اقتضاء الصراط المستقيم مخالفة أصحاب الجحيم: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    اول، یک سلسله امور باطنی و معنوی نظیر اعتقادات و گرایش‎های قلبی است؛
    اول، یک سلسله امور باطنی و معنوی نظیر اعتقادات و گرایش‎های قلبی است؛


    دوم، سلسله‎ای‎ از‎ امور ظاهری است که در قالب گفتار و اعمال ظاهر می‎شود و این قسمت دوم نیز خود، گاه قالب عبادی (مانند نماز) و گاه قالب عادتی دارد، مانند نحوه پوشش لباس، سواری‎، آداب‎ ازدواج و غذا خوردن و سفر و جز آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/34 ر.ک: همان، ص34-‎35]</ref>.
    دوم، سلسله‌ای‎ از‎ امور ظاهری است که در قالب گفتار و اعمال ظاهر می‎شود و این قسمت دوم نیز خود، گاه قالب عبادی (مانند نماز) و گاه قالب عادتی دارد، مانند نحوه پوشش لباس، سواری‎، آداب‎ ازدواج و غذا خوردن و سفر و جز آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/34 ر.ک: همان، ص34-‎35]</ref>.


    آنگاه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] گام بعدی را برمی‎دارد و آن اینکه بین این دو امور باطنی و ظاهری به‎ناچار باید ارتباطی و نسبتی وجود داشته‎ باشد‎؛ زیرا‎ آنچه در قلب جایگزین می‎شود‎، به‎‎مثابه‎ امری باطنی در آن رسوخ می‎یابد و در امور ظاهری گفتاری و رفتاری به‎نوعی منعکس می‎شود و برعکس قوام امور ظاهری عملی نیز‎ به‎‎نوبه‎ خود موجب ایجاد حالات متناسب با آن امور‎ ظاهری‎، در قلب می‎شود. بنابراین وی به ‎نوعی تجانس و هماهنگی ظاهر اعمال و باطن قلبی خود قائل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/35 ر.ک: همان، ص35-‎36]</ref>.
    آنگاه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] گام بعدی را برمی‎دارد و آن اینکه بین این دو امور باطنی و ظاهری به‎ناچار باید ارتباطی و نسبتی وجود داشته‎ باشد‎؛ زیرا‎ آنچه در قلب جایگزین می‎شود‎، به‎‎مثابه‎ امری باطنی در آن رسوخ می‎یابد و در امور ظاهری گفتاری و رفتاری به‎نوعی منعکس می‎شود و برعکس قوام امور ظاهری عملی نیز‎ به‎‎نوبه‎ خود موجب ایجاد حالات متناسب با آن امور‎ ظاهری‎، در قلب می‎شود. بنابراین وی به ‎نوعی تجانس و هماهنگی ظاهر اعمال و باطن قلبی خود قائل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/35 ر.ک: همان، ص35-‎36]</ref>.
    خط ۷۴: خط ۷۴:
    از سوی دیگر مخالفت ورزیدن با هدایت ظاهری کافران نیز موجب تباین‎ و جدایی‎ و انقطاع از عوامل مغضوب شدن و اسباب‎ ضلالت می‎شود و برعکس موجب‎ انعطاف‎ و نرمش با اهل هدایت و رضوان‎ خداوند‎ و موجب موالات و دوستداری مفلحان می‎شود. همچنان‎که هرچه ایمان فرد کامل‎تر شود‎ و شناختش‎ از اسلام بیشتر شود، طبعا‎ گرایش‎ و احساسش‎ به مفارقت و جدایی‎ نسبت به یهود و نصاری چه‎ از‎ نظر ظاهری و یا باطنی، افزایش می‎یابد و همچنین شدت بعد و دوری‎اش از اخلاق موجود برخی‎ از‎ به‎ظاهر مسلمانان بیشتر می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36-‎37]</ref>.
    از سوی دیگر مخالفت ورزیدن با هدایت ظاهری کافران نیز موجب تباین‎ و جدایی‎ و انقطاع از عوامل مغضوب شدن و اسباب‎ ضلالت می‎شود و برعکس موجب‎ انعطاف‎ و نرمش با اهل هدایت و رضوان‎ خداوند‎ و موجب موالات و دوستداری مفلحان می‎شود. همچنان‎که هرچه ایمان فرد کامل‎تر شود‎ و شناختش‎ از اسلام بیشتر شود، طبعا‎ گرایش‎ و احساسش‎ به مفارقت و جدایی‎ نسبت به یهود و نصاری چه‎ از‎ نظر ظاهری و یا باطنی، افزایش می‎یابد و همچنین شدت بعد و دوری‎اش از اخلاق موجود برخی‎ از‎ به‎ظاهر مسلمانان بیشتر می‎شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36-‎37]</ref>.


    فراتر‎ از‎ این، دلیل‎ و ضرورت‎ دیگر‎ مخالفت با هدایت ظاهری‎ کفار و نظیر آنان در این است که اشتراک و مشابهت در هدی ظاهر با آنان، موجب‎ اختلاط‎ ظاهری این دو می‎شود و تفکیک و تمییز‎ صفوف‎ حق‎ و باطل‎ اصحاب‎ صراط مستقیم و اصحاب‎ مغضوبین‎ و ضالین از یکدیگر دچار اختلال می‎شود؛ تا آنجا که تمییز ظاهری آن دو از بین می‎رود‎ و تشخیص‎ هدایت‎‎یافتگان مشمول رضوان الله از یک‎سو‎ و مغضوبین‎ و ضالین‎ از‎ سوی‎ دیگر‎ دشوار می‎شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اضافه می‌کند که همه این بحث‎ها تازه در صورتی است که تبعیت ظاهری از آنان در امری مباح باشد. پس اگر متابعت‎ از هدی الظاهر در امر واجبی باشد، موجب کفرشان می‎شود؛ زیرا موافقت با آنها خود شعبه‎ای از کفر و رضایت و موافقت در ضلالت و معاصی آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>.
    فراتر‎ از‎ این، دلیل‎ و ضرورت‎ دیگر‎ مخالفت با هدایت ظاهری‎ کفار و نظیر آنان در این است که اشتراک و مشابهت در هدی ظاهر با آنان، موجب‎ اختلاط‎ ظاهری این دو می‎شود و تفکیک و تمییز‎ صفوف‎ حق‎ و باطل‎ اصحاب‎ صراط مستقیم و اصحاب‎ مغضوبین‎ و ضالین از یکدیگر دچار اختلال می‎شود؛ تا آنجا که تمییز ظاهری آن دو از بین می‎رود‎ و تشخیص‎ هدایت‎‎یافتگان مشمول رضوان الله از یک‎سو‎ و مغضوبین‎ و ضالین‎ از‎ سوی‎ دیگر‎ دشوار می‎شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اضافه می‌کند که همه این بحث‎ها تازه در صورتی است که تبعیت ظاهری از آنان در امری مباح باشد. پس اگر متابعت‎ از هدی الظاهر در امر واجبی باشد، موجب کفرشان می‎شود؛ زیرا موافقت با آنها خود شعبه‌ای از کفر و رضایت و موافقت در ضلالت و معاصی آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>.


    وی سپس فصلی‎ مستقل‎ را به ذکر دلایلی نقلی از کتاب و سنت و اجماع بر امر مخالفت با کفار و نهی کردن از تشبیه به آنان، اختصاص می‎دهد. ابتدا به ذکر «آیات» مؤید بر نفی‎ تشبیه‎ به کفار می‎پردازد؛ از جمله آیه ١٢٠ بقره: '''وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ'''.
    وی سپس فصلی‎ مستقل‎ را به ذکر دلایلی نقلی از کتاب و سنت و اجماع بر امر مخالفت با کفار و نهی کردن از تشبیه به آنان، اختصاص می‎دهد. ابتدا به ذکر «آیات» مؤید بر نفی‎ تشبیه‎ به کفار می‎پردازد؛ از جمله آیه ١٢٠ بقره: '''وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ'''.