اصول فقه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۴۲: خط ۴۲:
مبحث بعدى اين جلد، را مسئله وضع و تحليل و بررسى اقسام آن تشكيل مى‌دهد. ديگر مسائل مرتبط با وضع، عبارتند از: استعمال مجازى، اطلاق لفظ و اراده لفظ، نقش اراده در موضوع‌له الفاظ، وضع در مركبات و راه‌هاى تشخيص معناى حقيقى.
مبحث بعدى اين جلد، را مسئله وضع و تحليل و بررسى اقسام آن تشكيل مى‌دهد. ديگر مسائل مرتبط با وضع، عبارتند از: استعمال مجازى، اطلاق لفظ و اراده لفظ، نقش اراده در موضوع‌له الفاظ، وضع در مركبات و راه‌هاى تشخيص معناى حقيقى.


مسئله تعارض احوال - يكى از مباحث مفصل در كتب اصولى قديم- جزء موضوعات پایانى اين جلد از کتاب است. در زمينه تعارض احوال در دو مقام بحث مى‌شود:
مسئله تعارض احوال - یکى از مباحث مفصل در كتب اصولى قديم- جزء موضوعات پایانى اين جلد از کتاب است. در زمينه تعارض احوال در دو مقام بحث مى‌شود:


الف. دوران امر بين حقيقت و يكى از حالات پنج‌گانه مجاز، تشخيص، اشتراك، نقل و اضمار.
الف. دوران امر بين حقيقت و یکى از حالات پنج‌گانه مجاز، تشخيص، اشتراك، نقل و اضمار.


ب. تعارض اين احوال پنج‌گانه با يك‌ديگر.
ب. تعارض اين احوال پنج‌گانه با یک‌ديگر.


[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] معتقد است در تعارض نوع اول، بدون شك معناى حقيقى مقدم است. ايشان در مورد تعارض نوع دوم، نظريات انديشمندان اصولى در رابطه با حل تعارض را استحسانى و غير معتبر مى‌داند و در نهايت مى‌گويد: چنانچه وجوه مذكور به اصالة الظهور بازگشت داشته باشد، مى‌توانيم آنها را بپذيريم.
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] معتقد است در تعارض نوع اول، بدون شك معناى حقيقى مقدم است. ايشان در مورد تعارض نوع دوم، نظريات انديشمندان اصولى در رابطه با حل تعارض را استحسانى و غير معتبر مى‌داند و در نهايت مى‌گويد: چنانچه وجوه مذكور به اصالة الظهور بازگشت داشته باشد، مى‌توانيم آنها را بپذيريم.
خط ۷۴: خط ۷۴:
مبحث دوم: اشتراك لفظى:
مبحث دوم: اشتراك لفظى:


اشتراك لفظى؛ يعنى اينكه يك لفظ داراى معانى متعددى باشد و بحث اصولى در اين زمينه به اثبات يا انكار وجود مشترك لفظى برمى‌گردد. در اين باره، سه نظريه مطرح است:
اشتراك لفظى؛ يعنى اينكه یک لفظ داراى معانى متعددى باشد و بحث اصولى در اين زمينه به اثبات يا انكار وجود مشترك لفظى برمى‌گردد. در اين باره، سه نظريه مطرح است:


الف. ضرورى بودن اشتراك لفظى.
الف. ضرورى بودن اشتراك لفظى.
خط ۸۲: خط ۸۲:
ج. ممكن بودن اشتراك لفظى كه نظريه برگزيده است.
ج. ممكن بودن اشتراك لفظى كه نظريه برگزيده است.


مبحث سوم: استعمال لفظ در بيش از يك معنا:
مبحث سوم: استعمال لفظ در بيش از یک معنا:


در كتب اصوليان متقدم و متأخر، عنوان اين بحث با قيد جواز يا عدم جواز استعمال آمده بود، اما [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] مسئله را به مرحله‌اى قبل از بحث از ترخيص واضع برده‌اند كه عبارت است از: امكان يا استحاله استعمال لفظ در بيش از يك معنا و قائل به محال بودن اين‌گونه استعمال هستند. استاد، بعد از ذكر استدلال [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]، سه تفسير برای آن طرح كرده و آنها را نقد مى‌كنند.
در كتب اصوليان متقدم و متأخر، عنوان اين بحث با قيد جواز يا عدم جواز استعمال آمده بود، اما [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] مسئله را به مرحله‌اى قبل از بحث از ترخيص واضع برده‌اند كه عبارت است از: امكان يا استحاله استعمال لفظ در بيش از یک معنا و قائل به محال بودن اين‌گونه استعمال هستند. استاد، بعد از ذكر استدلال [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]، سه تفسير برای آن طرح كرده و آنها را نقد مى‌كنند.


[[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] نيز در اين نظريه با [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] هم‌داستان و قائل به استحاله است، اگر چه نوع استدلال ايشان با دليل آخوند متفاوت است. در ارزيابى دليل نايينى چند انتقاد مطرح گرديده و سپس نوبت به نظريه ديگرى در باب استحاله مى‌رسد. در پایان، نتيجه اين است كه هيچ‌يك از نظريات سه‌گانه نمى‌تواند استحاله را ثابت كند.
[[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] نيز در اين نظريه با [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] هم‌داستان و قائل به استحاله است، اگر چه نوع استدلال ايشان با دليل آخوند متفاوت است. در ارزيابى دليل نايينى چند انتقاد مطرح گرديده و سپس نوبت به نظريه ديگرى در باب استحاله مى‌رسد. در پایان، نتيجه اين است كه هيچ‌یک از نظريات سه‌گانه نمى‌تواند استحاله را ثابت كند.


جواز لغوى استعمال لفظ در بيش از يك معنى، مجازى يا حقيقى بودن اين استعمال و وجود آن در قرآن كريم، از ديگر مباحث اين بخش است.
جواز لغوى استعمال لفظ در بيش از یک معنى، مجازى يا حقيقى بودن اين استعمال و وجود آن در قرآن كريم، از ديگر مباحث اين بخش است.


مبحث چهارم: مشتق:
مبحث چهارم: مشتق:


مسئله مشتق در ابتداى مطرح شدن خود، يكى از مسائل مورد اختلاف اشاعره و معتزله بوده و دو نظريه در مورد آن وجود داشته، ولى به مرور زمان شش نظريه در مورد آن به وجود آمد.
مسئله مشتق در ابتداى مطرح شدن خود، یکى از مسائل مورد اختلاف اشاعره و معتزله بوده و دو نظريه در مورد آن وجود داشته، ولى به مرور زمان شش نظريه در مورد آن به وجود آمد.


اختلاف در مسئله مشتق، نزاعى لغوى و در تعيين موضوع و مفاد هيئت مشتق است كه آيا هيئت مشتقات، مى‌تواند حقيقت در «ما انتفى عنه التلبس بالمبدأ» باشد يا خير؟
اختلاف در مسئله مشتق، نزاعى لغوى و در تعيين موضوع و مفاد هيئت مشتق است كه آيا هيئت مشتقات، مى‌تواند حقيقت در «ما انتفى عنه التلبس بالمبدأ» باشد يا خير؟
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
اين جلد، به اوامر كه بخش مهمى از مباحث الفاظ علم اصول را تشكيل مى‌دهد، اختصاص دارد.
اين جلد، به اوامر كه بخش مهمى از مباحث الفاظ علم اصول را تشكيل مى‌دهد، اختصاص دارد.


يكى از بحث‌هاى مهى كه به مناسبت، در ذيل مسئله اوامر مطرح مى‌شود، مسئله كلامى جبر و تفويض است. بيشتر اصوليان بعد از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] به دليل تعرض ايشان به اين مسئله و ابراز نظريه‌اى خاص در مورد جبر و تفويض، به تحليل كلام ايشان مبادرت ورزيده‌اند. در اين کتاب نيز بحث مفصلى در اين زمينه عرضه گرديده و بعد از طرح شبهات معتقدين به جبر، نظريه «امر بين الامرين» مطرح و عقيده [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] كه سعادت و شقاوت را از ذاتيات انسان مى‌داند، نقد شده است.
یکى از بحث‌هاى مهى كه به مناسبت، در ذيل مسئله اوامر مطرح مى‌شود، مسئله كلامى جبر و تفويض است. بيشتر اصوليان بعد از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] به دليل تعرض ايشان به اين مسئله و ابراز نظريه‌اى خاص در مورد جبر و تفويض، به تحليل كلام ايشان مبادرت ورزيده‌اند. در اين کتاب نيز بحث مفصلى در اين زمينه عرضه گرديده و بعد از طرح شبهات معتقدين به جبر، نظريه «امر بين الامرين» مطرح و عقيده [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] كه سعادت و شقاوت را از ذاتيات انسان مى‌داند، نقد شده است.


جلد چهارم  
جلد چهارم  
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
نظريه خاص در موضوع و تعريف علم اصول.
نظريه خاص در موضوع و تعريف علم اصول.


ثواب و عقاب در واجب نفسى و غيرى و اثبات اينكه عبادت بودن يك عمل، نياز به امر ندارد.
ثواب و عقاب در واجب نفسى و غيرى و اثبات اينكه عبادت بودن یک عمل، نياز به امر ندارد.


تأكيد بر وجود ثمره برای بحث صحيح و اعم.
تأكيد بر وجود ثمره برای بحث صحيح و اعم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش