۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
اين اجازه نامۀ روايتى، توسط آیتالله [[صدر، حسن |سيدحسن صدر]] عاملى، نويسندۀ کتاب پر مايۀ «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام]]» نوشته شده است كه برگزيدهاى از آن اجازه نامه را مرور مىكنيم: | اين اجازه نامۀ روايتى، توسط آیتالله [[صدر، حسن |سيدحسن صدر]] عاملى، نويسندۀ کتاب پر مايۀ «[[تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام]]» نوشته شده است كه برگزيدهاى از آن اجازه نامه را مرور مىكنيم: | ||
«... شخصيت بزرگى چون فقيه و علامۀ مجتهد، حجةالإسلام [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] غروى دوست دارد كه به فوز فضيلتى كه در شركت جستن در | «... شخصيت بزرگى چون فقيه و علامۀ مجتهد، حجةالإسلام [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمدحسین اصفهانى]] غروى دوست دارد كه به فوز فضيلتى كه در شركت جستن در این نظم است نايل شود، تا به سلسلۀ اهل عصمت بپيوندد. وى - كه خداى جلال و جليل در شرفش بيفزايد - نامهاى برایم نوشت و همان را خواستار شد و من با همۀ راههايى كه در روايت دارم و با همۀ آنچه كه در آن مدخليتى برای روايت است، به او اجازه مىدهم تا از هر چه روايتش جائز است، از معقول و منقول گرفته تا فروع و اصول و فقه و حديث و تفسير روايت كند...» | ||
علامه غروى اصفهانى از بزرگان ديگرى نيز اجازۀ روايت داشته است، از آن جمله: | علامه غروى اصفهانى از بزرگان ديگرى نيز اجازۀ روايت داشته است، از آن جمله: | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
«كوتاه سخن اينكه او از نوابغ روزگار بود. همانان كه با عنصر نبوغ و با ملكات و صلاحيتهاى خدادادى ممتاز و در مواهب الهى غرقند. او پيش دانشمندان هم عصرش محترم و موقر بود و در حوزۀ نجف چشمها به سوى او دوخته مىشد. | «كوتاه سخن اينكه او از نوابغ روزگار بود. همانان كه با عنصر نبوغ و با ملكات و صلاحيتهاى خدادادى ممتاز و در مواهب الهى غرقند. او پيش دانشمندان هم عصرش محترم و موقر بود و در حوزۀ نجف چشمها به سوى او دوخته مىشد. | ||
زمان درازى را به تدريس فقه و اصول و علوم عقلى اشتغال داشت. مدرسۀ او مجمع اهل فضل و كمال بود. گروهى از طلاب با فضيلت از مكتب او فارغ شدند. او جاى پاى محكمى را در فقه باز كرده بود و در علم اصول دست توانايى داشت. آثارش در | زمان درازى را به تدريس فقه و اصول و علوم عقلى اشتغال داشت. مدرسۀ او مجمع اهل فضل و كمال بود. گروهى از طلاب با فضيلت از مكتب او فارغ شدند. او جاى پاى محكمى را در فقه باز كرده بود و در علم اصول دست توانايى داشت. آثارش در این دو وادى بر ديدگاههاى ژرف و آراى پخته و پاك او دلالت مىكند، ولى از آنجا كه نظرگاههاى فلسفى او بسيار استوار و محكم مىنمود، بيشتر به تدريس فلسفه شهرت يافت، بلكه این بيشتر به خاطر آن بود كه كسى از اهل فلسفه در عصر او به پاى وى نمىرسيد...» | ||
علامه سيد[[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسین حسینى تهرانى]] دربارۀ ايشان چنين مىگويد: | علامه سيد[[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسین حسینى تهرانى]] دربارۀ ايشان چنين مىگويد: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
آیتالله شيخ [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]] مىفرمايد: | آیتالله شيخ [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]] مىفرمايد: | ||
«او - قدّس الله نفسه العزيز - از آن گوهرهاى گرانبها بود كه از اقيانوس آفرينش كمتر به دست خواهد آمد. وى عنصرى عبقرى بود كه روزگاران زيادى بايد بگذرد تا مادر دهر نظير او را به دنيا بياورد. اگر دست تقدير، او را بر كرسى مرجعيّت و رياست عامه مىنشانيد و زمام روحانیت را به كف با كفايت او مىگذاشت، ديده مىشد كه چه تحولات عظيمى در تشكيلات روحانى اسلام به وجود مىآورد و چگونه مجراى تاريخ عوض مىشود. و حتى اگر فاجعۀ رحلت او چند سالى به عقب مىافتاد، | «او - قدّس الله نفسه العزيز - از آن گوهرهاى گرانبها بود كه از اقيانوس آفرينش كمتر به دست خواهد آمد. وى عنصرى عبقرى بود كه روزگاران زيادى بايد بگذرد تا مادر دهر نظير او را به دنيا بياورد. اگر دست تقدير، او را بر كرسى مرجعيّت و رياست عامه مىنشانيد و زمام روحانیت را به كف با كفايت او مىگذاشت، ديده مىشد كه چه تحولات عظيمى در تشكيلات روحانى اسلام به وجود مىآورد و چگونه مجراى تاريخ عوض مىشود. و حتى اگر فاجعۀ رحلت او چند سالى به عقب مىافتاد، این حركت عظماى علمى آشكار مىشد، ولى افسوس كه خواست الهى به امضاى دعوت او تعلّق گرفت و این ثلمۀ جبران ناپذير در بنيان روحانیت پديدار گشت. | ||
شايد خوانندگان گمان برند كه نگارنده همچون «بيوگرافيستها» در ترجمۀ شخصيت | شايد خوانندگان گمان برند كه نگارنده همچون «بيوگرافيستها» در ترجمۀ شخصيت این قهرمان عظيم الشأن جانب مبالغه و گزاف را گرفته است، ولى آنان كه با تصنيفات و تعليقات بىمانندش آشنا مىشوند، از این سوء ظن استغفار مىكنند.» | ||
==اساتيد== | ==اساتيد== |
ویرایش