الأعلام

الأعلام كه نام كامل آن عبارت است از: الأعلام: قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، اثر خيرالدين زركلى (1893ق-1966م)، روزنامه‌نگار و نویسنده دمشقى، كتابى است مشتمل بر شرح احوال و آثار نامداران متقدم و متأخر در تاريخ عرب و مستعربان، در عصر جاهلى و دوران اسلامى از مرد و زن.[۱]

الأعلام
الأعلام
پدیدآورانزرکلی، خیرالدین (نویسنده)
عنوان‌های دیگرقاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین
ناشردار العلم للملايين
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1989 م
چاپ8
موضوعاسلام ‏-‏ سرگذشت‌نامه و کتاب شناسى

خاور شناسان - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی

کشورهای عربی - سرگذشت‌نامه
زبانعربی
تعداد جلد8
کد کنگره
‏CT‎‏ ‎‏203‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏4‎‏ز‎‏4
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

كتاب به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.

ساختار

كتاب با یک مقدمه از زهير فتح‌الله و چهار مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب در هشت جلد، بر اساس ترتيب حروف الفبا، تنظيم شده است.

زندگى‌نامه مستشرقان اسلام‌شناس و خادم فرهنگ عرب و همچنين كسانى كه به زبان خود درباره عرب چيز نوشته‌اند يا عربى درس داده‌اند، در چاپ دوم كتاب افزوده شده است.[۲]

در این كتاب، ضابطه‌هاى چندى در انتخاب مدخل‌ها، راهنماى مؤلف بوده است؛ از جمله: گواه بودن تصانيف صاحب ترجمه بر علم او؛ خلافت و پادشاهى و امارت او؛ پايگاه بلند او، چون دارا بودن منصب وزرات و قضا و منشأ اثر بودنش؛ رياست مذهب؛ صاحب فن بودن؛ دارا بودن اثرى كه نام او را زنده نگه داشته باشد؛ شاعر بودن؛ مكانت اجتماعى؛ روايت حديث؛ اصل و نسب و اينكه به او مثل زنند. البته مؤلف از ذكر شاعرى كه چند بيتى سروده يا محدثى كه یک - دو حديثى روايت كرده يا واعظى كه مجلسى گفته و امثال بى‌شمار دارد، خوددارى كرده است. همچنين متذكر معاصرانى كه در قيد حياتند، نشده است.[۳]

در ابتدا چون بنا بر آن نبود كه دامنه كار به وسعتى كه سرانجام پيدا كرد باشد و بيشتر تأليف كتابى درسى مد نظر نویسنده بود، ذكر منابع، لازم شمرده نشد؛ ولى بعدا، مؤلف كار را از سر گرفت و جز در موارد اندك، مأخذ و اسناد هر مدخل را به‌تفكیک چاپى (مطبوع) و خطى (مخطوط)، به ترتيب با نشانه‌هاى اختصارى «ط» و «خ» افزود و در چاپ دوم، محل حفظ نسخ خطى را دوچندان ساخت. مطبوع يا مخطوط يا مفقود بودن آثار صاحب ترجمه نيز نشان داده شده است (قيد نشدن «ط» يا «خ»، نشانه مفقود بودن اثر قرار داده شده است).[۴]

مدخل‌ها به ترتيب الفبايى، بر اساس اسم اول صاحب ترجمه، مرتب شده و اسم اشهر در جاى الفبايى خود (بى‌آنكه «اب»، «ام»، «ابن» و «بنت» به حساب آيد) به اسم اول رجوع داده شده است. برای آنكه تشابه اسمى مشكلى را پديد نياورد، در این ارجاع، تاريخ وفات نيز ياد و به مقتضاى آن، ترتيب سنواتى در تقدم و تأخر مدخل‌ها، رعايت شده است؛ برای مثال، «ابوهريره» (اسم اشهر) در حرف «هاء» آمده و به «عبدالرحمن بن صخر 59» رجوع داده شده كه در آن، عدد 59 سال وفات صاحب ترجمه است. در مورد اسم‌هاى مشترك، نام پدر نيز در ترتيب الفبايى دخالت داده شده و در مَثل، «ابراهیم بن احمد» پيش از «ابراهیم ابن ادهم» آمده است. همچنين، در ترتيب الفبايى، رسم حروف (صورت نوشتارى حرف‌ها) ملاك شمرده شده، نه تلفظ آن‌ها. بدين‌سان، «مؤمن» و «صدى» از نظر ترتيب الفبايى، «مومن» و «صدى» محسوب شده است.[۵]

تاريخ تولد و وفات صاحب ترجمه، عموماًذكر و در مورد وفيات جاهليين، قيد «نحو...» (حدود...) افزوده شده و احيانا به موارد اختلاف در سال وفات و سنين عمر صاحب ترجمه، در متن يا پانوشت، اشاره رفته است. تطبيق سنه هجرى و ميلادى در همه موارد به‌دقت ميسر نبوده؛ چون مورخان در تاريخ وفات يا تولد، عموماً«ماه» را ذكر نكرده‌اند.[۶]

مؤلف از نظر آگاهى بر احوال صاحب ترجمه نيز، با مشكلاتى روبه‌رو گشته كه ناشى بوده است از اختلاف روايات و نسخ كتاب واحد و كثرت اغلاط در مطبوع و مخطوط و تداخل اخبار قومى و قومى ديگر و فقدان بسيارى از آثار مصنفان قديم و رفتار بعضى از فرق كه مانع از دست يافتن اغيار بر آثارشان مى‌شده‌اند.[۷]

مؤلف در شرح حال صاحبان ترجمه، كمال ايجاز را رعايت و از جهت اكتفا به ذكر امور واقع و حتى الامكان پرهيز از ارزش‌داورى بى‌اساس و دخالت دادن استنباط و حب و بغض شخصى، از شيوه مطلوب دانشنامه‌نويسى پيروى كرده است. بااين‌حال، قراين و اماراتى بر موضع‌گیرى و جبهيرى او در باب اعيان شيعه و مشايخ تصوف، به‌خصوص رجال اقوامى كه عرب زبان نبوده‌اند، گواهى مى‌دهد. این رفتار تبعيضى در حذف و وارد نكردن بسيارى از اعلام این حوزه‌ها، يا كوتاه آوردن عمدى شرح حال آن‌ها، تأثير قطعى داشته است؛ به‌طورى كه این معجم، در موارد مذكور، اصلا جوابگو يا محل وثوق نيست. بعيد نيست كه پناهنده شدن مؤلف به حجاز به هنگام تسلط فرانسویان بر سوريه و محكوم شدن او به اعدام، كه منجر به تغيير تابعيت او و سپس نيل به مناصب عمده در دستگاه آل سعود شد، در این جهت‌گیرى‌ها مؤثر افتاده باشد.[۸]

بااين‌همه، این اثر در تحقيقات اسلامى، از مراجع سودمند و پرارزشى است كه استفاده از آن، سهل و جوابگوى عاجل و مستمر نيازهاى پژوهشى است.[۹]

وضعيت كتاب

اين اثر كه حاصل چهل سال تحقيق مؤلف است، به ترتيب در سال‌هاى 1347ق1927/م، 1377ق1957/م و 1389ق1969/م، منتشر شده است. مؤلف در هر چاپ، با استفاده از منابع جديد، مستدركاتى در جلدهاى جداگانه بدان افزوده است. چاپ سوم آن (بيروت) شامل 9 جلد اصل، 2 جلد مستدرك و 2 جلد شامل خطوط و تصاوير (الخطوط و الصور) است.[۱۰]

فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده به‌همراه فهرست اعلام، در انتهاى جلد هشتم آمده است.

پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

پانويس

  1. ر.ک: سميعى (گیلانى)، احمد، ص281
  2. سميعى (گیلانى)، احمد، ص281
  3. ر.ک: همان
  4. همان
  5. همان
  6. همان
  7. همان
  8. همان
  9. همان
  10. سميعى (گیلانى)، احمد، ص281

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. سميعى (گیلانى)، احمد، «فرهنگ آثار ایرانى - اسلامى؛ معرفى آثار مكتوب از روزگار كهن تا عصر حاضر»، تحت نظر هيئت علمى سيد‌ ‎على آل داود، احمد سميعى (گیلانى) و رضا سيد‌ ‎حسينى، به سرپرستى احمد سميعى (گیلانى)، تهران، سروش، 1385.


وابسته‌ها