اسماعیلیون و مغول و خواجه نصیرالدین طوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد‌' به 'سيد‌ '
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
جز (جایگزینی متن - 'سيد‌' به 'سيد‌ ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۵: خط ۲۵:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =8529
| کتابخانۀ دیجیتال نور =8529
| کتابخوان همراه نور =13300
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۲: خط ۴۳:
مؤلف در بخش آغازين کتاب حاضر، به معرفى ابتدايى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، تاريخ تولد و وفات، زادگاه، استادان و آثار او مى‌پردازد.
مؤلف در بخش آغازين کتاب حاضر، به معرفى ابتدايى [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، تاريخ تولد و وفات، زادگاه، استادان و آثار او مى‌پردازد.


سيد‌‎حسن امین در بخش بعدى، تحت عنوان «اقدامات خواجه برای حفظ اسلام» از ارتباط خواجه با مغولان و اسماعيليان صحبت مى‌كند. او در این بخش، بيان مى‌كند كه خواجه یکى از قربانيان يورش اول مغولان در زمان چنگيز بود و مجبور شد كه برای حفظ جان خود به همراه افراد بسيارى، قلاع اسماعيليه را پناهگاه امن خود سازد.
سيد‌ ‎حسن امین در بخش بعدى، تحت عنوان «اقدامات خواجه برای حفظ اسلام» از ارتباط خواجه با مغولان و اسماعيليان صحبت مى‌كند. او در این بخش، بيان مى‌كند كه خواجه یکى از قربانيان يورش اول مغولان در زمان چنگيز بود و مجبور شد كه برای حفظ جان خود به همراه افراد بسيارى، قلاع اسماعيليه را پناهگاه امن خود سازد.


او در این بخش توضيح مى‌دهد كه خواجه در دومین حمله مغولان به فرماندهى هلاكوخان و پس از شكست اسماعيليان، به همراه دو تن ديگر، به سبب شهرتشان و نياز خانِ مغول به علم و تخصص آنان، جان سالم به‌دربرد. طبق ديدگاه نویسنده، خواجه در این زمان، دريافت كه پيروزى نظامى بر مغولان امكان‌پذير نيست؛ ازاين‌رو، به فعاليت فرهنگى گسترده‌اى دست زد و برای آنكه مغولان در عرصه فكرى نيز غلبه نيابند، كوشيد در مقام یک منجم، اعتماد مغولان را به خود جلب كند و در نتيجه، از كشته شدن مردم و به‌ويژه علما و از میان رفتن کتاب‌ها جلوگيرى نمايد.
او در این بخش توضيح مى‌دهد كه خواجه در دومین حمله مغولان به فرماندهى هلاكوخان و پس از شكست اسماعيليان، به همراه دو تن ديگر، به سبب شهرتشان و نياز خانِ مغول به علم و تخصص آنان، جان سالم به‌دربرد. طبق ديدگاه نویسنده، خواجه در این زمان، دريافت كه پيروزى نظامى بر مغولان امكان‌پذير نيست؛ ازاين‌رو، به فعاليت فرهنگى گسترده‌اى دست زد و برای آنكه مغولان در عرصه فكرى نيز غلبه نيابند، كوشيد در مقام یک منجم، اعتماد مغولان را به خود جلب كند و در نتيجه، از كشته شدن مردم و به‌ويژه علما و از میان رفتن کتاب‌ها جلوگيرى نمايد.
خط ۴۸: خط ۴۹:
نویسنده، سپس شايعه کتاب‌سوزى در بغداد را مطرح مى‌كند و آن‌گاه به آثار مورخانى همچون [[رشیدالدین فضل‌الله|رشيدالدين فضل‌الله همدانى]]، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، ذهبى و ابن عماد حنبلى اشاره مى‌نمايد كه هيچ ذكرى از کتاب‌سوزى مغولان در بغداد در این آثار به چشم نمى‌خورد.
نویسنده، سپس شايعه کتاب‌سوزى در بغداد را مطرح مى‌كند و آن‌گاه به آثار مورخانى همچون [[رشیدالدین فضل‌الله|رشيدالدين فضل‌الله همدانى]]، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، ذهبى و ابن عماد حنبلى اشاره مى‌نمايد كه هيچ ذكرى از کتاب‌سوزى مغولان در بغداد در این آثار به چشم نمى‌خورد.


سيد‌‎حسن امین با استنادات تاريخى، روشن مى‌سازد كه بسيارى از کتاب‌هاى موجود در بغداد به کتابخانه رصدخانه مراغه انتقال يافتند و دست تعرض مغول‌ها از بخشى از کتاب‌هاى بغداد كه جزو اوقاف بود، كوتاه ماند. باقى ماندن مدرسه «مستنصريه» بر حال قبلى خود و سالم ماندن آن از گزند حمله مغول‌ها، با اينكه مخزن کتاب‌هاى منحصربه‌فردى بود، نشان مى‌دهد كه کتابخانه این مدرسه نيز به همان صورت قبلى خود باقى مانده است.
سيد‌ ‎حسن امین با استنادات تاريخى، روشن مى‌سازد كه بسيارى از کتاب‌هاى موجود در بغداد به کتابخانه رصدخانه مراغه انتقال يافتند و دست تعرض مغول‌ها از بخشى از کتاب‌هاى بغداد كه جزو اوقاف بود، كوتاه ماند. باقى ماندن مدرسه «مستنصريه» بر حال قبلى خود و سالم ماندن آن از گزند حمله مغول‌ها، با اينكه مخزن کتاب‌هاى منحصربه‌فردى بود، نشان مى‌دهد كه کتابخانه این مدرسه نيز به همان صورت قبلى خود باقى مانده است.


نویسنده در پایان این بخش، گفتار صاحب‌نظران درباره خواجه و جريان تأسيس «رصدخانه مراغه» و تشكيل انجمن علمى تحقيقات رياضى و دعوت دانشمندان از سراسر دنيا و استقبال آنان از این دعوت را نقل مى‌كند.
نویسنده در پایان این بخش، گفتار صاحب‌نظران درباره خواجه و جريان تأسيس «رصدخانه مراغه» و تشكيل انجمن علمى تحقيقات رياضى و دعوت دانشمندان از سراسر دنيا و استقبال آنان از این دعوت را نقل مى‌كند.


دكتر سيد‌‎حسن امین در بخش بعدى، تحت عنوان «مغول‌ها»، از اولین حمله مغول‌ها به ایران، خوارزم و حدود آن، علاءالدين محمد خوارزمشاه و بلندپروازى‌هاى او و اينكه چگونه او با جنايتى كه انجام داد زمینه را برای حمله مغول‌ها آماده كرد و همچنين از تلاش خوارزمشاه برای حمله به بغداد و ناكامى او سخن مى‌گويد.
دكتر سيد‌ ‎حسن امین در بخش بعدى، تحت عنوان «مغول‌ها»، از اولین حمله مغول‌ها به ایران، خوارزم و حدود آن، علاءالدين محمد خوارزمشاه و بلندپروازى‌هاى او و اينكه چگونه او با جنايتى كه انجام داد زمینه را برای حمله مغول‌ها آماده كرد و همچنين از تلاش خوارزمشاه برای حمله به بغداد و ناكامى او سخن مى‌گويد.


وى به مناسبت هم‌زمانى حمله مغول‌ها به سرزمین‌هاى شرق اسلامى، با حمله پنجم صليبى‌ها به سرزمین‌هاى غرب اسلامى، گريزى به جنگ‌هاى صليبى مى‌زند و نشان مى‌دهد كه چگونه سلاطين سه‌گانه ايوبى طى سال‌هاى 1244 و 1243 میلادى استيلاى صليبى‌ها بر حرم شريف را تثبيت می‌كردند.
وى به مناسبت هم‌زمانى حمله مغول‌ها به سرزمین‌هاى شرق اسلامى، با حمله پنجم صليبى‌ها به سرزمین‌هاى غرب اسلامى، گريزى به جنگ‌هاى صليبى مى‌زند و نشان مى‌دهد كه چگونه سلاطين سه‌گانه ايوبى طى سال‌هاى 1244 و 1243 میلادى استيلاى صليبى‌ها بر حرم شريف را تثبيت می‌كردند.
خط ۶۲: خط ۶۳:
استاد امین در ادامه این بحث، به یکى از دو مبحثى كه انگيزه اصلى تأليف این کتاب بوده‌اند، مى‌پردازد و آن خلطى است كه توسط محققان، بين اسماعيليان نزاريه باطنيه (آقاخانيه) با فاطمیان واقع شده است. وى توضيح مى‌دهد كه «آقاخانيه» ادامه «نزاريه»‌اند كه با فاطمیان دشمن بودند و «بُهره‌ها» در هند استمرار فاطمیان مصر محسوب مى‌شوند.
استاد امین در ادامه این بحث، به یکى از دو مبحثى كه انگيزه اصلى تأليف این کتاب بوده‌اند، مى‌پردازد و آن خلطى است كه توسط محققان، بين اسماعيليان نزاريه باطنيه (آقاخانيه) با فاطمیان واقع شده است. وى توضيح مى‌دهد كه «آقاخانيه» ادامه «نزاريه»‌اند كه با فاطمیان دشمن بودند و «بُهره‌ها» در هند استمرار فاطمیان مصر محسوب مى‌شوند.


یکى از مباحثى كه استاد امین استطرادا در این بخش آورده، نقد سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در باب ارتباط خواجه و خان مغول و اسماعيليه است. دكتر سيد‌‎امین با استناد به منابع اصلى تاريخى، نشان مى‌دهد كه اولاً، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] نه تنها آن‌چنان‌كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] ادعا كرده، وزير و مشاور اسماعيليان نبوده، بلكه اساساً اسماعيلى نبوده است و ثانياً، اسماعيليان خود یکى از اهداف مغول‌ها و از نخستين قربانيان آنها بوده‌اند، نه هادى آن‌ها به قتل خليفه عباسى و براندازى عباسيان.
یکى از مباحثى كه استاد امین استطرادا در این بخش آورده، نقد سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در باب ارتباط خواجه و خان مغول و اسماعيليه است. دكتر سيد‌ ‎امین با استناد به منابع اصلى تاريخى، نشان مى‌دهد كه اولاً، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] نه تنها آن‌چنان‌كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] ادعا كرده، وزير و مشاور اسماعيليان نبوده، بلكه اساساً اسماعيلى نبوده است و ثانياً، اسماعيليان خود یکى از اهداف مغول‌ها و از نخستين قربانيان آنها بوده‌اند، نه هادى آن‌ها به قتل خليفه عباسى و براندازى عباسيان.


نویسنده در ادامه، مجدداً و با تفصيل بيشترى از پيدايش دو فرقه «مستعليه» و «نزاريه» سخن مى‌گويد. استاد امین تهمت «حشاشين» به معناى مصرف‌كننده حشيش را درباره نزاريان مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد و اظهار مى‌دارد كه این تهمت از ناحيه ماركوپولو مى‌باشد و اسناد تاريخى و منابع موثق تاريخى نشان مى‌دهند كه آن‌ها «حشاش» به معناى معتاد به ماده مخدر معروف نبوده‌اند، بلكه يا به معناى فروشنده گياه دارويى بوده‌اند و يا به معناى كسانى كه در عقيده به امامت نزار چونان كسانى هستند كه از شدت استعمال حشيش منگ و خرف شده‌اند.
نویسنده در ادامه، مجدداً و با تفصيل بيشترى از پيدايش دو فرقه «مستعليه» و «نزاريه» سخن مى‌گويد. استاد امین تهمت «حشاشين» به معناى مصرف‌كننده حشيش را درباره نزاريان مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهد و اظهار مى‌دارد كه این تهمت از ناحيه ماركوپولو مى‌باشد و اسناد تاريخى و منابع موثق تاريخى نشان مى‌دهند كه آن‌ها «حشاش» به معناى معتاد به ماده مخدر معروف نبوده‌اند، بلكه يا به معناى فروشنده گياه دارويى بوده‌اند و يا به معناى كسانى كه در عقيده به امامت نزار چونان كسانى هستند كه از شدت استعمال حشيش منگ و خرف شده‌اند.


دكتر سيد‌‎حسن امین سپس به مناسبت، داستان‌هایى از فدائيان نزارى و عمليات ترور را كه آنها هدايت كردند، ذكر مى‌كند و به دليل ارتباط این عمليات با قلعه‌هاى تسخيرناپذيرى كه آنها داشتند، از مهم‌ترين قلعه‌هاى آنان ياد كرده، ويژگى‌هاى آنها را بيان مى‌كند. آن‌گاه تحت عنوان «چه كسى مغول‌ها را تحریک كرد»، يادآور این حقيقت مى‌شود كه در میان مسلمانان، عده‌اى بودند كه سركوب نزاريان را از سركوب مغولان ملحد لازم‌تر مى‌دانستند و ازاين‌رو، به‌جاى مجهز شدن در مقابل مغولان، به سركوب نزاريان پرداختند.
دكتر سيد‌ ‎حسن امین سپس به مناسبت، داستان‌هایى از فدائيان نزارى و عمليات ترور را كه آنها هدايت كردند، ذكر مى‌كند و به دليل ارتباط این عمليات با قلعه‌هاى تسخيرناپذيرى كه آنها داشتند، از مهم‌ترين قلعه‌هاى آنان ياد كرده، ويژگى‌هاى آنها را بيان مى‌كند. آن‌گاه تحت عنوان «چه كسى مغول‌ها را تحریک كرد»، يادآور این حقيقت مى‌شود كه در میان مسلمانان، عده‌اى بودند كه سركوب نزاريان را از سركوب مغولان ملحد لازم‌تر مى‌دانستند و ازاين‌رو، به‌جاى مجهز شدن در مقابل مغولان، به سركوب نزاريان پرداختند.


استاد امین، برای تكمیل بحث، نظر یک نویسنده مبنى بر هم‌پيمانى و اتحاد مغول‌ها با صليبيان در حمله به جهان اسلام را مورد بررسى قرار مى‌دهد و مى‌گويد: «رغبت و اشتياق صليبيان در هم‌پيمانى با مغول‌هاى بت‌پرست امرى مسلم است، اما سؤالى كه مطرح مى‌باشد این است كه دليل رغبت و اشتياق مغول‌ها به این موضوع و انگيزه آنان چه بوده است؟».
استاد امین، برای تكمیل بحث، نظر یک نویسنده مبنى بر هم‌پيمانى و اتحاد مغول‌ها با صليبيان در حمله به جهان اسلام را مورد بررسى قرار مى‌دهد و مى‌گويد: «رغبت و اشتياق صليبيان در هم‌پيمانى با مغول‌هاى بت‌پرست امرى مسلم است، اما سؤالى كه مطرح مى‌باشد این است كه دليل رغبت و اشتياق مغول‌ها به این موضوع و انگيزه آنان چه بوده است؟».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش