الأثر الفلسفي في التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۷: خط ۳۷:
این اثر، در پی نشان دادن اثر فلسفی در تفسیر قرآن است. نویسنده، در مقدمه، در این‎باره می‎نویسد: در جستجوی خویش درباره این موضوع، کسی را که به تفسیر فلسفی اهتمام ورزیده باشد و از اثر فلسفه در تفسیر پرده برداشته باشد، به‎جز اشاراتی از سوی برخی از محققان (که مهم‎ترین آنها مطالبی است که [[ذهبی، محمدحسین|دکتر ذهبی]] در کتابش، «[[التفسير و المفسرون]]»، ذکر کرده است، نیافتم و همین دلالت دارد بر اهمیت این موضوع در این کتاب<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/10 ر.ک: همان]</ref>.
این اثر، در پی نشان دادن اثر فلسفی در تفسیر قرآن است. نویسنده، در مقدمه، در این‎باره می‎نویسد: در جستجوی خویش درباره این موضوع، کسی را که به تفسیر فلسفی اهتمام ورزیده باشد و از اثر فلسفه در تفسیر پرده برداشته باشد، به‎جز اشاراتی از سوی برخی از محققان (که مهم‎ترین آنها مطالبی است که [[ذهبی، محمدحسین|دکتر ذهبی]] در کتابش، «[[التفسير و المفسرون]]»، ذکر کرده است، نیافتم و همین دلالت دارد بر اهمیت این موضوع در این کتاب<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/10 ر.ک: همان]</ref>.


کلیت عنوان بحث مورد نظر در این کتاب، از جمله مشکلاتی است که نویسنده در این مسیر با آن مواجه بوده است؛ یعنی فلسفه و اثر فلسفی را به دوران خاص یا دیدگاه خاصی محدود نکرده و تأثیر آن تا کتاب‎های تفسیری معاصر کشیده می‎شود. نویسنده برای رفع این مشکل، تفسیرها را به سه دسته تقسیم کرده است:
کلیت عنوان بحث مورد نظر در این کتاب، از جمله مشکلاتی است که نویسنده در این مسیر با آن مواجه بوده است؛ یعنی فلسفه و اثر فلسفی را به دوران خاص یا دیدگاه خاصی محدود نکرده و تأثیر آن تا کتاب‎های تفسیری معاصر کشیده می‌شود. نویسنده برای رفع این مشکل، تفسیرها را به سه دسته تقسیم کرده است:


دسته اول، تفاسیری هستند که حجم مباحث فلسفی مطرح‎شده در آنها زیاد است؛ از جمله این تفاسیر می‎توان به تفسیرهای [[التفسير الكبير (فخر رازی)|فخر رازی]]، [[وضح البرهان في مشكلات القرآن|نیشابوری]]، [[تفسير القرآن الكريم (ملاصدرا)|ملاصدرا]]، [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|آلوسی]] و [[الميزان في تفسير القرآن|علامه طباطبایی]] اشاره کرد.
دسته اول، تفاسیری هستند که حجم مباحث فلسفی مطرح‎شده در آنها زیاد است؛ از جمله این تفاسیر می‎توان به تفسیرهای [[التفسير الكبير (فخر رازی)|فخر رازی]]، [[وضح البرهان في مشكلات القرآن|نیشابوری]]، [[تفسير القرآن الكريم (ملاصدرا)|ملاصدرا]]، [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|آلوسی]] و [[الميزان في تفسير القرآن|علامه طباطبایی]] اشاره کرد.
خط ۵۳: خط ۵۳:
شیوه طرح بحث در این اثر، شیوه توصیفی است؛ زیرا اقتضای طرح چنین بحثی این امر است. نویسنده، مسائل فلسفی متفرقه را از میان کتاب‎های تفسیری بیرون کشیده و آنها را به شکلی که در این کتاب آمده، درآورده و به آنها ترتیب داده است. وی در هر مسئله به‎صورت مختصر نظر بعضی از فلاسفه را ارائه کرده است و از همین رو نظر مفسرانی را که در همان مسئله، سخن فلسفی گفته‎اند، ذکر می‎کند و تفاوتی نمی‎کند که نظر مفسر در آن مسئله موافق با رأی فیلسوف باشد یا مخالف و در رد آن. او غالباً  در ذکر آیاتی که مفسران، ضمن آن سخنی فلسفی را مطرح کرده‎اند، بسیار ولع دارد. معقول است که روش کتاب، روشی تطبیقی میان نظرات مفسران و فلاسفه باشد تا میزان موافقت یا مخالفت میان دو گرایش مشخص شود. در مواردی که برخی از آرا، مخالف با قرآن کریم یا جمهور مفسران بوده‎، این اثر نقد و بررسی‌ای هم دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>.
شیوه طرح بحث در این اثر، شیوه توصیفی است؛ زیرا اقتضای طرح چنین بحثی این امر است. نویسنده، مسائل فلسفی متفرقه را از میان کتاب‎های تفسیری بیرون کشیده و آنها را به شکلی که در این کتاب آمده، درآورده و به آنها ترتیب داده است. وی در هر مسئله به‎صورت مختصر نظر بعضی از فلاسفه را ارائه کرده است و از همین رو نظر مفسرانی را که در همان مسئله، سخن فلسفی گفته‎اند، ذکر می‎کند و تفاوتی نمی‎کند که نظر مفسر در آن مسئله موافق با رأی فیلسوف باشد یا مخالف و در رد آن. او غالباً  در ذکر آیاتی که مفسران، ضمن آن سخنی فلسفی را مطرح کرده‎اند، بسیار ولع دارد. معقول است که روش کتاب، روشی تطبیقی میان نظرات مفسران و فلاسفه باشد تا میزان موافقت یا مخالفت میان دو گرایش مشخص شود. در مواردی که برخی از آرا، مخالف با قرآن کریم یا جمهور مفسران بوده‎، این اثر نقد و بررسی‌ای هم دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>.


در مدخل کتاب، تعریف مصطلحات بحث، مطرح شده است. نویسنده در آن به تعریف مصطلح فلسفه و تفسیر پرداخته است. باب اول کتاب، تحت عنوان الهیات مطرح می‎شود و در آن در ضمن دو فصل، وجود خدای تعالی و ادله آن و اسما و صفات الهی مطرح می‎شوند. در باب دوم که با عنوان عالَم مطرح شده، در سه فصل، مباحث خلقت و فنای عالم، عالم علوی (عالم افلاک و ستارگان و عرش و کرسی و ملائکه) و سببیت وجودی و دخول شر در قضای الهی بیان می‎شود. در باب سوم هم که با عنوان انسان مطرح شده، در چهار فصل، مباحثی درباره نفس انسانی، حقیقت و قوای آن، مبدأ و معاد، شناخت و اخلاق، آزادی انسانی و نبوت، مطرح می‎گردد. در پایان این ابواب، خاتمه کتاب است که مهم‎ترین دستاوردهای بحث در آن ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>.
در مدخل کتاب، تعریف مصطلحات بحث، مطرح شده است. نویسنده در آن به تعریف مصطلح فلسفه و تفسیر پرداخته است. باب اول کتاب، تحت عنوان الهیات مطرح می‌شود و در آن در ضمن دو فصل، وجود خدای تعالی و ادله آن و اسما و صفات الهی مطرح می‌شوند. در باب دوم که با عنوان عالَم مطرح شده، در سه فصل، مباحث خلقت و فنای عالم، عالم علوی (عالم افلاک و ستارگان و عرش و کرسی و ملائکه) و سببیت وجودی و دخول شر در قضای الهی بیان می‌شود. در باب سوم هم که با عنوان انسان مطرح شده، در چهار فصل، مباحثی درباره نفس انسانی، حقیقت و قوای آن، مبدأ و معاد، شناخت و اخلاق، آزادی انسانی و نبوت، مطرح می‎گردد. در پایان این ابواب، خاتمه کتاب است که مهم‎ترین دستاوردهای بحث در آن ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش