اصفهان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گي' به 'گی'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''اصفهان'''، اثر [[هنرفر، لطف‌الله|لطف‌اللّه هنرفر]] کتابی است درباره تاريخ، جغرافيا، رجال، نويسندگان، شاعران، آثار تاريخى، مكان‌هاى مقدس و سنّت‌ها و آداب و رسوم و محلى اصفهان.
'''اصفهان'''، اثر [[هنرفر، لطف‌الله|لطف‌اللّه هنرفر]] کتابی است درباره تاريخ، جغرافيا، رجال، نويسندگان، شاعران، آثار تاريخى، مكان‌هاى مقدس و سنّت‌ها و آداب و رسوم و محلى اصفهان.


انگيزۀ مؤلف چنانكه در مقدمه نوشته «کتاب حاضر برای استفاده جوانان نوشته شده و تا حد امكان از تفصيل مطالب خوددارى شده است. آرزو دارم كه این کتاب راهنما و راهگشاى جوانان در جهت شناسايى اصفهان مى‌باشد».
انگیزۀ مؤلف چنانكه در مقدمه نوشته «کتاب حاضر برای استفاده جوانان نوشته شده و تا حد امكان از تفصيل مطالب خوددارى شده است. آرزو دارم كه این کتاب راهنما و راهگشاى جوانان در جهت شناسايى اصفهان مى‌باشد».


تاريخ نگارش پانزدهم آبان 1346 در مقدّمه رقم خورده است.
تاريخ نگارش پانزدهم آبان 1346 در مقدّمه رقم خورده است.
خط ۳۶: خط ۳۶:


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
مقدّمه، معرّفى اصفهان به صورت موجز و مختصر است و این طليعه‌اى است برای مطالبى كه در فصول بعدى از آنها صحبت خواهد شد و ديگر از انگيزه مؤلف برای تدوين در مقدمه سخن گفته شده است.
مقدّمه، معرّفى اصفهان به صورت موجز و مختصر است و این طليعه‌اى است برای مطالبى كه در فصول بعدى از آنها صحبت خواهد شد و ديگر از انگیزه مؤلف برای تدوين در مقدمه سخن گفته شده است.


فصل اوّل، به بررسى موقعيّت طبيعى و جغرافيايى اصفهان مى‌پردازد. اصفهان منطقه نسبتا كوهستانى و وسيعى است به مساحت 197/403 كيلومتر. حدود این شهر از شمال به شهرستان‌هاى اردستان، كاشان و از جنوب به شهر گلپايگان، از مشرق به شهرستان نائين و از مغرب به شهرستان فريدن محدود است. از نظر طول و عرض جغرافيايى، قدما اصفهان را بر حسب طول و عرض از اقليم سوم گرفته‌اند. ارتفاع از سطح دريا بين 1475 تا 1584 متر ضبط شده است.
فصل اوّل، به بررسى موقعيّت طبيعى و جغرافيايى اصفهان مى‌پردازد. اصفهان منطقه نسبتا كوهستانى و وسيعى است به مساحت 197/403 كيلومتر. حدود این شهر از شمال به شهرستان‌هاى اردستان، كاشان و از جنوب به شهر گلپايگان، از مشرق به شهرستان نائين و از مغرب به شهرستان فريدن محدود است. از نظر طول و عرض جغرافيايى، قدما اصفهان را بر حسب طول و عرض از اقليم سوم گرفته‌اند. ارتفاع از سطح دريا بين 1475 تا 1584 متر ضبط شده است.
خط ۴۶: خط ۴۶:
فصل سوم، آثار تاريخى اصفهان كه عبارت از مسجد جمعه اصفهان، ميدان تاريخى، نقش جهان، مسجد شيخ لطف‌اللّه، مسجد شاه، عمارت على‌قاپو، كاخ چهلستون و مدرسه چهار باغ است. مؤلف به توصيف و تاريخ آنها مى‌پردازد و از سبک ‌هاى مختلف معمارى كه در ساختن آنها به كار رفته و انواع خطوط كوفى، ثلث و نستعليق كه در نوشتن كتيبه‌هاى مورد استفاده قرار گرفته صحبت مى‌شود. بعد از این آثار، پل‌هاى این شهر كه مجموعه‌اى جالب در آثار تاريخى اصفهان محسوب مى‌شود و در دوره‌هاى مختلف ساخته شده‌اند وسيله اياب و ذهاب ساكنان شرق و غرب بستر زاينده رود بوده، معرفى از محل و موقعيّت جغرافيايى آنها و تاريخ ساخت آن بحث مى‌شود. پل‌ها عبارت از پل شهرستان، پل اللّه‌وردى خان و پل خواجو.
فصل سوم، آثار تاريخى اصفهان كه عبارت از مسجد جمعه اصفهان، ميدان تاريخى، نقش جهان، مسجد شيخ لطف‌اللّه، مسجد شاه، عمارت على‌قاپو، كاخ چهلستون و مدرسه چهار باغ است. مؤلف به توصيف و تاريخ آنها مى‌پردازد و از سبک ‌هاى مختلف معمارى كه در ساختن آنها به كار رفته و انواع خطوط كوفى، ثلث و نستعليق كه در نوشتن كتيبه‌هاى مورد استفاده قرار گرفته صحبت مى‌شود. بعد از این آثار، پل‌هاى این شهر كه مجموعه‌اى جالب در آثار تاريخى اصفهان محسوب مى‌شود و در دوره‌هاى مختلف ساخته شده‌اند وسيله اياب و ذهاب ساكنان شرق و غرب بستر زاينده رود بوده، معرفى از محل و موقعيّت جغرافيايى آنها و تاريخ ساخت آن بحث مى‌شود. پل‌ها عبارت از پل شهرستان، پل اللّه‌وردى خان و پل خواجو.


یکى ديگر از آثار و بناهاى تاريخى این شهر، گردشگاه چهار باغ است. از سال 1006 هجرى كه اصفهان به عنوان پايتخت شاه عباس اوّل انتخاب تا 1025 كه شاه عباس آن طور كه مى‌خواست، گردشگاه چهار باغ آراسته شد، فعاليّت‌هاى قابل ملاحظه‌اى در این خصوص صورت گرفت. در آن سال دستور داده شد، از محل دروازه دولت(مقابل كاخ فعلى شهردارى) تا دامنه كوه صفّه (دروازه شيراز) خيابان طويل و عريضى مشجّر شود. در حقيقت چهار باغ به جاى این كه باغ باشد، خيابان شد و از حيث هئيت و تركيب طورى است كه بيشتر برای محل گردش و تفرّج بود تا برای رفت و آمد. «پيتر ودولاواله»، سياح معروف ايتاليايى مى‌نويسد: «طول این خيابان سه ميل و پهناى آن دو برابر خيابان رم است. علاوه بر اين‌ها، گوشه به گوشه در فاصله‌هاى معين» مقابل بناهاى بسيار زيبا در وسط خيابان، حوض‌هاى بزرگ، آب با تناسب صحيح و اشكال مختلف بدون لبه ديده مى‌شود.» از آخرين آثارى كه از آن صحبت مى‌شود، جلفاى اصفهان است. ارامنه مقيم اصفهان در ساحل جنوبى زآينده‌رود، از فرزندان ارامنه‌اى به شمار مى‌روند كه در دورۀ پادشاهى شاه عباس اوّل به فرمان او از مسكن اصلى خود جلفا در كنار نهر ارس به پايتخت او كوچ داده شدند. از آنجا كه این ارامنه بر اثر كار و تجارت در این شهر ثروتمند شدند، به ساختن خانه‌ها و كاروانسراها و كليساهاى بزرگ همّت گماشتند.كليساى معتبر وانك داراى موزه‌اى است كه جنب كليسا و در شمال آن واقع شده و داراى سالن‌هاى متعدد رايشاء و آثار تاريخى است، قبرستان ارامنه در جنوب جلفا و در دامنه كوه صفّه قرار دارد. در پایان «منارجنبان» كه یکى از بناهاى تاريخى جالب اصفهان و در فاصله شش كيلومترى مغرب این شهر واقع شده است، معرّفى و تاريخ آن مورد بررسى قرار مى‌گيرد. مشخصات آثار تاريخى موجود و مشهور اصفهان به اجمال در جدولى به آخر این فصل ضميمه شده است.
یکى ديگر از آثار و بناهاى تاريخى این شهر، گردشگاه چهار باغ است. از سال 1006 هجرى كه اصفهان به عنوان پايتخت شاه عباس اوّل انتخاب تا 1025 كه شاه عباس آن طور كه مى‌خواست، گردشگاه چهار باغ آراسته شد، فعاليّت‌هاى قابل ملاحظه‌اى در این خصوص صورت گرفت. در آن سال دستور داده شد، از محل دروازه دولت(مقابل كاخ فعلى شهردارى) تا دامنه كوه صفّه (دروازه شيراز) خيابان طويل و عريضى مشجّر شود. در حقيقت چهار باغ به جاى این كه باغ باشد، خيابان شد و از حيث هئيت و تركيب طورى است كه بيشتر برای محل گردش و تفرّج بود تا برای رفت و آمد. «پيتر ودولاواله»، سياح معروف ايتاليايى مى‌نويسد: «طول این خيابان سه ميل و پهناى آن دو برابر خيابان رم است. علاوه بر اين‌ها، گوشه به گوشه در فاصله‌هاى معين» مقابل بناهاى بسيار زيبا در وسط خيابان، حوض‌هاى بزرگ، آب با تناسب صحيح و اشكال مختلف بدون لبه ديده مى‌شود.» از آخرين آثارى كه از آن صحبت مى‌شود، جلفاى اصفهان است. ارامنه مقيم اصفهان در ساحل جنوبى زآينده‌رود، از فرزندان ارامنه‌اى به شمار مى‌روند كه در دورۀ پادشاهى شاه عباس اوّل به فرمان او از مسكن اصلى خود جلفا در كنار نهر ارس به پايتخت او كوچ داده شدند. از آنجا كه این ارامنه بر اثر كار و تجارت در این شهر ثروتمند شدند، به ساختن خانه‌ها و كاروانسراها و كليساهاى بزرگ همّت گماشتند.كليساى معتبر وانك داراى موزه‌اى است كه جنب كليسا و در شمال آن واقع شده و داراى سالن‌هاى متعدد رايشاء و آثار تاريخى است، قبرستان ارامنه در جنوب جلفا و در دامنه كوه صفّه قرار دارد. در پایان «منارجنبان» كه یکى از بناهاى تاريخى جالب اصفهان و در فاصله شش كيلومترى مغرب این شهر واقع شده است، معرّفى و تاريخ آن مورد بررسى قرار مى‌گیرد. مشخصات آثار تاريخى موجود و مشهور اصفهان به اجمال در جدولى به آخر این فصل ضميمه شده است.


فصل چهارم، اصفهان دوره معاصر را مورد كنكاش قرار مى‌دهد. این شهر كه در اواخر دوره صفويه به اوج وسعت و زيبايى رسيده بود، پس از انقراض سلطنت شاه سلطان حسین و تسلط افغان‌ها در محرم 1135 دوره سقوط و انحطاط این شهر شروع شد. «پيرلوئى» سياح و نویسنده فرانسوى كه در سال 1321 به اصفهان مسافرت نموده مى‌نويسد: «اصفهان پس از تحمل بار محنت این حمله كه سكنه آن هفتصد هزار به شصت هزار تقليل داده، ديگر عظمت خود را از سرنگرفته است.»
فصل چهارم، اصفهان دوره معاصر را مورد كنكاش قرار مى‌دهد. این شهر كه در اواخر دوره صفويه به اوج وسعت و زيبايى رسيده بود، پس از انقراض سلطنت شاه سلطان حسین و تسلط افغان‌ها در محرم 1135 دوره سقوط و انحطاط این شهر شروع شد. «پيرلوئى» سياح و نویسنده فرانسوى كه در سال 1321 به اصفهان مسافرت نموده مى‌نويسد: «اصفهان پس از تحمل بار محنت این حمله كه سكنه آن هفتصد هزار به شصت هزار تقليل داده، ديگر عظمت خود را از سرنگرفته است.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش