الأثر الفلسفي في التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً '
جز (جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا')
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
دسته دوم، عبارت است از نوشته‎های سایر فلاسفه مشائی، مانند [[رسائل إخوان الصفاء و خلان الوفاء|رسائل اخوان‎الصفا و خلان‎الوفاء]] که در قرن چهارم نوشته شده و نویسنده، بسیار به آن مراجعه کرده است و نوشته‎های ابوالحسن عامری و [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] و ابوالبرکات بغدادی و [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] [ظاهرا مراد نویسنده از فلسفه مشائی، مشائی به معنای مصطلح نبوده، وگرنه شیخ اشراق را داخل مشائیان ذکر نمی‎کرد]<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/10 ر.ک: همان، ص10-11]</ref>.
دسته دوم، عبارت است از نوشته‎های سایر فلاسفه مشائی، مانند [[رسائل إخوان الصفاء و خلان الوفاء|رسائل اخوان‎الصفا و خلان‎الوفاء]] که در قرن چهارم نوشته شده و نویسنده، بسیار به آن مراجعه کرده است و نوشته‎های ابوالحسن عامری و [[ابن باجه، محمد بن یحیی|ابن باجه]] و ابوالبرکات بغدادی و [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] و [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] [ظاهرا مراد نویسنده از فلسفه مشائی، مشائی به معنای مصطلح نبوده، وگرنه شیخ اشراق را داخل مشائیان ذکر نمی‎کرد]<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/10 ر.ک: همان، ص10-11]</ref>.


شیوه طرح بحث در این اثر، شیوه توصیفی است؛ زیرا اقتضای طرح چنین بحثی این امر است. نویسنده، مسائل فلسفی متفرقه را از میان کتاب‎های تفسیری بیرون کشیده و آنها را به شکلی که در این کتاب آمده، درآورده و به آنها ترتیب داده است. وی در هر مسئله به‎صورت مختصر نظر بعضی از فلاسفه را ارائه کرده است و از همین رو نظر مفسرانی را که در همان مسئله، سخن فلسفی گفته‎اند، ذکر می‎کند و تفاوتی نمی‎کند که نظر مفسر در آن مسئله موافق با رأی فیلسوف باشد یا مخالف و در رد آن. او غالبا در ذکر آیاتی که مفسران، ضمن آن سخنی فلسفی را مطرح کرده‎اند، بسیار ولع دارد. معقول است که روش کتاب، روشی تطبیقی میان نظرات مفسران و فلاسفه باشد تا میزان موافقت یا مخالفت میان دو گرایش مشخص شود. در مواردی که برخی از آرا، مخالف با قرآن کریم یا جمهور مفسران بوده‎، این اثر نقد و بررسی‎ای هم دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>.
شیوه طرح بحث در این اثر، شیوه توصیفی است؛ زیرا اقتضای طرح چنین بحثی این امر است. نویسنده، مسائل فلسفی متفرقه را از میان کتاب‎های تفسیری بیرون کشیده و آنها را به شکلی که در این کتاب آمده، درآورده و به آنها ترتیب داده است. وی در هر مسئله به‎صورت مختصر نظر بعضی از فلاسفه را ارائه کرده است و از همین رو نظر مفسرانی را که در همان مسئله، سخن فلسفی گفته‎اند، ذکر می‎کند و تفاوتی نمی‎کند که نظر مفسر در آن مسئله موافق با رأی فیلسوف باشد یا مخالف و در رد آن. او غالباً  در ذکر آیاتی که مفسران، ضمن آن سخنی فلسفی را مطرح کرده‎اند، بسیار ولع دارد. معقول است که روش کتاب، روشی تطبیقی میان نظرات مفسران و فلاسفه باشد تا میزان موافقت یا مخالفت میان دو گرایش مشخص شود. در مواردی که برخی از آرا، مخالف با قرآن کریم یا جمهور مفسران بوده‎، این اثر نقد و بررسی‎ای هم دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>.


در مدخل کتاب، تعریف مصطلحات بحث، مطرح شده است. نویسنده در آن به تعریف مصطلح فلسفه و تفسیر پرداخته است. باب اول کتاب، تحت عنوان الهیات مطرح می‎شود و در آن در ضمن دو فصل، وجود خدای تعالی و ادله آن و اسما و صفات الهی مطرح می‎شوند. در باب دوم که با عنوان عالَم مطرح شده، در سه فصل، مباحث خلقت و فنای عالم، عالم علوی (عالم افلاک و ستارگان و عرش و کرسی و ملائکه) و سببیت وجودی و دخول شر در قضای الهی بیان می‎شود. در باب سوم هم که با عنوان انسان مطرح شده، در چهار فصل، مباحثی درباره نفس انسانی، حقیقت و قوای آن، مبدأ و معاد، شناخت و اخلاق، آزادی انسانی و نبوت، مطرح می‎گردد. در پایان این ابواب، خاتمه کتاب است که مهم‎ترین دستاوردهای بحث در آن ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>.
در مدخل کتاب، تعریف مصطلحات بحث، مطرح شده است. نویسنده در آن به تعریف مصطلح فلسفه و تفسیر پرداخته است. باب اول کتاب، تحت عنوان الهیات مطرح می‎شود و در آن در ضمن دو فصل، وجود خدای تعالی و ادله آن و اسما و صفات الهی مطرح می‎شوند. در باب دوم که با عنوان عالَم مطرح شده، در سه فصل، مباحث خلقت و فنای عالم، عالم علوی (عالم افلاک و ستارگان و عرش و کرسی و ملائکه) و سببیت وجودی و دخول شر در قضای الهی بیان می‎شود. در باب سوم هم که با عنوان انسان مطرح شده، در چهار فصل، مباحثی درباره نفس انسانی، حقیقت و قوای آن، مبدأ و معاد، شناخت و اخلاق، آزادی انسانی و نبوت، مطرح می‎گردد. در پایان این ابواب، خاتمه کتاب است که مهم‎ترین دستاوردهای بحث در آن ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17980/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش