اسرار آل محمد عليهم‌السلام؛ ترجمه کتاب سليم بن قيس هلالى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1377 ش یا 1418 ‌‎ق  
| سال نشر = 1377 ش یا 1418 ‌‎ق  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02649AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02649AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| شابک =964-400-002-1
| شابک =964-400-002-1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02649
| کتابخوان همراه نور =02649
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''اسرار آل محمد'''، ترجمه کتاب [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس هلالى]] به فارسی است.
'''اسرار آل محمد'''، ترجمه کتاب [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس هلالى]] به فارسی است.


خط ۷۶: خط ۷۵:
محقق و مترجم این کتاب از یک مؤلف معمولى و غير معصوم، و حداكثر صحابى ائمه(ع)، محقّقى استثنايى مى‌سازد كه در همان سنين نوجوانى؛ يعنى حدود چهارده سالگى، تفكّرى موشكافانه و بسيار ژرف دارد و همانند طبيبى حاذق، برای آينده جهان تشيّع، نسخه‌اى شفا بخش مى‌پيچد.
محقق و مترجم این کتاب از یک مؤلف معمولى و غير معصوم، و حداكثر صحابى ائمه(ع)، محقّقى استثنايى مى‌سازد كه در همان سنين نوجوانى؛ يعنى حدود چهارده سالگى، تفكّرى موشكافانه و بسيار ژرف دارد و همانند طبيبى حاذق، برای آينده جهان تشيّع، نسخه‌اى شفا بخش مى‌پيچد.


مترجم، در معرّفى کتاب و مؤلفش، آن اندازه غلوّ مى‌كند كه هاله‌اى از قداست، اطراف سُليم و کتابش را فرا مى‌گيرد و انسان را دچار شگفتى مى‌سازد كه چگونه چنين اثر جاودانه و بى‌نظيرى، تا كنون برای عامّه مردم، معرّفى نشده، و قرن‌ها است كه فارسی زبان‌هاى مسلمان، از آن، بى‌بهره مانده‌اند؟! و چرا به تصريح مترجم، «از اوّلين چاپ متن عربى کتاب، بيش از پنجاه سال نمى‌گذرد» و «ترجمه فارسی آن [سهم] پانزده سال قبل، برای اوّلين بار، چاپ شده است»؟! آيا بهتر نبود کتابى كه با كمال تأسّف، مترجم برای تأييد صد در صد آن، ناخواسته مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و کتاب شريف [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] را مورد بى‌مهرى قرار مى‌دهد، زودتر از اين‌ها انتشار مى‌يافت و شیعیان، قرن‌ها از آن، بى‌بهره نمى‌ماندند؟! و اگر مطالب این کتاب، در ضمن کتاب‌هاى حديثى مهم ديگر موجود است، پس چه حاجت به این همه افراط و زياده‌روى در تأييد تك تك احاديث و تمامى محتویات کتاب مذكور؟
مترجم، در معرّفى کتاب و مؤلفش، آن اندازه غلوّ مى‌كند كه هاله‌اى از قداست، اطراف سُليم و کتابش را فرا مى‌گیرد و انسان را دچار شگفتى مى‌سازد كه چگونه چنين اثر جاودانه و بى‌نظيرى، تا كنون برای عامّه مردم، معرّفى نشده، و قرن‌ها است كه فارسی زبان‌هاى مسلمان، از آن، بى‌بهره مانده‌اند؟! و چرا به تصريح مترجم، «از اوّلين چاپ متن عربى کتاب، بيش از پنجاه سال نمى‌گذرد» و «ترجمه فارسی آن [سهم] پانزده سال قبل، برای اوّلين بار، چاپ شده است»؟! آيا بهتر نبود کتابى كه با كمال تأسّف، مترجم برای تأييد صد در صد آن، ناخواسته مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و کتاب شريف [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] را مورد بى‌مهرى قرار مى‌دهد، زودتر از اين‌ها انتشار مى‌يافت و شیعیان، قرن‌ها از آن، بى‌بهره نمى‌ماندند؟! و اگر مطالب این کتاب، در ضمن کتاب‌هاى حديثى مهم ديگر موجود است، پس چه حاجت به این همه افراط و زياده‌روى در تأييد تك تك احاديث و تمامى محتویات کتاب مذكور؟


جاى بسى خوش‌وقتى است كه مترجم محترم نيز در این جهت، با نگارنده هم عقيده است و به صراحت مى‌نویسد:
جاى بسى خوش‌وقتى است كه مترجم محترم نيز در این جهت، با نگارنده هم عقيده است و به صراحت مى‌نویسد:
خط ۸۲: خط ۸۱:
در این بحث، مناظره و مجادله شخصى مطرح نيست و غرض اصلى، یک تحقيق علمى است.
در این بحث، مناظره و مجادله شخصى مطرح نيست و غرض اصلى، یک تحقيق علمى است.


ايشان در این زمینه تا آن جا پيش مى‌روند كه به نقل از [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالأنوار]] [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]]، این حديث را از [[امام على(ع)|امیرمؤمنان، على(ع)]] نقل مى‌كنند كه حضرت فرمود:
ايشان در این زمینه تا آن جا پيش مى‌روند كه به نقل از [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالأنوار]] [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]]، این حديث را از [[امام على(ع)|امیرمؤمنان، على(ع)]] نقل مى‌كنند كه حضرت فرمود:


دين خدا با اشخاص شناخته نمى‌شود؛ بلكه با دليل حق شناخته مى‌شود. پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى.
دين خدا با اشخاص شناخته نمى‌شود؛ بلكه با دليل حق شناخته مى‌شود. پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى.
خط ۹۰: خط ۸۹:
در زمانى كه تحقيق و نگارش، به هيچ وجه همانند امروز در بين مردم مرسوم نبود، بيان مطالبى در شأن سليم كه از ویژگى‌هاى قرن پانزدهم است، ابداً با واقعيتْ سازگار نيست.
در زمانى كه تحقيق و نگارش، به هيچ وجه همانند امروز در بين مردم مرسوم نبود، بيان مطالبى در شأن سليم كه از ویژگى‌هاى قرن پانزدهم است، ابداً با واقعيتْ سازگار نيست.


بى‌ترديد، بر شمردن تمامى ویژگى‌هاى یک محقّق توانمند برای سليم و شاگردش اَبان كه در قرن آغازين هجرى می‌زيسته‌اند و در آن دوران، تنها همّت راویان - اگر بسيار فاضل و برجسته هم بودند - در نقل يا جمع چند حديثْ خلاصه مى‌شد، آيا مى‌تواند با واقعيتْ منطبق باشد؟ يا این مقدمات، برای یک نتيجه‌گيرىِ نه چندان منطقى لازم است؟ كه متأسفانه چنين است و برمبناى این مقدمات، چنين نتيجه گرفته مى‌شود كه تمام مطالب این کتاب، صد در صد صحيح و به دور از هر گونه جعل و تحريف است «و در این کتاب، مطلب خاصّى كه دلالت بر جعل و تحريف كند، وجود ندارد... و هيچ دليلى بر جعل، در این کتاب نمى‌توان پيدا كرد... و ادّعاى جعل و تحريف، فقط برای ايجاد شك و ترديد در عظمت کتاب سليم، مطرح شده است» و خلاصه این كه «مطالعه اوّل تا آخر کتاب سليم، برای حكمِ به صحّت آن [دادن]، [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] است».
بى‌ترديد، بر شمردن تمامى ویژگى‌هاى یک محقّق توانمند برای سليم و شاگردش اَبان كه در قرن آغازين هجرى می‌زيسته‌اند و در آن دوران، تنها همّت راویان - اگر بسيار فاضل و برجسته هم بودند - در نقل يا جمع چند حديثْ خلاصه مى‌شد، آيا مى‌تواند با واقعيتْ منطبق باشد؟ يا این مقدمات، برای یک نتيجه‌گیرىِ نه چندان منطقى لازم است؟ كه متأسفانه چنين است و برمبناى این مقدمات، چنين نتيجه گرفته مى‌شود كه تمام مطالب این کتاب، صد در صد صحيح و به دور از هر گونه جعل و تحريف است «و در این کتاب، مطلب خاصّى كه دلالت بر جعل و تحريف كند، وجود ندارد... و هيچ دليلى بر جعل، در این کتاب نمى‌توان پيدا كرد... و ادّعاى جعل و تحريف، فقط برای ايجاد شك و ترديد در عظمت کتاب سليم، مطرح شده است» و خلاصه این كه «مطالعه اوّل تا آخر کتاب سليم، برای حكمِ به صحّت آن [دادن]، [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] است».


چگونه است كه هم سُليم و هم اَبان، دقيقاً زمان مرگ خود را پيش بينى مى‌كنند و پيش از مرگ، طىّ تشريفاتى ویژه، و البته نه چندان گسترده، کتاب را به ديگرى تحویل مى‌دهند. اگر این مطلب درباره سليم درست باشد - كه در دوره خفقان زندگى مى‌كرد و امكان انتشار مطالب کتابش نبود -، درباره اَبان، قطعاً بى مورد است؛ زيرا اولاً او قبلاً کتاب را به فردى غير شيعه؛ همانند حسن بصرى نشان داد و از وى در مورد کتاب، تأييدى‌هاى گرفت. ثانياً مطالب کتاب، تا زمان مرگ ابان، در بين مردمْ انتشار يافته بود و اكثر مردم، از محتواى آن خبر داشتند.
چگونه است كه هم سُليم و هم اَبان، دقيقاً زمان مرگ خود را پيش بينى مى‌كنند و پيش از مرگ، طىّ تشريفاتى ویژه، و البته نه چندان گسترده، کتاب را به ديگرى تحویل مى‌دهند. اگر این مطلب درباره سليم درست باشد - كه در دوره خفقان زندگى مى‌كرد و امكان انتشار مطالب کتابش نبود -، درباره اَبان، قطعاً بى مورد است؛ زيرا اولاً او قبلاً کتاب را به فردى غير شيعه؛ همانند حسن بصرى نشان داد و از وى در مورد کتاب، تأييدى‌هاى گرفت. ثانياً مطالب کتاب، تا زمان مرگ ابان، در بين مردمْ انتشار يافته بود و اكثر مردم، از محتواى آن خبر داشتند.


به علاوه، چگونه سُليم درباره کتابش نهایت احتياط را به خرج مى‌دهد و با روحيه والاى «كتمان» و «اجتناب از شهرت» و «دقّت در ثبت مطالب»، مدّت شصت سال، بى‌وقفه به تأليف و تدوین کتابش همّت مى‌گمارد؛ امّا در بين آن همه اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع)، هيچ كس را شايسته واگذارى این امانت نمى‌بيند؛ بلكه بر اثر تصادف و اتّفاق، در شهر نوبندگان، به هنگام ملاقات با نوجوان چهارده ساله‌اى به نام ابان بن ابى عياش، به یک باره تصمیم مى‌گيرد كه حاصل یک عمر تلاش طاقت فرساى خویش را در اختيار وى قرار دهد؟ مترجم در مقدمه خود، در این باره چنين آورده است:
به علاوه، چگونه سُليم درباره کتابش نهایت احتياط را به خرج مى‌دهد و با روحيه والاى «كتمان» و «اجتناب از شهرت» و «دقّت در ثبت مطالب»، مدّت شصت سال، بى‌وقفه به تأليف و تدوین کتابش همّت مى‌گمارد؛ امّا در بين آن همه اصحاب پيامبر(ص) و ائمه(ع)، هيچ كس را شايسته واگذارى این امانت نمى‌بيند؛ بلكه بر اثر تصادف و اتّفاق، در شهر نوبندگان، به هنگام ملاقات با نوجوان چهارده ساله‌اى به نام ابان بن ابى عياش، به یک باره تصمیم مى‌گیرد كه حاصل یک عمر تلاش طاقت فرساى خویش را در اختيار وى قرار دهد؟ مترجم در مقدمه خود، در این باره چنين آورده است:


در شهر نوبندجان، سليم، با جوانى كه چهارده سال از عمرش مى‌گذشت و نامش ابان بود، ملاقات كرد. البته جنبه آشنايى بين سليم و ابان، برای ما معلوم نيست كه آيا فامیل بوده‌اند و يا سابقه دوستى داشته‌اند يا یک اتّفاق و تصادف بوده است(!)؛ ولى به هر حال، سليم در خانه پدرى ابان بن ابى‌عياش اقامت كرد... ديرى نگذشت كه سليم، احساس كرد در سرزمین غربت، عمرش به پایان خود، نزدیک مى‌شود و مهم‌ترين مسئله برای او حفظ کتابش بود... سليم، نگران کتابى بود كه با تمام وجود، در راه تأليف و حفظ آن، فداكارى كرده بود و مطالب آن را به طور شفاهى از خود معصومان(ع) يا از اصحابشان گرفته بود؛ کتابى كه در بردارنده نكات و گوشه‌هاى بسيار دقيقى از تاريخ اسلام بود و او در به دست آوردن آنها زحمت فراوان كشيده بود؛ کتابى كه در یک نگاه، مجموعه‌اى از معارف و تاريخ اسلام بود كه مى‌بايست به عنوان پايه تولّى و تبرّى تلقّى شود...
در شهر نوبندجان، سليم، با جوانى كه چهارده سال از عمرش مى‌گذشت و نامش ابان بود، ملاقات كرد. البته جنبه آشنايى بين سليم و ابان، برای ما معلوم نيست كه آيا فامیل بوده‌اند و يا سابقه دوستى داشته‌اند يا یک اتّفاق و تصادف بوده است(!)؛ ولى به هر حال، سليم در خانه پدرى ابان بن ابى‌عياش اقامت كرد... ديرى نگذشت كه سليم، احساس كرد در سرزمین غربت، عمرش به پایان خود، نزدیک مى‌شود و مهم‌ترين مسئله برای او حفظ کتابش بود... سليم، نگران کتابى بود كه با تمام وجود، در راه تأليف و حفظ آن، فداكارى كرده بود و مطالب آن را به طور شفاهى از خود معصومان(ع) يا از اصحابشان گرفته بود؛ کتابى كه در بردارنده نكات و گوشه‌هاى بسيار دقيقى از تاريخ اسلام بود و او در به دست آوردن آنها زحمت فراوان كشيده بود؛ کتابى كه در یک نگاه، مجموعه‌اى از معارف و تاريخ اسلام بود كه مى‌بايست به عنوان پايه تولّى و تبرّى تلقّى شود...
خط ۱۰۴: خط ۱۰۳:
اولاً آنچه در این جا مطرح شده است، مشابه آن چيزى است كه درباره سليم هم بيان گرديد. در آن جا درباره برخورد سليم با ابان و تسليم کتاب به وى، سخن از «یک اتّفاق يا تصادف» است و در این جا هم، سخن از یک اتّفاق عجيب و رؤياى صادقه!
اولاً آنچه در این جا مطرح شده است، مشابه آن چيزى است كه درباره سليم هم بيان گرديد. در آن جا درباره برخورد سليم با ابان و تسليم کتاب به وى، سخن از «یک اتّفاق يا تصادف» است و در این جا هم، سخن از یک اتّفاق عجيب و رؤياى صادقه!


