الأباضیة فی موکب التاریخ

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الإباضية في موكب التاريخ؛ الحلقة الأولی نشأة المذهب الإباضي، نوشته نویسنده لیبیایی و تاریخ‌نگار اباضی، علی یحیی معمر (1337-1400ق)، فرقه اباضیه را از نظر تاریخی - اعتقادی بررسی و تحلیل می‌کند و به حمایت از آن می‌پردازد. نویسنده در کتاب دیگرش، الإباضية بين الفرق الإسلامية نیز به دفاع از این فرقه پرداخته است.

الأباضیة فی موکب التاریخ
الأباضیة فی موکب التاریخ
پدیدآورانمعمر، علی یحیی (نويسنده)
عنوان‌های دیگرالحلقة الاولی نشأة المذهب الإباضی
ناشرکتاب ایران نامگ
مکان نشر[بی جا]
سال نشر1410ق - 1989م
چاپ2
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
/م6الف2 242 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و روش

علی یحیی معمر، باآنکه تأکید کرده است که قصدم از نگارش کتاب درباره اباضیه، تبلیغات برای فرقه‌ای و عیب‌جویی از فرقه‌های اسلامی دیگر نیست[۱]، ولی این وعده را در سراسر کتاب، به فراموشی سپرده است و از جمله، با بیان اینکه مذهب اباضی، سرّی نیست و اصول زیربنایی‌اش شناخته‌شده است، بدون استناد به هیچ دلیلی، امامت در نزد شیعه را خرافه می‌شمارد و فرقه اباضیه را مذهبی معرفی می‌کند که دنیا را از حقّ، عدل و استقامت پُر کرده و در دوره‌هایی ضرب‌المثل اعلای پاکی و انصاف شده و به‌زودی نیز سراسر گیتی را با اذن الهی از آن سرشار خواهد ساخت[۲]. نویسنده در پایان به نقص و نارسایی کتاب حاضر، اذعان کرده و نوشته است: الآن که به این اثر بار دیگر مراجعه می‌کنم، در آن خلل بسیاری می‌یابم و مقاصدی که طلبیدم، به‌شکل کامل نرساندم و معتقدم که این فصول در مجموع به هدفش، یعنی «آشکارسازی حقیقت پیدایش اباضیه»، نرسید و عذرم عبارت است از: «کمبود منابع»، «دوری از کتابخانه‌های عمومی و تخصصی» و «بزرگی پژوهش موردنظرم». [۳]

ساختار و محتوا

مطالب این اثر، بدون سامان‌دهی ویژه‌ای، ذیل عناوین متعدد مطرح شده است. نویسنده سخنش را با بحث از «معنای خوارج» و «خوارج در نظر اباضیان» آغاز کرده و با معرفی «ابوعبیده مسلم بن ابی‌کریمه» به‌عنوان مرجع اباضیه بعد از جابر بن یزید، به پایان رسانده است.

نمونه مباحث

  • شاید برخی از خوانندگان در این اثر، گرایش به مذهبی خاصّ و دفاعی باحرارت ببینند؛ من می‌گویم حرارت دفاع به جهت گرمای اعتقاد حقی است که دارم و دفاع از حقّ، بر هر مسلمانی واجب است[۴]‏.

انتقاد

منابع و استنادهای کتاب، بسیار کم است و کافی نیست و استناددهی به‌صورت علمی (با تعیین مشخصات کتاب‌شناختی کتاب‌ها و شماره جلد و صفحه) انجام نشده است[۵]‏.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص9
  2. ر.ک: همان، ص5
  3. ر.ک: متن کتاب، ص164
  4. ر.ک: همان، ص161
  5. به‌عنوان مثال ر.ک: همان، ص153، پاورقی 1

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها