الإيضاح (ابوفراس مینقی): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    | سال نشر = 1964 م
    | سال نشر = 1964 م


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1084AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01084AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    كتاب، با ذكر آيات قرآن كريم به تكرار داستان آدم(ع) هفت مرتبه در قرآن كريم اشاره كرده و ابليس هر يك از انبيا را نام مى‌برد. وى در آخر چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه تفاوت ابليس بالقوه و بالفعل در آن است كه ابليس بالقوه مى‌تواند توبه كند و با تغيير صورت ابليسى خود به حق رجوع كند، اما ابليس بالفعل امكان توبه ندارد. وى سپس به گونه ديگرى نيز تأويل مى‌برد كه ابليس‌هاى بالقوه فقهاى قشرى و بزرگان هستند كه اگر قلوب آنها فاسد شود، صورت روحانى آنها ابليس بالفعل مى‌شود كه عقاب خواهد شد و ندامت، ديگر سودى ندارد.
    كتاب، با ذكر آيات قرآن كريم به تكرار داستان آدم(ع) هفت مرتبه در قرآن كريم اشاره كرده و ابليس هر يك از انبيا را نام مى‌برد. وى در آخر چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه تفاوت ابليس بالقوه و بالفعل در آن است كه ابليس بالقوه مى‌تواند توبه كند و با تغيير صورت ابليسى خود به حق رجوع كند، اما ابليس بالفعل امكان توبه ندارد. وى سپس به گونه ديگرى نيز تأويل مى‌برد كه ابليس‌هاى بالقوه فقهاى قشرى و بزرگان هستند كه اگر قلوب آنها فاسد شود، صورت روحانى آنها ابليس بالفعل مى‌شود كه عقاب خواهد شد و ندامت، ديگر سودى ندارد.


    ابوفراس پس از اين مقدمه به بيان تفاوت بين انسان بالقوه و انسان بالفعل مى‌پردازد. او انسان بالقوه را مختار فاعل مأمور و همان روح ناطقه مى‌داند و دست و پا و زبان و ساير اعضا را ابزارهايى مى‌داند كه روح در افعالش آنها را به كار مى‌گيرد. او سپس در اثبات اين ادعا چنين استدلال مى‌كند كه اخبار و علم و عقل و اراده و... در روح است نه در عضو. خداوند عز و جل نيز روح را مورد خطاب قرار داده است، چرا كه حكيم، آنچه را كه معرفت و فهم و تمييز ندارد، مورد خطاب قرار نمى‌دهد.
    ابوفراس پس از اين مقدمه به بيان تفاوت بين انسان بالقوه و انسان بالفعل مى‌پردازد. او انسان بالقوه را مختار فاعل مأمور و همان روح ناطقه مى‌داند و دست و پا و زبان و ساير اعضا را ابزارهایى مى‌داند كه روح در افعالش آنها را به كار مى‌گيرد. او سپس در اثبات اين ادعا چنين استدلال مى‌كند كه اخبار و علم و عقل و اراده و... در روح است نه در عضو. خداوند عز و جل نيز روح را مورد خطاب قرار داده است، چرا كه حكيم، آنچه را كه معرفت و فهم و تمييز ندارد، مورد خطاب قرار نمى‌دهد.


    وى در بخش ديگرى از كتاب، به كيفيت صور ملائكه و انس و جن و شياطين پرداخته و با ذكر مقدماتى فلسفى، به تبيين اين بحث مى‌پردازد. وى مخلوقات عالم را همانند تعداد ماه‌هاى حمل زنان، عبارت از نه جنس معادن، نبات، حيوان، بشر، شيطان، ابليس، جن، ملائكه، بهشتيان مى‌داند.
    وى در بخش ديگرى از كتاب، به كيفيت صور ملائكه و انس و جن و شياطين پرداخته و با ذكر مقدماتى فلسفى، به تبيين اين بحث مى‌پردازد. وى مخلوقات عالم را همانند تعداد ماه‌هاى حمل زنان، عبارت از نه جنس معادن، نبات، حيوان، بشر، شيطان، ابليس، جن، ملائكه، بهشتيان مى‌داند.