ثانياً بايد از مترجم محترم پرسيد: مدرک و مأخذ این خواب، كجاست؟ آيا مأخذ این خواب، به غير از خودِ کتاب سليم، جاى ديگرى هم هست؟ و اگر هست، آيا ديگران از همین منبعْ نقل نكرده‌اند و در آن صورت، این دور، باطل نخواهد بود؟ آيا سخن ابان - با فرض این كه واقعاً از او باشد -، تا این اندازه قابل دفاع و استناد است؟
ثانياً بايد از مترجم محترم پرسيد: مدرک و مأخذ این خواب، كجاست؟ آيا مأخذ این خواب، به غير از خودِ کتاب سليم، جاى ديگرى هم هست؟ و اگر هست، آيا ديگران از همین منبعْ نقل نكرده‌اند و در آن صورت، این دور، باطل نخواهد بود؟ آيا سخن ابان - با فرض این كه واقعاً از او باشد -، تا این اندازه قابل دفاع و استناد است؟


در همین زمینه بايد توجّه داشت كه صرف موجود بودن سخنى از ائمه(ع) در تأييد کتابى در همان کتاب، نمى‌تواند دليل درستى ادّعاى مؤلّف باشد.
در همین زمینه بايد توجّه داشت كه صرف موجود بودن سخنى از ائمه(ع) در تأييد کتابى در همان کتاب، نمى‌تواند دليل درستى ادّعاى مؤلّف باشد.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۱:
بايد توجّه داشت كه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، در زمانى كلام مزبور را فرموده‌اند كه شيعه در شرايط مرگبار حكومت‌هاى غاصب، امكانى برای نشر و بسط معارف خویش نداشتند و به خصوص در جنبه عقيدتى، کتاب تدوین شده و آمادهاى نداشتند تا در مقابل دشمنان و يا برای خود شیعیان، عرضه كنند و تنها نوشته درخشانى كه به حقْ آبروى تشيّع به شمار مى‌آمد و حامل حقايقى بس عمیق از عقايد و تاريخ تشيع بود، همانا کتاب سليم بن قيس بود.
بايد توجّه داشت كه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، در زمانى كلام مزبور را فرموده‌اند كه شيعه در شرايط مرگبار حكومت‌هاى غاصب، امكانى برای نشر و بسط معارف خویش نداشتند و به خصوص در جنبه عقيدتى، کتاب تدوین شده و آمادهاى نداشتند تا در مقابل دشمنان و يا برای خود شیعیان، عرضه كنند و تنها نوشته درخشانى كه به حقْ آبروى تشيّع به شمار مى‌آمد و حامل حقايقى بس عمیق از عقايد و تاريخ تشيع بود، همانا کتاب سليم بن قيس بود.


ولى بايد توجّه داشت كه اوّلاً اگر شيعه پيش از زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امكان بيان حقايق معارف خویش را نداشت، به گواهى تمامى مؤرّخان تاريخ اسلام، در دوره آن حضرت - كه مصادف با زوال حكومت ننگين بنى‌امیّه و آغاز حكومت غاصبانه بنى‌عباس بود - بهترين فرصت را برای اظهار معارف اهل‌بيت(ع) پيدا كرد و هزاران شاگرد مكتب [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هزاران حديثِ منقول از آن حضرت، بهترين گواهِ این مدّعاست.
ولى بايد توجّه داشت كه اوّلاً اگر شيعه پيش از زمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امكان بيان حقايق معارف خویش را نداشت، به گواهى تمامى مؤرّخان تاريخ اسلام، در دوره آن حضرت - كه مصادف با زوال حكومت ننگین بنى‌امیّه و آغاز حكومت غاصبانه بنى‌عباس بود - بهترين فرصت را برای اظهار معارف اهل‌بيت(ع) پيدا كرد و هزاران شاگرد مكتب [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و هزاران حديثِ منقول از آن حضرت، بهترين گواهِ این مدّعاست.


ثانياً به شهادت بسيارى از كتب حديث، پيش از سليم، بزرگانى؛ همچون سلمان و ديگران، و در رأس همه: [[امام على(ع)|امیرمؤمنان(ع)]] و فاطمه زهرا(س)، داراى تأليف و کتاب بودند و لذا کتاب سليم، نبايد تنها تأليف در این زمینه تلقّى شود. یک نگاه اجمالى به اثر ارزشمند تدوین السنه الشريفه، تأليف استاد [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد‌‎محمدرضا حسینى جلالى]] برای اثبات این ادّعا [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] است.
ثانياً به شهادت بسيارى از كتب حديث، پيش از سليم، بزرگانى؛ همچون سلمان و ديگران، و در رأس همه: [[امام على(ع)|امیرمؤمنان(ع)]] و فاطمه زهرا(س)، داراى تأليف و کتاب بودند و لذا کتاب سليم، نبايد تنها تأليف در این زمینه تلقّى شود. یک نگاه اجمالى به اثر ارزشمند تدوین السنه الشريفه، تأليف استاد [[حسینی جلالی، محمدرضا|سيد‌ ‎محمدرضا حسینى جلالى]] برای اثبات این ادّعا [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]] است.


ثالثاً این عبارت كه «کتاب سليم، حامل حقايقى بس عمیق از عقايد و تاريخ تشيع بود»، جاى تأمّل دارد؛ زيرا احاديث این کتاب، همه عقايد و اصول دين و همه حقايق مربوط به تاريخ تشيّع را در برنمى‌گيرد.
ثالثاً این عبارت كه «کتاب سليم، حامل حقايقى بس عمیق از عقايد و تاريخ تشيع بود»، جاى تأمّل دارد؛ زيرا احاديث این کتاب، همه عقايد و اصول دين و همه حقايق مربوط به تاريخ تشيّع را در برنمى‌گیرد.


رابعاً بايد توجه كرد كه اصولاً تعليم و تعلّم در آن روزگاران؛ همانند امروز، براساس مكتوبات و نوشته‌ها و از روى کتاب‌هاى درسى نبود كه اگر فرض كنيم اصحاب ائمه(ع) کتابى در اختيار نداشتند، از فراگيرى تعاليم اهل‌بيت(ع) بى بهره مى‌ماندند و تنها در صورتى كه کتابى موجود بود، مى‌توانستند دستورات دينى را بفهمند.
رابعاً بايد توجه كرد كه اصولاً تعليم و تعلّم در آن روزگاران؛ همانند امروز، براساس مكتوبات و نوشته‌ها و از روى کتاب‌هاى درسى نبود كه اگر فرض كنيم اصحاب ائمه(ع) کتابى در اختيار نداشتند، از فراگیرى تعاليم اهل‌بيت(ع) بى بهره مى‌ماندند و تنها در صورتى كه کتابى موجود بود، مى‌توانستند دستورات دينى را بفهمند.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


#متن و مقدمه کتاب.
#متن و مقدمه کتاب.
#پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله علوم حديث» پاييز 79، عنوان مقاله: نگاهى به مقدّمه کتاب اسرار آل محمد، نویسنده: عاشورى، نادعلى.
#[[:noormags:951750|عاشوری تلوکی، نادعلی؛(نگاهی به مقدّمه کتاب «اسرار آل محمد(ص)، علوم حدیث پاييز 1379 - شماره 17 ISC (‎26 صفحه - از 152 تا 177)]].


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[كتاب سليم بن قيس الهلالي]]
[[كتاب سليم بن قيس الهلالي]]


خط ۱۳۶: خط ۱۳۷:
[[رده: فرق اسلامی]]
[[رده: فرق اسلامی]]
[[رده: فرق شیعه]]
[[رده: فرق شیعه]]
[[رده:قدیم 25 تیرالی 24 مرداد]]