الاستقراء و أثره في القواعد الأصولية و الفقهية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع ==' به '== منابع مقاله ==')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
در مبحث سوم، در پنج مطلب زير، رابطه ميان استقراء و مصطلحات مرتبط با آن، بررسى شده است:
در مبحث سوم، در پنج مطلب زير، رابطه ميان استقراء و مصطلحات مرتبط با آن، بررسى شده است:


1. رابطه بين استقراء در لغت و در اصطلاح؛
# رابطه بين استقراء در لغت و در اصطلاح؛
 
# ارتباط ميان روش‌هاى استقراء نزد اصوليون (سبر و تقسيم، تنقيح مناط، طرد و عكس) و نزد منطقيون و جان استوارت ميل(طريقه اتفاق، اختلاف، جمع بين اتفاق و اختلاف، تغير نسبى و ساير طرق) و بررسى روش‌هاى موازنه بين طرق؛
2. ارتباط ميان روش‌هاى استقراء نزد اصوليون (سبر و تقسيم، تنقيح مناط، طرد و عكس) و نزد منطقيون و جان استوارت ميل(طريقه اتفاق، اختلاف، جمع بين اتفاق و اختلاف، تغير نسبى و ساير طرق) و بررسى روش‌هاى موازنه بين طرق؛
# بررسى رابطه ميان استقراء و قياس اصولى از لحاظ قوه يكى بر ديگرى و وجوه افتراق و اتفاق ميان آن دو؛
 
# رابطه ميان استقراء و قياس منطقى؛
3. بررسى رابطه ميان استقراء و قياس اصولى از لحاظ قوه يكى بر ديگرى و وجوه افتراق و اتفاق ميان آن دو؛
# ارتباط بين استقراء و استدلال.
 
4. رابطه ميان استقراء و قياس منطقى؛
 
5. ارتباط بين استقراء و استدلال.


مبحث چهارم، به بررسى انواع استقراء، در قالب سه مطلب زير، اختصاص يافته است:
مبحث چهارم، به بررسى انواع استقراء، در قالب سه مطلب زير، اختصاص يافته است:


1. استقراء تام نزد اهل منطق و اصول؛
# استقراء تام نزد اهل منطق و اصول؛
 
# استقراء ناقص و تعداد حالاتى كه مورد جست‌وجو قرار گرفته است؛
2. استقراء ناقص و تعداد حالاتى كه مورد جست‌وجو قرار گرفته است؛
# موازنه بين اين دو استقراء؛
 
3. موازنه بين اين دو استقراء؛


در مبحث پنجم، اقسام استقراء ناقص كه عبارتند از تغليبى و تقعيدى، مثبت و نافى، معلل و طردى، صحيح و فاسد بررسى شده است.
در مبحث پنجم، اقسام استقراء ناقص كه عبارتند از تغليبى و تقعيدى، مثبت و نافى، معلل و طردى، صحيح و فاسد بررسى شده است.
خط ۸۳: خط ۷۷:
مبحث ششم، به بحث از عمل مستقرى، ضمن دو مطلب زير، اختصاص دارد:
مبحث ششم، به بحث از عمل مستقرى، ضمن دو مطلب زير، اختصاص دارد:


1. خطوات استقراء كه در آن، از معنا و محل استقراء و تحقيق از صحت نتيجه آن، بحث شده است؛
# خطوات استقراء كه در آن، از معنا و محل استقراء و تحقيق از صحت نتيجه آن، بحث شده است؛
 
# تقسيم استقرائى كه در آن، تعريف تقسيم و رابطه ميان آن و حصر، انواع تقسيم، شروط صحت تقسيم، اهميت آن، روش‌هاى تقسيم استقرائى، نمونه‌هايى از آن و تقسيمات اصولى، مورد بحث قرار گرفته است.
2. تقسيم استقرائى كه در آن، تعريف تقسيم و رابطه ميان آن و حصر، انواع تقسيم، شروط صحت تقسيم، اهميت آن، روش‌هاى تقسيم استقرائى، نمونه‌هايى از آن و تقسيمات اصولى، مورد بحث قرار گرفته است.


در مبحث هفتم، نتيجه استقراء و رابطه ميان جزئيات آن، در قالب سه مطلب زير، بررسى شده است:
در مبحث هفتم، نتيجه استقراء و رابطه ميان جزئيات آن، در قالب سه مطلب زير، بررسى شده است:


1. معنا و صفات نتيجه استقراء؛
# معنا و صفات نتيجه استقراء؛
 
# رابطه ميان قواعد كلى و جزئى استقراء؛
2. رابطه ميان قواعد كلى و جزئى استقراء؛
# تطبيق قواعد استقرائيه بر وقايع و بيان مراد و اهميت اين تطبيق؛
 
3. تطبيق قواعد استقرائيه بر وقايع و بيان مراد و اهميت اين تطبيق؛


در مبحث هشتم، اساس استقراء بيان و در آن، قاعده اطراد، مبدأ تعليل، قانون تلازم و مبدأ تسويه بين متماثلات بررسى شده است.
در مبحث هشتم، اساس استقراء بيان و در آن، قاعده اطراد، مبدأ تعليل، قانون تلازم و مبدأ تسويه بين متماثلات بررسى شده است.
خط ۱۰۱: خط ۹۲:
مبحث دهم، حجيت استقراء را در شش مطلب زير، بررسى نموده است:
مبحث دهم، حجيت استقراء را در شش مطلب زير، بررسى نموده است:


1. واكاوى و تحرير محل نزاع؛
# واكاوى و تحرير محل نزاع؛
 
# بيان اقوال اصوليون پيرامون حجيت استقراء؛
2. بيان اقوال اصوليون پيرامون حجيت استقراء؛
# بيان ادله اقوال و نقد و بررسى هر يك؛
 
# پژوهش در اسباب اختلاف بين اصوليون در مورد حجيت استقراء؛
3. بيان ادله اقوال و نقد و بررسى هر يك؛
# گونه‌شناسى اختلافات در حجيت استقراء؛
 
# بيان قول راجح و نقد و بررسى ادله ترجيح؛
4. پژوهش در اسباب اختلاف بين اصوليون در مورد حجيت استقراء؛
 
5. گونه‌شناسى اختلافات در حجيت استقراء؛
 
6. بيان قول راجح و نقد و بررسى ادله ترجيح؛


شروط استقراء، در مبحث يازدهم، ضمن شش مطلب زير، بيان شده است:
شروط استقراء، در مبحث يازدهم، ضمن شش مطلب زير، بيان شده است:


1. شروط مستقرى كه عبارت است از اهليت، موضوعيت، تأنى و خالى بودن ذهن وى از نتيجه نهايى؛
# شروط مستقرى كه عبارت است از اهليت، موضوعيت، تأنى و خالى بودن ذهن وى از نتيجه نهايى؛
 
# شروط محل استقراء كه عبارت است از صحت مقدمات، كثرت تتابعى كه به قوه دلالت منجر شود، جريان مقدمات تحت مسماى واحد، انتفاء خصوصيت محل به واسطه حكم و ثبوت حكم در محل؛
2. شروط محل استقراء كه عبارت است از صحت مقدمات، كثرت تتابعى كه به قوه دلالت منجر شود، جريان مقدمات تحت مسماى واحد، انتفاء خصوصيت محل به واسطه حكم و ثبوت حكم در محل؛
# شروط حكم؛
 
# شروط تأسيس قواعد استقرائيه كه عبارت است از جامع و مانع بودن، افاده معنايى جديد، مبنى بودن آن بر مناسبات معتبر و اطراد منافى با نقض و عدم معارضه تعميم حكم با چيزى كه از آن قوى‌تر باشد؛
3. شروط حكم؛
# شروط تطبيق قواعد استقراء كه عبارت است از دخول افراد معين تحت قاعده به واسطه دليل، اينكه محل، قابليت إعمال نتيجه را داشته باشد، خلو محل از موانع، عدم معارضه با دليل قوى‌تر يا مماثل؛
 
# بررسى مدخل‌هاى غلط در استدلال به واسطه استقراء.
4. شروط تأسيس قواعد استقرائيه كه عبارت است از جامع و مانع بودن، افاده معنايى جديد، مبنى بودن آن بر مناسبات معتبر و اطراد منافى با نقض و عدم معارضه تعميم حكم با چيزى كه از آن قوى‌تر باشد؛
 
5. شروط تطبيق قواعد استقراء كه عبارت است از دخول افراد معين تحت قاعده به واسطه دليل، اينكه محل، قابليت إعمال نتيجه را داشته باشد، خلو محل از موانع، عدم معارضه با دليل قوى‌تر يا مماثل؛
 
6. بررسى مدخل‌هاى غلط در استدلال به واسطه استقراء.


در مبحث دوازدهم، فوايد استفاده از استقراء در مسائل علمى و عملى و آثار اهمال در آن، بررسى شده است.
در مبحث دوازدهم، فوايد استفاده از استقراء در مسائل علمى و عملى و آثار اهمال در آن، بررسى شده است.
خط ۱۳۳: خط ۱۱۴:
مبحث چهاردهم، به بيان وجوه سه‌گانه نگاه و توجه اصوليون به حجيت و كاربرد استقراء اختصاص دارد كه عبارتند از:
مبحث چهاردهم، به بيان وجوه سه‌گانه نگاه و توجه اصوليون به حجيت و كاربرد استقراء اختصاص دارد كه عبارتند از:


1. اهمال و نپرداختن به آن؛
# اهمال و نپرداختن به آن؛
 
# نگاه به آن، از ديد يك مبحث منطقى كه در ضمن مقدمات منطقى مورد بحث واقع مى‌شود؛
2. نگاه به آن، از ديد يك مبحث منطقى كه در ضمن مقدمات منطقى مورد بحث واقع مى‌شود؛
# نگاه به آن، از ديد دليل عقلى اجمالى و طريقى از طرق كه به وسيله آن، مسائل فقهى بررسى مى‌گردد.
 
3. نگاه به آن، از ديد دليل عقلى اجمالى و طريقى از طرق كه به وسيله آن، مسائل فقهى بررسى مى‌گردد.


آخرين مبحث، به بررسى جايگاه استقراء در علم اصول فقه، فقه، قواعد فقهيه، تفسير، حديث و عقايد، اختصاص يافته است.
آخرين مبحث، به بررسى جايگاه استقراء در علم اصول فقه، فقه، قواعد فقهيه، تفسير، حديث و عقايد، اختصاص يافته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش