الإشارات و التنبيهات (انتزاعي): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۷: خط ۷۷:
براهین و تناسب علوم كه در آن جايگاه علمى نسبت به علم ديگر، تبيين گرديده است و همين‌طور تعريف برهان إنّ و برهان لم، موضوع ديگر اشارات اين نهج مى‌باشد. دهمين نهج، در قياسات مغالطيه است كه در آن، اسباب غلط و اصناف مغالطات از نظر مؤلف مشخص گرديده است.
براهین و تناسب علوم كه در آن جايگاه علمى نسبت به علم ديگر، تبيين گرديده است و همين‌طور تعريف برهان إنّ و برهان لم، موضوع ديگر اشارات اين نهج مى‌باشد. دهمين نهج، در قياسات مغالطيه است كه در آن، اسباب غلط و اصناف مغالطات از نظر مؤلف مشخص گرديده است.


جزء دوم اشارات كه بخش فلسفه آن مى‌باشد، علم الطبيعه و ما قبله نام گرفته است. اولین نمط از نمطهاى دانه اين بخش، در تجوهر اجسام است. بوعلى، در اين‌جا در قالب وهم و تنبيه‌هایى، تركيب اجسام را مشخص مى‌كند. وى با خارج كردن تركيبات غير واقعى و بى‌اساس برای اجسام، تركيب آنها از هيولى و صورت را به عنوان یکى از تركيبات مورد بررسى قرار داده و هم‌چنين در مورد نوع، جنس و فصل اشيا مطالبى كوتاه بيان كرده. اشاراتى نيز به حالات مختلف آنها دارد، مثل مفارقت صورت جوهريه از مادّه و عدم امكان قوام شىء به شىء ديگر، به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود، متقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد. مؤلف، اشاراتى هم به حركت و جهت دارد كه پایان‌بخش نمط اول است.
جزء دوم اشارات كه بخش فلسفه آن مى‌باشد، علم الطبيعه و ما قبله نام گرفته است. اولین نمط از نمطهاى ده‌گانه اين بخش، در تجوهر اجسام است. بوعلى، در اين‌جا در قالب وهم و تنبيه‌هایى، تركيب اجسام را مشخص مى‌كند. وى با خارج كردن تركيبات غير واقعى و بى‌اساس برای اجسام، تركيب آنها از هيولى و صورت را به عنوان یکى از تركيبات مورد بررسى قرار داده و هم‌چنين در مورد نوع، جنس و فصل اشيا مطالبى كوتاه بيان كرده. اشاراتى نيز به حالات مختلف آنها دارد، مثل مفارقت صورت جوهريه از مادّه و عدم امكان قوام شىء به شىء ديگر، به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود، متقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد. مؤلف، اشاراتى هم به حركت و جهت دارد كه پایان‌بخش نمط اول است.


نمط دوم، در جهات و اجسام آنها مى‌باشد. اشارات اين نمط به اين ترتيب است: نخست، اشاره‌اى به جهات اربعه كه مردم بدان توجه دارند؛ يعنى فوق و تحت و يمين و يسار، سپس تعيين جهت اجسام و تحديدشان به لحاظ طبيعت، بعد اشاره‌اى به شأن مفارقت اجسام از موضع طبيعى خودشان و اشاره‌اى به وحدت طبيعت جسم بسيط، اشاره ديگرى به اينكه جسم لو خلّى و طبعه، در صورتى كه تأثير غريبى از خارج برایش عارض نگردد، موضع و شكل معين خواهد داشت.
نمط دوم، در جهات و اجسام آنها مى‌باشد. اشارات اين نمط به اين ترتيب است: نخست، اشاره‌اى به جهات اربعه كه مردم بدان توجه دارند؛ يعنى فوق و تحت و يمين و يسار، سپس تعيين جهت اجسام و تحديدشان به لحاظ طبيعت، بعد اشاره‌اى به شأن مفارقت اجسام از موضع طبيعى خودشان و اشاره‌اى به وحدت طبيعت جسم بسيط، اشاره ديگرى به اينكه جسم لو خلّى و طبعه، در صورتى كه تأثير غريبى از خارج برایش عارض نگردد، موضع و شكل معين خواهد داشت.