الإشارات و التنبيهات مع المحاكمات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | '
جز (جایگزینی متن - 'نصیر الدین' به 'نصیرالدین')
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
شرح الاشارات و التنبیهات. شرح
شرح الاشارات و التنبیهات. شرح
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)


[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (شارح)
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (شارح)
خط ۳۵: خط ۳۵:
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1403 ‌‎ق  
| سال نشر = 1403 ‌‎ق  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01827AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01827AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =3
| تعداد جلد =3
| کتابخانۀ دیجیتال نور =2883
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01827
| کتابخوان همراه نور =01827
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| اشارات (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| الإشارات و التنبيهات (ابهام زدایی)}}


'''شرح الاشارات و التنبيهات'''، یکى از معروف‌ترين و با اهميت‌ترين شروح اشارات بوعلى است كه توسط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] به زبان عربى نوشته شده است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، در مقدمه كتاب، غرض خود را از تأليف چنين شرحى، پاسخ به درخواست بعضى از دوستانش مى‌داند كه با ديدن شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بر اشارات، متوجه گرديده‌اند كه در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواسته‌اند تا با شرح و توضيح مقاصد [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، از ارزش و منزلت كتاب اشارات دفاع نمايد.  
'''شرح الاشارات و التنبيهات'''، یکى از معروف‌ترين و با اهميت‌ترين شروح اشارات بوعلى است كه توسط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] به زبان عربى نوشته شده است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، در مقدمه كتاب، غرض خود را از تأليف چنين شرحى، پاسخ به درخواست بعضى از دوستانش مى‌داند كه با ديدن شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بر اشارات، متوجه گرديده‌اند كه در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواسته‌اند تا با شرح و توضيح مقاصد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، از ارزش و منزلت كتاب اشارات دفاع نمايد.  


اين شرح، هم به لحاظ علمى و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جايگاه ويژه‌اى قرار دارد؛ از اين رو [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]]، اين شرح را شرح كرده است و در ضمن آن، به اشكالات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، پاسخ داده است و در واقع شرح وى، قضاوتى است بين شرح خواجه و شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]].
اين شرح، هم به لحاظ علمى و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جايگاه ويژه‌اى قرار دارد؛ از اين رو [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]]، اين شرح را شرح كرده است و در ضمن آن، به اشكالات [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، پاسخ داده است و در واقع شرح وى، قضاوتى است بين شرح خواجه و شرح [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]].
خط ۶۷: خط ۶۹:
نهج هفتم داراى اشاره‌اى به قياس، استقرا و تمثيل، اشاره‌اى خاص به قياس، اشاره‌اى خاص به قياس اقترانى، اشاره‌اى به اصناف اقترانيات حمليّه شكل اول و شرايط منتج بودن آن، اشاره‌اى به شكل دوم و اشاره‌اى به شكل سوم مى‌باشد.
نهج هفتم داراى اشاره‌اى به قياس، استقرا و تمثيل، اشاره‌اى خاص به قياس، اشاره‌اى خاص به قياس اقترانى، اشاره‌اى به اصناف اقترانيات حمليّه شكل اول و شرايط منتج بودن آن، اشاره‌اى به شكل دوم و اشاره‌اى به شكل سوم مى‌باشد.


نهج هشتم، در قياسات شرطيه و توابع قياس و فصول چهارگانه آن مى‌باشد. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين نهج ابتدا اشاره‌اى به اقترانات شرطيه دارد و اشاره‌اى ديگر به قياس مساوات و اشاره‌اى نيز به قياسات شرطيه استثنائيه و نهایتاً اشاره‌اى به قياس خلف.
نهج هشتم، در قياسات شرطيه و توابع قياس و فصول چهارگانه آن مى‌باشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين نهج ابتدا اشاره‌اى به اقترانات شرطيه دارد و اشاره‌اى ديگر به قياس مساوات و اشاره‌اى نيز به قياسات شرطيه استثنائيه و نهایتاً اشاره‌اى به قياس خلف.


نهمين نهج، داراى عنوان بيان قليل العلوم البرهانيه مى‌باشد كه اصناف قياسات از جهت مواد و ايقاعشان برای تصديق و همين‌طور قياسات و مطالب برهانيّه، موضوعات و مبادى و مسائل در علوم، نقل برهان و تناسب علوم، برهان ان و برهان لمّ در آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
نهمين نهج، داراى عنوان بيان قليل العلوم البرهانيه مى‌باشد كه اصناف قياسات از جهت مواد و ايقاعشان برای تصديق و همين‌طور قياسات و مطالب برهانيّه، موضوعات و مبادى و مسائل در علوم، نقل برهان و تناسب علوم، برهان ان و برهان لمّ در آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
خط ۷۳: خط ۷۵:
آخرين و دهمين نهج، در قياس مغالطى است كه به خاطر اهميت شناخت مغالطه، فصل مستقلى برای آن اختصاص يافته است.
آخرين و دهمين نهج، در قياس مغالطى است كه به خاطر اهميت شناخت مغالطه، فصل مستقلى برای آن اختصاص يافته است.


جلد دوم از مجلدات سه‌گانه شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، بر اشارات بوعلى، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گيرنده سه نمط از اشارات مى‌باشد. خواجه، در ذيل مقدمه‌اى كه [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برایش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برایش دشوار است، مى‌نويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مى‌دهد. در آخر اين قسمت، از خدا مى‌خواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مى‌باشد.
جلد دوم از مجلدات سه‌گانه شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، بر اشارات بوعلى، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گیرنده سه نمط از اشارات مى‌باشد. خواجه، در ذيل مقدمه‌اى كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برایش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برایش دشوار است، مى‌نويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مى‌دهد. در آخر اين قسمت، از خدا مى‌خواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مى‌باشد.


نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نام‌گذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مى‌نمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بوعلى درباره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشاره‌اى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است.
نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نام‌گذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مى‌نمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بوعلى درباره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشاره‌اى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است.


ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلال‌ها و توضيحات مفصلى دارند كه [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]] نيز در اين ميان بى‌نصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى برای اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است.
ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلال‌ها و توضيحات مفصلى دارند كه [[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‌الدين رازى]] نيز در اين ميان بى‌نصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى برای اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است.


مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث كيفيت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه كيفيت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مى‌توان به حساب آورد.
مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر یک از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث کیفیت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه کیفیت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مى‌توان به حساب آورد.


اشارات پایانى نمط اول، اشارات مربوط به بحث حركت و جهات مى‌باشد. در اين قسمت نيز، ماتن و شارحين، به طور دقيق و عالمانه‌اى قلم‌فرسايى كرده‌اند و به مطالبى همچون اثبات جهات، تناسب جهت با مكان، خلأ و حدود آن و استدلال به جهت به خاطر قصد حركت به سوى آن و از معقولات نبودن جهات و ماهيت جهات، پرداخته‌اند.
اشارات پایانى نمط اول، اشارات مربوط به بحث حركت و جهات مى‌باشد. در اين قسمت نيز، ماتن و شارحين، به طور دقيق و عالمانه‌اى قلم‌فرسايى كرده‌اند و به مطالبى همچون اثبات جهات، تناسب جهت با مكان، خلأ و حدود آن و استدلال به جهت به خاطر قصد حركت به سوى آن و از معقولات نبودن جهات و ماهيت جهات، پرداخته‌اند.


نمط دوم، به طور خاص، در مورد جهات و اجسام اولى و ثانيه آن مى‌باشد. تحديد اجسام به جهات و احاطه آنها با اجسام جهت‌دار و جهات شش‌گانه، موضوع اولين اشارات اين نمط است. محدد الجهات از موضوعاتى است كه به چند لحاظ بدان پرداخته شده است: وحدت محدد الجهات، بعد امتناع حركت مستقيم بر محددّ الجهات و نهایتاً تذنيبى در ساير احوال محدد الجهات.
نمط دوم، به طور خاص، در مورد جهات و اجسام اولى و ثانيه آن مى‌باشد. تحديد اجسام به جهات و احاطه آنها با اجسام جهت‌دار و جهات شش‌گانه، موضوع اولین اشارات اين نمط است. محدد الجهات از موضوعاتى است كه به چند لحاظ بدان پرداخته شده است: وحدت محدد الجهات، بعد امتناع حركت مستقيم بر محددّ الجهات و نهایتاً تذنيبى در ساير احوال محدد الجهات.


حال اجسام بسيطه كه در ذيل آن، بيان معناى طبيعت و مبدأ واقع شدن آن برای حركت آنچه كه در آن است و سكون عرضى آن، اشاره ديگرى در اين قسمت است كه به دنبال خود، بحث ديگرى را راجع به اجسام و موضع و شكل داشتن آن، دارد.
حال اجسام بسيطه كه در ذيل آن، بيان معناى طبيعت و مبدأ واقع شدن آن برای حركت آنچه كه در آن است و سكون عرضى آن، اشاره ديگرى در اين قسمت است كه به دنبال خود، بحث ديگرى را راجع به اجسام و موضع و شكل داشتن آن، دارد.
خط ۹۵: خط ۹۷:
طريق به وجود آمدن معدنيّات، نباتات و حيوانات با اجناس و انواعشان از اين عناصر اربعه، موضوع تنبيه ديگرى است كه در ادامه‌اش در ضمن نكته‌اى، علت نورانى و منوّر بودن آتش را توضيح داده است.
طريق به وجود آمدن معدنيّات، نباتات و حيوانات با اجناس و انواعشان از اين عناصر اربعه، موضوع تنبيه ديگرى است كه در ادامه‌اش در ضمن نكته‌اى، علت نورانى و منوّر بودن آتش را توضيح داده است.


آخرين نمط جلد دوم و قسمت طبیعیات كه سومين نمط اشارات مى‌باشد، در نفس ارضيّه و سماويّه مى‌باشد. بيان معناى مشترك بين دو نفس ارضى و سماوى و تنبيهى در وجود نفس انسانيه و اينكه اولين ادراك مطلق و اوضح آنها، همان ادراك انسان است، اولين مباحث نمط ثالث مى‌باشد.
آخرين نمط جلد دوم و قسمت طبیعیات كه سومين نمط اشارات مى‌باشد، در نفس ارضيّه و سماويّه مى‌باشد. بيان معناى مشترك بين دو نفس ارضى و سماوى و تنبيهى در وجود نفس انسانيه و اينكه اولین ادراك مطلق و اوضح آنها، همان ادراك انسان است، اولین مباحث نمط ثالث مى‌باشد.


بوعلى، در اين نمط ابتدا در ضمن تنبيه مذكور، خواننده را با نفس خويش آشنا مى‌سازد و تبيين مى‌كند كه ذات چيست و چه خصوصياتى دارد. اشارات اين نمط نيز با اشاره‌اى به حركت حيوان و مبدأ آن آغاز مى‌شود و با جوهر فرد و اينكه جوهر فرد همان خود آن فرد است كه داراى فروع و قوايى در اعضا مى‌باشد، ادامه مى‌يابد.
بوعلى، در اين نمط ابتدا در ضمن تنبيه مذكور، خواننده را با نفس خويش آشنا مى‌سازد و تبيين مى‌كند كه ذات چيست و چه خصوصياتى دارد. اشارات اين نمط نيز با اشاره‌اى به حركت حيوان و مبدأ آن آغاز مى‌شود و با جوهر فرد و اينكه جوهر فرد همان خود آن فرد است كه داراى فروع و قوايى در اعضا مى‌باشد، ادامه مى‌يابد.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۳:
ابن سينا، ادراك را حقيقت متمثله‌اى در نزد مدرِك مى‌داند و در ضمن تنبيهى، حالت اشيا را در وجود انسان به صورت‌هاى محسوس، متخيل و معقول برمى‌شمارد و چگونگى آنها را نزد نفس، تبيين مى‌نمايد. به مناسبت، قواى نفس انسانى را كه عبارتند از: عقل عملى و عقل نظرى، همراه با تعريف و توضيحات بيان مى‌كند.
ابن سينا، ادراك را حقيقت متمثله‌اى در نزد مدرِك مى‌داند و در ضمن تنبيهى، حالت اشيا را در وجود انسان به صورت‌هاى محسوس، متخيل و معقول برمى‌شمارد و چگونگى آنها را نزد نفس، تبيين مى‌نمايد. به مناسبت، قواى نفس انسانى را كه عبارتند از: عقل عملى و عقل نظرى، همراه با تعريف و توضيحات بيان مى‌كند.


[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در تنبيهى ديگر فرق فكر و حدس را توضيح داده و در اشاره‌هایى، قوه قدسيّه و امكان وجودش را مشخص مى‌كند. عقل هيولانى، عقل بالملكه و عقل بالفعل موضوع اشاره ديگرى است كه در ادامه‌اش، تعقل اشيا را بيان كرده و نسبت به توهماتى در اين زمينه، متنبه مى‌سازد.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در تنبيهى ديگر فرق فكر و حدس را توضيح داده و در اشاره‌هایى، قوه قدسيّه و امكان وجودش را مشخص مى‌كند. عقل هيولانى، عقل بالملكه و عقل بالفعل موضوع اشاره ديگرى است كه در ادامه‌اش، تعقل اشيا را بيان كرده و نسبت به توهماتى در اين زمينه، متنبه مى‌سازد.


نمط سوم، داراى تكمله‌اى است كه در آن به ذكر حركات نفس پرداخته است. بوعلى، به مخاطب مى‌گويد: شايد ميل داشته باشى كلامى در قواى نفسانيه بشنوى كه اعمال و حركات از آن صادر مى‌گردند، بعد اشاره‌اى مى‌كند به قواى غاذيه، مولده و... كه هر كدام از آنها با توضيحات كوتاهى همراه است. وى، در ادامه، حركات اختياريه را كه به لحاظ نفسانى بودن، شدت بيشترى نسبت به قواى سابقه دارند و عبارتند از قوه غضبيه و شهويه، توضيح داده، بعد در قالب مقدمه‌اى، اراده حسيّه و اراده عقليه را تبيين مى‌كند، بعد تأثير آنها را در حركات اجسام، مشخص مى‌نمايد.
نمط سوم، داراى تكمله‌اى است كه در آن به ذكر حركات نفس پرداخته است. بوعلى، به مخاطب مى‌گويد: شايد ميل داشته باشى كلامى در قواى نفسانيه بشنوى كه اعمال و حركات از آن صادر مى‌گردند، بعد اشاره‌اى مى‌كند به قواى غاذيه، مولده و... كه هر كدام از آنها با توضيحات كوتاهى همراه است. وى، در ادامه، حركات اختياريه را كه به لحاظ نفسانى بودن، شدت بيشترى نسبت به قواى سابقه دارند و عبارتند از قوه غضبيه و شهويه، توضيح داده، بعد در قالب مقدمه‌اى، اراده حسيّه و اراده عقليه را تبيين مى‌كند، بعد تأثير آنها را در حركات اجسام، مشخص مى‌نمايد.
خط ۱۰۷: خط ۱۰۹:
انبعاث قوا از اجسام، نيز بحثى است كه ابن سينا در ادامه، مطرح كرده و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، مطالبى از اين اشارات را كه در پاسخ به آراى مشائين مى‌باشد و تفاوت آنها را با نظريه شيخ در مورد نفوس فلكيه و ادراك عقل و... شرح مى‌دهد.
انبعاث قوا از اجسام، نيز بحثى است كه ابن سينا در ادامه، مطرح كرده و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، مطالبى از اين اشارات را كه در پاسخ به آراى مشائين مى‌باشد و تفاوت آنها را با نظريه شيخ در مورد نفوس فلكيه و ادراك عقل و... شرح مى‌دهد.


جلد سوم شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، بر اشارات و تنبيهات بوعلى سينا، كه از نمط چهارم اشارات، شروع مى‌شود، در علم ما قبل الطبيعه مى‌باشد و اولين موضوع مورد بحث در آن، وجود و علل آن است. خواجه، منظور از وجود را در كلام بوعلى وجود مطلقى مى‌داند كه هم بر وجودى كه علتى ندارد، حمل مى‌شود و هم بر وجود معلول.
جلد سوم شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، بر اشارات و تنبيهات بوعلى سينا، كه از نمط چهارم اشارات، شروع مى‌شود، در علم ما قبل الطبيعه مى‌باشد و اولین موضوع مورد بحث در آن، وجود و علل آن است. خواجه، منظور از وجود را در كلام بوعلى وجود مطلقى مى‌داند كه هم بر وجودى كه علتى ندارد، حمل مى‌شود و هم بر وجود معلول.


نخستين تنبيهى كه ماتن، در اين قسمت مطرح كرده، در مورد توهمى است كه مردم درباره وجود دارند و آن را همان محسوس مى‌پندارند. شارح، اين تنبيه را در مورد مردمى كه وجود را همان محسوس مى‌پندارند و كسانى كه در حكم آنها هستند؛ يعنى مشبهه و من يجرى مجراهم، مى‌داند.
نخستين تنبيهى كه ماتن، در اين قسمت مطرح كرده، در مورد توهمى است كه مردم درباره وجود دارند و آن را همان محسوس مى‌پندارند. شارح، اين تنبيه را در مورد مردمى كه وجود را همان محسوس مى‌پندارند و كسانى كه در حكم آنها هستند؛ يعنى مشبهه و من يجرى مجراهم، مى‌داند.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۷:
بحثى را كه بوعلى در مورد مثلث دارد، شارح اين طور تفسير مى‌كند كه فرق بين ذات شىء و وجودش در اعيان، مورد نظراست، لكن غرض در اين‌جا فرق بين عللى است كه شىء نياز به آنها دارد در موجوديتش، مانند فاعل و غايت و بين عللى كه شىء در تحقق ذاتش در خارج و عقل، بدان نياز دارد، مانند ماده و صورت.
بحثى را كه بوعلى در مورد مثلث دارد، شارح اين طور تفسير مى‌كند كه فرق بين ذات شىء و وجودش در اعيان، مورد نظراست، لكن غرض در اين‌جا فرق بين عللى است كه شىء نياز به آنها دارد در موجوديتش، مانند فاعل و غايت و بين عللى كه شىء در تحقق ذاتش در خارج و عقل، بدان نياز دارد، مانند ماده و صورت.


اشاره‌اى در بيان كيفيت تعلق علل وجودى كه عبارتند از: فاعل و غايت، به ساير علل و كيفيت تعلق یکى از آنها به ديگرى مى‌باشد كه شرح كيفيت تعلق علل وجود به ساير علل و همين‌طور شرح كيفيت تعلق علت غائيه به فاعليّه، در ذيل آن آمده است.
اشاره‌اى در بيان کیفیت تعلق علل وجودى كه عبارتند از: فاعل و غايت، به ساير علل و کیفیت تعلق یکى از آنها به ديگرى مى‌باشد كه شرح کیفیت تعلق علل وجود به ساير علل و همين‌طور شرح کیفیت تعلق علت غائيه به فاعليّه، در ذيل آن آمده است.


اشاره بعدى، در بيان علت اولى است كه آن، علت تمام وجودات مى‌باشد. شارح، مى‌گويد: علت اولى، ممكن نيست كه صورت برای وجود باشد كه با توضيحاتى برای اين مطلب همراه است.
اشاره بعدى، در بيان علت اولى است كه آن، علت تمام وجودات مى‌باشد. شارح، مى‌گويد: علت اولى، ممكن نيست كه صورت برای وجود باشد كه با توضيحاتى برای اين مطلب همراه است.
خط ۱۲۷: خط ۱۲۹:
تنبيه مهم ديگرى، در واحديت عددى، واحد حقيقى و... استحاله صدور غير واحد از آن، آمده است. برای مسبوقيت غير واجب به عدم زمانى، احتجاجاتى از سوى حكما، اشاعره و معتزله، مطرح گرديده است كه با ابطال آراى غير صحيح، به تكميل نظريه صواب در اين مورد پرداخته شده است.
تنبيه مهم ديگرى، در واحديت عددى، واحد حقيقى و... استحاله صدور غير واحد از آن، آمده است. برای مسبوقيت غير واجب به عدم زمانى، احتجاجاتى از سوى حكما، اشاعره و معتزله، مطرح گرديده است كه با ابطال آراى غير صحيح، به تكميل نظريه صواب در اين مورد پرداخته شده است.


نمط ششم، در غايات و مبادى آن مى‌باشد كه اولين تنبيه آن در تعريف معنى غنى و تنبيه دوّم، در تحليل افعال خداوند به حسن و تنبيه سوم، در سبب غايت از فعل حق اول و بيان اينكه فاعل به غايت، غير تام است و دلايل آن، به همراه تذنيبى در معنى ملك و غنى بودن آن و همين‌طور نياز تمام موجودات به آن و تنبيهى در معنى جود مى‌باشد. اشارات اين نمط نيز در غرض نداشتن ملك حق و امتناع نامتناهى بودن قواى جسمانیه و كيفيت صدور افعال متجدده در نفس فلكيه از عقل و...
نمط ششم، در غايات و مبادى آن مى‌باشد كه اولین تنبيه آن در تعريف معنى غنى و تنبيه دوّم، در تحليل افعال خداوند به حسن و تنبيه سوم، در سبب غايت از فعل حق اول و بيان اينكه فاعل به غايت، غير تام است و دلايل آن، به همراه تذنيبى در معنى ملك و غنى بودن آن و همين‌طور نياز تمام موجودات به آن و تنبيهى در معنى جود مى‌باشد. اشارات اين نمط نيز در غرض نداشتن ملك حق و امتناع نامتناهى بودن قواى جسمانیه و کیفیت صدور افعال متجدده در نفس فلكيه از عقل و...


نمط هفتم، در تجريد است. در تنبيه نخستين اين نمط، اشاره‌اى به حصول هيولى در قوس نزول وجود و حصول عقل مستفاد از قوس صعود دارد كه در تبصره ذيلش نفس ناطقه را تبيين مى‌نمايد و زيادت تبصره را اختصاص به انطباع قوه عقليه از قلب و دماغ در جسم داده است. تكلمه اين اشارات به تعقل ذاتى جوهر عاقل تعلق دارد. زمان نداشتن افعال واجب‌الوجود و مفهوم عنايت واجب و محفوف بودن ممكنات به شرور و خلل و فساد، از ديگر اشارات اين نمط است.
نمط هفتم، در تجريد است. در تنبيه نخستين اين نمط، اشاره‌اى به حصول هيولى در قوس نزول وجود و حصول عقل مستفاد از قوس صعود دارد كه در تبصره ذيلش نفس ناطقه را تبيين مى‌نمايد و زيادت تبصره را اختصاص به انطباع قوه عقليه از قلب و دماغ در جسم داده است. تكلمه اين اشارات به تعقل ذاتى جوهر عاقل تعلق دارد. زمان نداشتن افعال واجب‌الوجود و مفهوم عنايت واجب و محفوف بودن ممكنات به شرور و خلل و فساد، از ديگر اشارات اين نمط است.
خط ۱۳۷: خط ۱۳۹:
نمط نهم، در مقامات عارفين است. خواجه نصير، مى‌گويد: اين نمط، مسبوق به نمط هشتم است كه در ابتهاج موجودات سخن مى‌گفت. در اين نمط، احوال اهل كمال را بيان مى‌كند كه با چگونگى رسيدنشان به مقامات عاليه همراه است كه در واقع علوم صوفيه مى‌باشد. شارح، مى‌گويد: به نظر مؤلف، اين نمط، بالاترين مطالب كتاب را در بر دارد.
نمط نهم، در مقامات عارفين است. خواجه نصير، مى‌گويد: اين نمط، مسبوق به نمط هشتم است كه در ابتهاج موجودات سخن مى‌گفت. در اين نمط، احوال اهل كمال را بيان مى‌كند كه با چگونگى رسيدنشان به مقامات عاليه همراه است كه در واقع علوم صوفيه مى‌باشد. شارح، مى‌گويد: به نظر مؤلف، اين نمط، بالاترين مطالب كتاب را در بر دارد.


اولين تنبيه اين نمط، به درجات عارفين در حيات دنيويشان و تنبيه دوم، به ذكر احوال طالبان حق پرداخته است. فرق ميان زهد و عبادت و عرفان كه با توضيحات جالب و برگرفته از روايات، همراه است، در اين قسمت، بيان گرديده است. غرض عارف از زهد و عبادت و همين‌طور نياز عارف به رياضت و اشاره‌اى به منظور عارف از وقت كه اولين درجه اتصال است و بعد از اراده و رياضت حاصل مى‌گردد و همين‌طور مرآتيّت عارف برای حق تعالى بعد از وصول و اشاره‌اى اجمالى به جميع مقامات عارفين و نهایتاً اشاره‌اى به قلت عدد واصلین، از اشاراتى هستند كه در نمط نهم مطرح شده‌اند و مورد شرح و تفسير قرار گرفته‌اند.
اولین تنبيه اين نمط، به درجات عارفين در حيات دنيويشان و تنبيه دوم، به ذكر احوال طالبان حق پرداخته است. فرق ميان زهد و عبادت و عرفان كه با توضيحات جالب و برگرفته از روايات، همراه است، در اين قسمت، بيان گرديده است. غرض عارف از زهد و عبادت و همين‌طور نياز عارف به رياضت و اشاره‌اى به منظور عارف از وقت كه اولین درجه اتصال است و بعد از اراده و رياضت حاصل مى‌گردد و همين‌طور مرآتيّت عارف برای حق تعالى بعد از وصول و اشاره‌اى اجمالى به جميع مقامات عارفين و نهایتاً اشاره‌اى به قلت عدد واصلین، از اشاراتى هستند كه در نمط نهم مطرح شده‌اند و مورد شرح و تفسير قرار گرفته‌اند.


نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همين‌طور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مى‌باشد.
نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همين‌طور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مى‌باشد.


[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در انتهاى اشارات، خاتمه و وصيتى دارد كه خواجه نصير ضمن شرح و تفسير عبارات آن، تقسيمى جالب را در مورد معتقدان به حقائق ارائه داده است كه به طور خلاصه آنها را به واصلین و طالبين تقسيم كرده كه خود طالبين را به طالبينى كه قدر مى‌شناسند و طالبين قدرنشناس تقسيم مى‌كند و واصلان را مستغنى از تعلم مى‌داند...
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در انتهاى اشارات، خاتمه و وصيتى دارد كه خواجه نصير ضمن شرح و تفسير عبارات آن، تقسيمى جالب را در مورد معتقدان به حقائق ارائه داده است كه به طور خلاصه آنها را به واصلین و طالبين تقسيم كرده كه خود طالبين را به طالبينى كه قدر مى‌شناسند و طالبين قدرنشناس تقسيم مى‌كند و واصلان را مستغنى از تعلم مى‌داند...


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۱۵۲: خط ۱۵۴:
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


[[تجريد، شرح نمط هفتم از کتاب الاشارات و التنبيهات شیخ الرئیس ابن سینا]]
[[شرحی الإشارات]]
[[مقامات عارفان؛ شرح تفصیلی و گسترده دو نمط نهم و دهم الإشارات و التنبيهات]]
[[شرح اشارات و تنبیهات (نمط سوم)]]
[[دروس شرح اشارات و تنبیهات (ابن‌ سینا)]]
[[الإلهيات من المحاكمات بين شرحي الإشارات]]
[[كشف التمويهات في شرح الرازي علی الإشارات و التنبيهات للرئيس ابن سينا]]


[[الحاشیة علی شروح الإشارات (الإشارات و شرح الإشارات "خواجه نصیرالدین طوسی" و شرح الشرح "قطب‌الدین رازی" و حاشیة الباغنوي)]]
[[عرفان و مقامات؛ شرح و نقد دو نمط نهم و دهم کتاب «الاشارات و التنبيهات»]]


[[الالـهیات من المحاکمات بین شرحی الاشارات]]
[[الحاشية علی شروح الإشارات (الإشارات و شرح الإشارات و شرح الشرح و حاشية الباغنوي)]]


[[الاشارات و التنبیهات (مع المحاکمات)]]
[[شرح الإشارات و التنبيهات (للفخر الرازي)]]


[[الإشارات و التنبیهات]]
[[الإشارات و التنبیهات]]
خط ۱۶۶: خط ۱۸۱:
[[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
[[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
[[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
[[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
[[رده: فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
[[رده:آثار فلسفی]]
[[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]
[[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]