۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
نویسنده در ادامه مباحث، پیشینه بحث و آثار پیشینیان در این زمینه را مطرح کرده و مینویسد: [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] نقل میکند که اولین کسی که تألیفی جداگانه در موضوع قسمهای قرآن داشته [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر|ابن قیم جوزی]] (متوفی 751ق) بوده است. پسازآن خود [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] قسمهای قرآن را گردآوری نمود و آن را نوعی از انواع علوم قرآن قرار داد. او در این رابطه بحث مختصری را مطرح کرد که از پنج صفحه تجاوز نمیکند. | نویسنده در ادامه مباحث، پیشینه بحث و آثار پیشینیان در این زمینه را مطرح کرده و مینویسد: [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] نقل میکند که اولین کسی که تألیفی جداگانه در موضوع قسمهای قرآن داشته [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر|ابن قیم جوزی]] (متوفی 751ق) بوده است. پسازآن خود [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] قسمهای قرآن را گردآوری نمود و آن را نوعی از انواع علوم قرآن قرار داد. او در این رابطه بحث مختصری را مطرح کرد که از پنج صفحه تجاوز نمیکند. | ||
نویسنده، کاشف چلپی در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|کشف الظنون]] و نیز [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|[[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|صاحب مفتاح الکرامة]] ]] را از جمله کسانی میداند که بحث قسمها را در فروع علم تفسیر مطرح کرده است. با وجود اهمیت این موضوع در میان شیعیان کسی کتاب جداگانهای در این موضوع ننوشته است بهجز کتابی که شیخ ابوالقاسم رزاقی تحت عنوان «سوگندهای قرآن» نوشته است. | نویسنده، کاشف چلپی در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|کشف الظنون]] و نیز [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|[[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|صاحب مفتاح الکرامة]]]] را از جمله کسانی میداند که بحث قسمها را در فروع علم تفسیر مطرح کرده است. با وجود اهمیت این موضوع در میان شیعیان کسی کتاب جداگانهای در این موضوع ننوشته است بهجز کتابی که شیخ ابوالقاسم رزاقی تحت عنوان «سوگندهای قرآن» نوشته است. | ||
او میگوید: [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر|ابن قیم جوزی]] اگرچه -بنا بر اطلاع ما- اولین کسی که در این رابطه کتابی نوشته شده است اما به لحاظ روشی ضعیف است چراکه در کتاب او قسمهای قرآن بر مبنای حروف الفبا یا سورههای قرآن ذکر نشده است؛ بلکه قسمهای هر سوره در فصل جداگانهای ذکر شده است؛ اما آنچه رزاقی نوشته از این نقیصه خالی است چراکه او کتابش را به شیوه تفسیر موضوعی تألیف کرده است. او برای هر قسم فصل خاصی قرار داده و همه آیاتی که درباره آن قسم وارد شده را ذکر کرده است؛ مثلاً همه آیاتی که خداوند به خودش قسم خورده را در فصل خاصی ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | او میگوید: [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر|ابن قیم جوزی]] اگرچه -بنا بر اطلاع ما- اولین کسی که در این رابطه کتابی نوشته شده است اما به لحاظ روشی ضعیف است چراکه در کتاب او قسمهای قرآن بر مبنای حروف الفبا یا سورههای قرآن ذکر نشده است؛ بلکه قسمهای هر سوره در فصل جداگانهای ذکر شده است؛ اما آنچه رزاقی نوشته از این نقیصه خالی است چراکه او کتابش را به شیوه تفسیر موضوعی تألیف کرده است. او برای هر قسم فصل خاصی قرار داده و همه آیاتی که درباره آن قسم وارد شده را ذکر کرده است؛ مثلاً همه آیاتی که خداوند به خودش قسم خورده را در فصل خاصی ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
دوم قسمی که بر آن «قسم متعدد» اطلاق میشود و مراد از آن مواردی است که خداوند به امور مختلفی قسم میخورد که آنها را در یک یا دو آیه جمع کرده و برای همه یک جواب قرار داده مانند قسم به خورشید و ماه تا آنجا که به نفس انسانی میرسد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | دوم قسمی که بر آن «قسم متعدد» اطلاق میشود و مراد از آن مواردی است که خداوند به امور مختلفی قسم میخورد که آنها را در یک یا دو آیه جمع کرده و برای همه یک جواب قرار داده مانند قسم به خورشید و ماه تا آنجا که به نفس انسانی میرسد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
اولین فصل کتاب با قسم به لفظ جلاله الله آغاز شده است. خداوند متعال دو بار به لفظ جلاله در ضمن دو آیه (56 و 63) از سوره نحل قسم یاد کرده است. این بزرگترین سوگندی است که در قرآن کریم ذکر شده است. نویسنده ابتدا نص دو آیه را ذکر کرده و سپس تفسیر آن دو را با استفاده از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|[[مجمع البيان في تفسير القرآن|[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمعالبیان]] ]] ]] مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | اولین فصل کتاب با قسم به لفظ جلاله الله آغاز شده است. خداوند متعال دو بار به لفظ جلاله در ضمن دو آیه (56 و 63) از سوره نحل قسم یاد کرده است. این بزرگترین سوگندی است که در قرآن کریم ذکر شده است. نویسنده ابتدا نص دو آیه را ذکر کرده و سپس تفسیر آن دو را با استفاده از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|[[مجمع البيان في تفسير القرآن|[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمعالبیان]]]]]] مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | ||
قرآن کتابی آسمانی است که خداوند متعال آن را بر رسولش نازل کرده تا برای عالمیان نذیر باشد. قرآن به سبب اینکه هدایت برای مردم است به درجهای از کرامت رسیده که خداوند به آن قسم یاد میکند؛ گاه با لفظ قرآن و گاه با لفظ کتاب. قسم به قرآن در سه آیه و قسم به کتاب در دو آیه ذکر شده است. همه این آیات با حروف مقطعه آغاز شدهاند. نویسنده در چهارمین فصل با استفاده از منابع تفسیری شیعه و سنی بهتفصیل به بحث حروف مقطعه پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص70-57</ref>. | قرآن کتابی آسمانی است که خداوند متعال آن را بر رسولش نازل کرده تا برای عالمیان نذیر باشد. قرآن به سبب اینکه هدایت برای مردم است به درجهای از کرامت رسیده که خداوند به آن قسم یاد میکند؛ گاه با لفظ قرآن و گاه با لفظ کتاب. قسم به قرآن در سه آیه و قسم به کتاب در دو آیه ذکر شده است. همه این آیات با حروف مقطعه آغاز شدهاند. نویسنده در چهارمین فصل با استفاده از منابع تفسیری شیعه و سنی بهتفصیل به بحث حروف مقطعه پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص70-57</ref>. |
ویرایش