اعلان انقراض فرقه نعمة اللهيه به روسای مدعی آن
اعلان انقراض فرقه نعمةاللهیه به رؤسای مدعی آن، اثر فرجالله عفیفی که پیرامون انقراض فرقه صوفیه نعمتاللهی است.
اعلان انقراض فرقه نعمة اللهیه به روسای مدعی آن | |
---|---|
پدیدآوران | عفیفی، فرجالله (نویسنده) |
ناشر | راه نیکان |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1388ش. |
چاپ | چاپ یکم |
شابک | 978-964-2998-15-9 |
موضوع | نعمه اللهیه - دفاعیهها و ردیهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع7الف6 / 293/1 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عدم آشنایی کافی با سیر تاریخ تصوف و قواعد و ضوابط فرقهای آن، بعضا طالبان سلوک به طریقه عرفان اسلامی را مبتلای طلب مربی محرک راهدان نموده و گرفتار سلیقههای رایج صوفیمشربان فرقهای کرده است. آثار چنین سرنوشت دردناکی نه فقط فرد و جامعه را دچار معضلات بندگی خاص فرقهگرایی نموده، بلکه وحدت و یکپارچگی دینی - اجتماعی را از میان برداشته و با ساختههای فرقهای، اسلام و خاصه تشیع را تحریف کرده است؛ لذا نویسنده تدوین رسالهای که مخلوط و مغشوش بودن فرقهها را در دسترس طالبان سلوک الی الله قرار دهد را ضروری دانسته و اقدام به نگارش اثر حاضر کرده است[۱].
نویسنده بدون قصد مجادله و ستیزهجویی مرسوم در فرقهها بر سر وابستگی گروه و دستهای، تحقیقاتی را انجام داده است بر اساس قواعد و مبانی تصوف فرقهای که مدعیان ارشاد جهت به دست آوردن صحت اتصال فرقه خود به مبدأ و شناخت صلاحیت مرشدان فرقه معیار قرار دادهاند، تا به تصور خود، جویندگان مربی واقعی با آگاهی کامل، حق را از باطل تشخیص داده و سپس راه سلوک را انتخاب کنند[۲].
نعمتالهیه، ادامه فرقه بصریه، طائیه، معروفیه، جنیدیه و بربریه است که به نام نعمتالله کرمانی، در بین شاخههای «معروفیه» ادامه یافت. این فرقه پس از انقراض در عصر صفویه، در عصر پهلوی بازسازی شده و با تقسیم شدن مهرههای سرشناس داخلی وابسته به سیاستهای خارجی، در شعبههای نعمتالله کوثریه، صفی علیشاهیه و گنابادیه، به اوج خود رسید. در این میان، گنابادیه کوشیدند تا با خرقهبازی که نتیجهاش فرقهسازی مرسوم در تصوف بود، به تشکیلات خود، سروسامان دینی داده و هویت دینی فرقه خود را با اصالت اسلامی شیعی، ثابت کنند. نویسنده در این اثر، به جهت اهمیت چنین ادعایی، به بررسی روند این گروه و دسته از فرقه نعمتالله پرداخته و این ادعا را بر اساس ضوابط و قواعدی که در فقه گنابادیه اصل قرار داده شده، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و در پایان، چنین نتیجه گرفته است که چنین مدعیان دروغپردازی، شایسته مقتدایی نیستند[۳].
فهرست محتوا در آغاز کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.