الإفحام لأفئدة الباطنية الطغام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎گ' به 'ن‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ک‎ج' به 'ک‌ج')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎گ' به 'ن‌گ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
نویسنده در مقدمه کتاب توضیح می‌دهد: گروهی از اسماعیلیه با استدلالات دروغین و غلط، اذهان مردم را مشوش و عقایدشان را فاسد کرده‌اند. وی در جاهای مختلف به مناسبت، اقوال آنان را نقد و بررسی می‌کرده ولی در نهایت دیده که این مقدار از تلاش در راستای روشن‌سازی فساد اقوال آنان، پاسخگو نیست و ازاین‌جهت سعی می‌کند کتابی در رد اندیشه‌ها و معتقدات آنان بنگارد که اولاً در آن نظرشان را با استدلالاتی که بر آن می‌کنند تقریر کند و پس‌ازآن به رد و ابطال آن بپردازد که حاصل، کتاب حاضر است.<ref>همان</ref>
نویسنده در مقدمه کتاب توضیح می‌دهد: گروهی از اسماعیلیه با استدلالات دروغین و غلط، اذهان مردم را مشوش و عقایدشان را فاسد کرده‌اند. وی در جاهای مختلف به مناسبت، اقوال آنان را نقد و بررسی می‌کرده ولی در نهایت دیده که این مقدار از تلاش در راستای روشن‌سازی فساد اقوال آنان، پاسخگو نیست و ازاین‌جهت سعی می‌کند کتابی در رد اندیشه‌ها و معتقدات آنان بنگارد که اولاً در آن نظرشان را با استدلالاتی که بر آن می‌کنند تقریر کند و پس‌ازآن به رد و ابطال آن بپردازد که حاصل، کتاب حاضر است.<ref>همان</ref>


نویسنده در استدلال اول، توضیح می‌دهد که گروه باطنیه، در واقع اساساً به وجود خداوند اقرار ندارند زیرا آنان به دو إله قائلند که بر یکی لقب «سابق» و بر دیگری لقب «تالی» می‌دهند. آنان معتقدند که «سابق» علت «تالی» است به‌گونه‌ای که «تالی» معلول آن واقع می‌شود؛ یعنی در صدر این استدلال درباره حدوث عالم نزد باطنیه این‎گونه آمده که حدوث این جهان این‎گونه تمام می‌شود که سابق عالم را به‌واسطه تالی خلق می‌نماید زیرا «سابق» کامل است و «تالی» ناقص. همچنین در این استدلال توضیح داده شده که سابق، زمان ندارد، ازلی است و از چیزی به وجود نیامده است. خلاصه این‌که «سابق» مخلوق نیست ولی «تالی» از سابق به وجود آمده و ازاین‌روست که حادث است. آنان معتقدند، پس‌ازاین پروسه، «نفس» از «تالی» حادث می‌گردد و این نفس از طریق حرکتش حرارت و از سکونش برودت را به وجود می‌آورد و کیفیات اربعه که مصدر کون و فساد هستند از این حرکت و سکون حادث می‌شوند و این‎گونه است که عالم حادث می‌گردد. این عقاید آنان شباهت زیادی با نظریه فلاسفه در فیض و صدور دارد. «سابق» در نظر اسماعیلیه در جایگاه عقل محض است و «تالی» در جایگاه عقل اول که نفس پس‌ازآن به وجود می‌آید و....<ref>همان، ص25-26</ref>
نویسنده در استدلال اول، توضیح می‌دهد که گروه باطنیه، در واقع اساساً به وجود خداوند اقرار ندارند زیرا آنان به دو إله قائلند که بر یکی لقب «سابق» و بر دیگری لقب «تالی» می‌دهند. آنان معتقدند که «سابق» علت «تالی» است به‌گونه‌ای که «تالی» معلول آن واقع می‌شود؛ یعنی در صدر این استدلال درباره حدوث عالم نزد باطنیه این‌گونه آمده که حدوث این جهان این‌گونه تمام می‌شود که سابق عالم را به‌واسطه تالی خلق می‌نماید زیرا «سابق» کامل است و «تالی» ناقص. همچنین در این استدلال توضیح داده شده که سابق، زمان ندارد، ازلی است و از چیزی به وجود نیامده است. خلاصه این‌که «سابق» مخلوق نیست ولی «تالی» از سابق به وجود آمده و ازاین‌روست که حادث است. آنان معتقدند، پس‌ازاین پروسه، «نفس» از «تالی» حادث می‌گردد و این نفس از طریق حرکتش حرارت و از سکونش برودت را به وجود می‌آورد و کیفیات اربعه که مصدر کون و فساد هستند از این حرکت و سکون حادث می‌شوند و این‌گونه است که عالم حادث می‌گردد. این عقاید آنان شباهت زیادی با نظریه فلاسفه در فیض و صدور دارد. «سابق» در نظر اسماعیلیه در جایگاه عقل محض است و «تالی» در جایگاه عقل اول که نفس پس‌ازآن به وجود می‌آید و....<ref>همان، ص25-26</ref>


دومین استدلال، مربوط به نبوت است؛ غالب مذاهب باطنیه (به‌تبع برخی فلاسفه اسلامی مانند ابن‌سینا) معتقدند: نبوت چیزی جز اتصال عقل انسان (پیامبر) به عقل فعال از طریق قوه متخیله نیست. در این حالت است که پیامبر، حقیقت اشیاء را درک می‌کند ولی او حقایق را فی‌ذاتها درک نمی‌کند بلکه به شکل مثالات محاکی در‎می‎یابد و به این جهت باید این مثالات را به موارد رمزی در واقع تأویل ببرد.<ref>همان، ص26</ref>
دومین استدلال، مربوط به نبوت است؛ غالب مذاهب باطنیه (به‌تبع برخی فلاسفه اسلامی مانند ابن‌سینا) معتقدند: نبوت چیزی جز اتصال عقل انسان (پیامبر) به عقل فعال از طریق قوه متخیله نیست. در این حالت است که پیامبر، حقیقت اشیاء را درک می‌کند ولی او حقایق را فی‌ذاتها درک نمی‌کند بلکه به شکل مثالات محاکی در‎می‎یابد و به این جهت باید این مثالات را به موارد رمزی در واقع تأویل ببرد.<ref>همان، ص26</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش