده من چرا دروغ مى‌گويى؟ چرا چيزى را مى‌گويى كه اهليت آن را ندارى؟ در اين صورت انسان مصداق آيه شريفه: '''«لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون كَبُر مَقتاً عند الله اَن تقولوا ما لا تفعلون»''' مى‌شود، پس انسان، زمانى كه به دنيا تكيه دارد و محبت آن را در دل مى‌پروراند، «لا اله الا الله» گفتن وى، در واقع، كذب محسوب مى‌شود.
1. آدمى كه «لا اله الا الله»، مى‌گويد و در هواى درهم و دينار و دنيا به‌سرمى‌برد، تنها جوابى كه از خداوند متعال مى‌شنود، اين است كه اى بنده من چرا دروغ مى‌گويى؟ چرا چيزى را مى‌گويى كه اهليت آن را ندارى؟ در اين صورت انسان مصداق آيه شريفه: '''«لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون كَبُر مَقتاً عند الله اَن تقولوا ما لا تفعلون»''' مى‌شود، پس انسان، زمانى كه به دنيا تكيه دارد و محبت آن را در دل مى‌پروراند، «لا اله الا الله» گفتن وى، در واقع، كذب محسوب مى‌شود.


2. آدمى وقتى لا اله الا الله بگويد و تنها مسكن آن زبان باشد، در اين صورت، قلب وى از آن بهره‌اى نبرده و منافق محسوب مى‌شود، ولى اگر مسكن آن علاوه بر زبان قلب هم باشد، پس مؤمن به حساب مى‌آيد و اگر مسكن آن روح باشد، عاشق و اگر سر باشد، مكاشف است. ايمان اول، ايمان عوام و ايمان دوم، ايمان خواص و ايمان سوم، ايمان خواص الخواص است. اگر انسان اهل فضل باشد، كلمه توحيد به نفع او شهادت مى‌دهد و اگر اهل عدل باشد، عليه او شهادت داده و او را به جهنم مى‌برد.
2. آدمى وقتى لا اله الا الله بگويد و تنها مسكن آن زبان باشد، در اين صورت، قلب وى از آن بهره‌اى نبرده و منافق محسوب مى‌شود، ولى اگر مسكن آن علاوه بر زبان قلب هم باشد، پس مؤمن به حساب مى‌آيد و اگر مسكن آن روح باشد، عاشق و اگر سر باشد، مكاشف است. ايمان اول، ايمان عوام و ايمان دوم، ايمان خواص و ايمان سوم، ايمان خواص الخواص است. اگر انسان اهل فضل باشد، كلمه توحيد به نفع او شهادت مى‌دهد و اگر اهل عدل باشد، عليه او شهادت داده و او را به جهنم مى‌برد.
خط ۶۹: خط ۶۹:
4. نخستين كسى كه در عالم عدل، در كفر«لا اله» قرار گرفت، ابليس بود و اولين كسى كه در عالم فضل، در ايمان«الا الله» واقع شد، حضرت آدم(ع) بود و البته چون ابليس سركرده گروه عالم عدل و آدم(ع) سركرده گروه عالم فضل است، لذا آدمى بايد هوشيار باشد كه به پدرش كه آدم(ع) است، ملحق شود، نه به ابليس.
4. نخستين كسى كه در عالم عدل، در كفر«لا اله» قرار گرفت، ابليس بود و اولين كسى كه در عالم فضل، در ايمان«الا الله» واقع شد، حضرت آدم(ع) بود و البته چون ابليس سركرده گروه عالم عدل و آدم(ع) سركرده گروه عالم فضل است، لذا آدمى بايد هوشيار باشد كه به پدرش كه آدم(ع) است، ملحق شود، نه به ابليس.


5. «لا اله»، قسمتى از حصن است، نه تمام آن، پس وقتى انسان از حدود«لا اله» به محدوده«الا الله» رسيد، وارد حصن شده است.
5. «لا اله»، قسمتى از حصن است، نه تمام آن، پس وقتى انسان از حدود«لا اله» به محدوده «الا الله» رسيد، وارد حصن شده است.


6. چشم بگشا و ببين كه در جهان هستى همه چيز به توحيد و تسبيح و تحميد خدا زبان گشوده است و با هستى خود، بر هستى‌بخش خويش دلالت مى‌كند.
6. چشم بگشا و ببين كه در جهان هستى همه چيز به توحيد و تسبيح و تحميد خدا زبان گشوده است و با هستى خود، بر هستى‌بخش خويش دلالت مى‌كند.
خط ۹۴: خط ۹۴:
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:الهیات (توحید)]]
[[رده:الهیات (توحید)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش