الأضداد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
| پدیدآوران = [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد]] (نویسنده)
| پدیدآوران = [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد]] (نویسنده)


[[ ابوجری، محمد عودة]] (محقق)
[[ابوجری، محمد عودة]] (محقق)


[[عبدالتواب، رمضان]] (مصحح)
[[عبدالتواب، رمضان]] (مصحح)
خط ۲۰: خط ۲۰:
| مکان نشر =مصر - قاهره  
| مکان نشر =مصر - قاهره  
| سال نشر = 1430ق. = 2009م.  
| سال نشر = 1430ق. = 2009م.  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE24852AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE24852AUTOMATIONCODE
| چاپ =چاپ دوم  
| چاپ =چاپ دوم  
خط ۴۷: خط ۴۶:
اولین چیزی که خواننده این کتاب ملاحظه می‌کند مقدمه مختصری است که ابوحاتم بر آن نوشته و در آن، انگیزه‌های تألیف این کتاب را شرح داده است. ابوحاتم پس از بیان انگیزه‌اش تعریفی از اضداد ارائه می‌دهد و می‌گوید: برخی گمان کرده‌اند که بعضی از اعراب «ضد» را مانند «ند» می‌شمرند و ازاین‌روست که می‌گویند: هو یضادنی فی ذلک المعنی. [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]] این تعریف را رد می‌کند و می‌گوید من این حرف را قبول ندارم و معروف در ضد در کلام عرب عبارت است از «خلاف الشئ».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ص57]</ref>
اولین چیزی که خواننده این کتاب ملاحظه می‌کند مقدمه مختصری است که ابوحاتم بر آن نوشته و در آن، انگیزه‌های تألیف این کتاب را شرح داده است. ابوحاتم پس از بیان انگیزه‌اش تعریفی از اضداد ارائه می‌دهد و می‌گوید: برخی گمان کرده‌اند که بعضی از اعراب «ضد» را مانند «ند» می‌شمرند و ازاین‌روست که می‌گویند: هو یضادنی فی ذلک المعنی. [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سجستانی]] این تعریف را رد می‌کند و می‌گوید من این حرف را قبول ندارم و معروف در ضد در کلام عرب عبارت است از «خلاف الشئ».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ص57]</ref>


ابوحاتم هنگامی که به الفاظ اضداد می‌پرداخت -مانند سایر علمایی که به این موضوع پرداخته‌اند- به ترتیب هجایی این الفاظ توجهی نداشت، همچنان که به این توجه نداشت که اول الفاظ اضداد را ذکر کند و سپس المقلوب لفظه را و سپس المزال عن جهته را... بلکه وی صرفاً در جمع‌آوری این الفاظ کوشیده است. ازاین‌رو مثلاً پس از ذکر لفظ «المنین» و ذکر ضدهای آن و استشهاد به شعر ابن حلزة، «الاهباء» را معنی کرده و گفته الاهباء من الهبوة من الغبار... و بعد گفته من گمان می‌کنم این لفظ از الفاظ مقلوب است... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: همان، ص57-58]</ref>
ابوحاتم هنگامی که به الفاظ اضداد می‌پرداخت -مانند سایر علمایی که به این موضوع پرداخته‌اند- به ترتیب هجایی این الفاظ توجهی نداشت، همچنان که به این توجه نداشت که اول الفاظ اضداد را ذکر کند و سپس المقلوب لفظه را و سپس المزال عن جهته را... بلکه وی صرفاً در جمع‌آوری این الفاظ کوشیده است. ازاین‌رو مثلاً پس از ذکر لفظ «المنین» و ذکر ضدهای آن و استشهاد به شعر ابن حلزة، «الاهباء» را معنی کرده و گفته الاهباء من الهبوة من الغبار... و بعد گفته من گمان می‌کنم این لفظ از الفاظ مقلوب است....<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=57&viewType=pdf ر.ک: همان، ص57-58]</ref>


از دیگر ملاحظات بر روش [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] در این کتاب این است که بر خلاف ابن‌سکیت و اصمعی هنگام ذکر لفظی از اضداد، آن را به لفظ مجردش برنمی‌گرداند، بلکه فقط خود لفظ و معانی متضاد آن را ذکر کرده و برای آنچه نقل کرده، به شواهد قرآنی و شعری و... استشهاد می‌نماید. الفاظی نیز هست که ابوحاتم شواهدی بر آنها نیاورده که در این کتاب به حدود 27 لفظ می‌رسد. علاوه بر این، حروفی در این کتاب هست که ابوحاتم به صرف سماع آن از اصحابش آنها را نقل کرده و خودش نیز گفته که علم به این موارد ندارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=58&viewType=pdf ر.ک: همان، ص58]</ref>
از دیگر ملاحظات بر روش [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] در این کتاب این است که بر خلاف ابن‌ سکیت و اصمعی هنگام ذکر لفظی از اضداد، آن را به لفظ مجردش برنمی‌گرداند، بلکه فقط خود لفظ و معانی متضاد آن را ذکر کرده و برای آنچه نقل کرده، به شواهد قرآنی و شعری و... استشهاد می‌نماید. الفاظی نیز هست که ابوحاتم شواهدی بر آنها نیاورده که در این کتاب به حدود 27 لفظ می‌رسد. علاوه بر این، حروفی در این کتاب هست که ابوحاتم به صرف سماع آن از اصحابش آنها را نقل کرده و خودش نیز گفته که علم به این موارد ندارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=58&viewType=pdf ر.ک: همان، ص58]</ref>


[[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] فرزدق را تخطئه کرده و درباره وی می‌نویسد: من به قول فرزدق درباره قرآن اعتماد ندارم زیرا وی کثیر التخلیط در شعرش است. درهرحال کتاب الاضداد ابوحاتم، سرشار از شواهد قرآنی است که برای الفاظ اضداد به آنها استدلال می‌کند. وی پس از ذکر لفظ و معانی متضاد آن، تا حد امکان، دست به دامان آیات قرآنی شده و برای گفته‌هایش به آنها استدلال می‌نماید؛ البته به این شرط که آیات مورد نظر غیر ملبس و خالی از تأویل باشند. این امر در تعریفش درباره مفهوم ضد که در فوق بیان شد(خلاف الشئ) واضح است. وی می‌گوید: ایمان ضد کفر است و عقل ضد حُمق. در آیه 19 سوره مریم در قرآن کریم نیز آمده: «و یکونون علیهم ضدا» و در جای دیگر بیان می‌کند: «الظن فی القرآن: شک و الظن یقین» و سپس به بیان مواردی از آیات قرآن کریم که می‌توان به آنها استدلال کرد، می‌پردازد. البته پذیرش استدلال فراوان وی به آیات قرآنی در هنگامی که ما بدانیم که او امام مسجد بصره بوده و به‌جز کتابی که در قرائات نگاشت، کتاب‌های زیادی در ارتباط با مسائل قرآنی نگاشته، سهل است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=59&viewType=pdf ر.ک: همان، ص59-60]</ref>
[[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|ابوحاتم]] فرزدق را تخطئه کرده و درباره وی می‌نویسد: من به قول فرزدق درباره قرآن اعتماد ندارم زیرا وی کثیر التخلیط در شعرش است. درهرحال کتاب الاضداد ابوحاتم، سرشار از شواهد قرآنی است که برای الفاظ اضداد به آنها استدلال می‌کند. وی پس از ذکر لفظ و معانی متضاد آن، تا حد امکان، دست به دامان آیات قرآنی شده و برای گفته‌هایش به آنها استدلال می‌نماید؛ البته به این شرط که آیات مورد نظر غیر ملبس و خالی از تأویل باشند. این امر در تعریفش درباره مفهوم ضد که در فوق بیان شد(خلاف الشئ) واضح است. وی می‌گوید: ایمان ضد کفر است و عقل ضد حُمق. در آیه 19 سوره مریم در قرآن کریم نیز آمده: «و یکونون علیهم ضدا» و در جای دیگر بیان می‌کند: «الظن فی القرآن: شک و الظن یقین» و سپس به بیان مواردی از آیات قرآن کریم که می‌توان به آنها استدلال کرد، می‌پردازد. البته پذیرش استدلال فراوان وی به آیات قرآنی در هنگامی که ما بدانیم که او امام مسجد بصره بوده و به‌جز کتابی که در قرائات نگاشت، کتاب‌های زیادی در ارتباط با مسائل قرآنی نگاشته، سهل است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/24852/%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B6%D8%AF%D8%A7%D8%AF?pageNumber=59&viewType=pdf ر.ک: همان، ص59-60]</ref>