اخلاق و خودسازی در مکتب قرآن و اهل‌بیت علیهم‌‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎خ' به 'ه‌خ')
    جز (جایگزینی متن - 'ى‎خ' به 'ى‌خ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    در آیه‌اى که قرآن راجع به صبر دارد مى‎فرماید:
    در آیه‌اى که قرآن راجع به صبر دارد مى‎فرماید:


    '''وَ لَنَبْلُوَنَّكمْ‎ بِشَي‎ءٍ مِنَ‎ الْخَوْفِ‎ وَ الْجُوعِ‎ وَ نَقْصٍ‎ مِنَ‎ الأَمْوالِ‎ وَ الأَنْفُسِ‎ وَ الثَّمَراتِ‎ وَ بَشِّرِ الصّابرينَ'''؛ ما امتحانتان مى‎کنیم. این امتحان، امتحان معلم از شاگرد نیست، بلکه شبیه امتحان مهندس از سنگ معدن است. مهندس، سنگ معدنى را که مى‎خواهد امتحان کند در کوره چندین هزار درجه‌اى مى‌برد تا اینکه سنگ و فضولات آن را از بین ببرد و طلاى آن را به دست بیاورد. قرآن مى‎فرماید: این براى همه هست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/242 ر.ک: همان، ص242]</ref>.
    '''وَ لَنَبْلُوَنَّكمْ‎ بِشَي‎ءٍ مِنَ‎ الْخَوْفِ‎ وَ الْجُوعِ‎ وَ نَقْصٍ‎ مِنَ‎ الأَمْوالِ‎ وَ الأَنْفُسِ‎ وَ الثَّمَراتِ‎ وَ بَشِّرِ الصّابرينَ'''؛ ما امتحانتان مى‎کنیم. این امتحان، امتحان معلم از شاگرد نیست، بلکه شبیه امتحان مهندس از سنگ معدن است. مهندس، سنگ معدنى را که مى‌خواهد امتحان کند در کوره چندین هزار درجه‌اى مى‌برد تا اینکه سنگ و فضولات آن را از بین ببرد و طلاى آن را به دست بیاورد. قرآن مى‎فرماید: این براى همه هست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/242 ر.ک: همان، ص242]</ref>.


    قرآن مى‎فرماید: در دنیا آمدى و باید بدانى که نقص و بلا و مشکل و مصیبت هست. هرکس چه خوب و چه بد در این دنیا بیاید و مصیبت مرگ نبیند، به این معناست که همه آشنایان او زنده بمانند. خوب اگر کسى پدر یا مادر یا برادر یا خویشاوندش بمیرد، آیا بر او مصیبت وارد نمى‎شود؟ اگر یک سال مرگ در شهرى نباشد، دیگر در آن شهر نمى‎شود زندگى کرد. اگر یک سال در دنیا مرگ نباشد، انسان‌ها یکدیگر را مى‎خورند. مرگ که یک مصیبت براى مردم است، نمى‎تواند در این جهان نباشد.
    قرآن مى‎فرماید: در دنیا آمدى و باید بدانى که نقص و بلا و مشکل و مصیبت هست. هرکس چه خوب و چه بد در این دنیا بیاید و مصیبت مرگ نبیند، به این معناست که همه آشنایان او زنده بمانند. خوب اگر کسى پدر یا مادر یا برادر یا خویشاوندش بمیرد، آیا بر او مصیبت وارد نمى‎شود؟ اگر یک سال مرگ در شهرى نباشد، دیگر در آن شهر نمى‎شود زندگى کرد. اگر یک سال در دنیا مرگ نباشد، انسان‌ها یکدیگر را مى‌خورند. مرگ که یک مصیبت براى مردم است، نمى‎تواند در این جهان نباشد.


    ما اگر بخواهیم در این دنیا باشیم، نمى‎شود ترس از دشمن نباشد و ترس از کمبودها نداشته باشیم، انسان از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج نمى‎تواند صددرصد در رفاه باشد. بالاخره کسى که کسرى مال و ثروت در این دنیا نداشته باشد، پیدا نمى‎شود. مطالبى که قرآن مى‎گوید، از باب مثال است و شما باید بر آن قیاس کنید. بدانید انسان نمى‎تواند در این دنیا، مشکل نداشته باشد و جزر و مد در زندگی‌اش نباشد. نمى‎شود اختلاف بین زن و شوهر و بین انسان‌ها نباشد و همه سلیقه‌ها یکى باشند؛ معنا ندارد. اگر بین یک زن و شوهر هفتاد درصد توافق اخلاقى باشد، این زن و شوهر از آن زن و شوهرهاى خیلى خوب هستند. اگر بخواهیم اختلاف در خانه نباشد، آن سى درصد اختلاف را باید با صبر و گذشت و ایثار حل کرد. بین دو رفیق، صددرصد توافق اخلاقى محال است. بین یک شاگرد و استاد حتى در سیر و سلوک، صددرصد توافق اخلاقى محال است.
    ما اگر بخواهیم در این دنیا باشیم، نمى‎شود ترس از دشمن نباشد و ترس از کمبودها نداشته باشیم، انسان از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج نمى‎تواند صددرصد در رفاه باشد. بالاخره کسى که کسرى مال و ثروت در این دنیا نداشته باشد، پیدا نمى‎شود. مطالبى که قرآن مى‎گوید، از باب مثال است و شما باید بر آن قیاس کنید. بدانید انسان نمى‎تواند در این دنیا، مشکل نداشته باشد و جزر و مد در زندگی‌اش نباشد. نمى‎شود اختلاف بین زن و شوهر و بین انسان‌ها نباشد و همه سلیقه‌ها یکى باشند؛ معنا ندارد. اگر بین یک زن و شوهر هفتاد درصد توافق اخلاقى باشد، این زن و شوهر از آن زن و شوهرهاى خیلى خوب هستند. اگر بخواهیم اختلاف در خانه نباشد، آن سى درصد اختلاف را باید با صبر و گذشت و ایثار حل کرد. بین دو رفیق، صددرصد توافق اخلاقى محال است. بین یک شاگرد و استاد حتى در سیر و سلوک، صددرصد توافق اخلاقى محال است.
    خط ۴۹: خط ۴۹:


    در روایت داریم: «الْمُؤمِنُ‎ كسُنْبُلَة»؛ مؤمن در مقابل مشکلات، مثل خوشه گندم است. جاى دیگر هم مى‎فرماید: «الْمُؤمِنُ‎ كالْجَبَلِ‎ الرّاسِخِ»‎؛ مؤمن مثل کوه است؛ یعنى در مقابل بلا، استقامت دارد و هیچ طوفانى نمى‎تواند به او اذیت برساند. معناى دیگرش این است که در مقابل دشمن، مثل کوه است. در مقابل دشمن و نفس اماره و شیطان و رفیق بد و استثمار، مثل کوه پابرجاست. اما در مقابل حوادث و بلا و مصیبت، مثل سنبله است.
    در روایت داریم: «الْمُؤمِنُ‎ كسُنْبُلَة»؛ مؤمن در مقابل مشکلات، مثل خوشه گندم است. جاى دیگر هم مى‎فرماید: «الْمُؤمِنُ‎ كالْجَبَلِ‎ الرّاسِخِ»‎؛ مؤمن مثل کوه است؛ یعنى در مقابل بلا، استقامت دارد و هیچ طوفانى نمى‎تواند به او اذیت برساند. معناى دیگرش این است که در مقابل دشمن، مثل کوه است. در مقابل دشمن و نفس اماره و شیطان و رفیق بد و استثمار، مثل کوه پابرجاست. اما در مقابل حوادث و بلا و مصیبت، مثل سنبله است.
    دانه گندم اگر مى‎خواهد خوشه کند، باید صبر کند. وقتى هم که خوشه کرد، اول بلا و سختى است. باید زیر چرخ جدا کردن گندم از کاه، استقامت کند. بعد زیر سنگ آسیا آرد شود. باید با صبر در مقابل آتش نانوایى، نان شود و برود در دهان یک مؤمن و جویده شود. به معده او برود و در آن دیگ جوشان خرد و هضم شود. بعد برود در روده و جوهرش گرفته شود و مثل سنگ معدنى که در کوره ذوب آهن، فضولات خود را از دست مى‎دهد باید خالص شود. عاقبت این دانه گندم وارد خون شده و جزئى از بدن مؤمن شود، تا به آن مؤمن بگویند تو بالاتر از کعبه‌اى و بالاتر از ملک مقربى. لذا اگر از شما بپرسند آیا یک دانه گندم از کعبه بالاتر مى‎شود، مى‎گویید: بله. اما با صبر و استقامت و با چشیدن بلا روى بلا و الا هرجا استقامت و صبرش تمام شود، آن‌هم تمام شده و از بین رفته است. این عالم تکوین هم به ما مى‎گوید: صبر. علماى علم اخلاق مى‎گویند: صبر ام‌الفضایل است؛ یعنى شما هر فضیلتى که مى‎خواهید پیدا کنید، متوقف بر صبر است؛ اگر بخواهید تهذیب نفس کنید، چهل سال خون جگر خوردن و شبانه‌روز زحمت کشیدن مى‎خواهد.
    دانه گندم اگر مى‌خواهد خوشه کند، باید صبر کند. وقتى هم که خوشه کرد، اول بلا و سختى است. باید زیر چرخ جدا کردن گندم از کاه، استقامت کند. بعد زیر سنگ آسیا آرد شود. باید با صبر در مقابل آتش نانوایى، نان شود و برود در دهان یک مؤمن و جویده شود. به معده او برود و در آن دیگ جوشان خرد و هضم شود. بعد برود در روده و جوهرش گرفته شود و مثل سنگ معدنى که در کوره ذوب آهن، فضولات خود را از دست مى‎دهد باید خالص شود. عاقبت این دانه گندم وارد خون شده و جزئى از بدن مؤمن شود، تا به آن مؤمن بگویند تو بالاتر از کعبه‌اى و بالاتر از ملک مقربى. لذا اگر از شما بپرسند آیا یک دانه گندم از کعبه بالاتر مى‎شود، مى‎گویید: بله. اما با صبر و استقامت و با چشیدن بلا روى بلا و الا هرجا استقامت و صبرش تمام شود، آن‌هم تمام شده و از بین رفته است. این عالم تکوین هم به ما مى‎گوید: صبر. علماى علم اخلاق مى‎گویند: صبر ام‌الفضایل است؛ یعنى شما هر فضیلتى که مى‌خواهید پیدا کنید، متوقف بر صبر است؛ اگر بخواهید تهذیب نفس کنید، چهل سال خون جگر خوردن و شبانه‌روز زحمت کشیدن مى‌خواهد.


    اگر بخواهید صفت حسد را ریشه‌کن کنید، خیلى خون جگر خوردن مى‎خواهد. اگر بخواهید به‌جاى حسد، رأفت اسلامى را جایگزین کنید، صبر و فعالیت و استقامت مى‎خواهد. هر فضیلتى استقامت مى‎خواهد. تا صبر نداشته باشید، حتى ملکه صبر هم نمى‎توانید پیدا کنید؛ لذا علماى علم اخلاق مى‎گویند: صبر ام الفضایل است. این ملکه، مادر همه ملکه‌هاست. این حالت، مادر همه حالات است. لذا باید به‌مرور زمان و با حوصله، این حالت صبر در همه پیدا شود؛ مخصوصاًً در جوان‌ها.
    اگر بخواهید صفت حسد را ریشه‌کن کنید، خیلى خون جگر خوردن مى‌خواهد. اگر بخواهید به‌جاى حسد، رأفت اسلامى را جایگزین کنید، صبر و فعالیت و استقامت مى‌خواهد. هر فضیلتى استقامت مى‌خواهد. تا صبر نداشته باشید، حتى ملکه صبر هم نمى‎توانید پیدا کنید؛ لذا علماى علم اخلاق مى‎گویند: صبر ام الفضایل است. این ملکه، مادر همه ملکه‌هاست. این حالت، مادر همه حالات است. لذا باید به‌مرور زمان و با حوصله، این حالت صبر در همه پیدا شود؛ مخصوصاًً در جوان‌ها.
    رابطه با خدا به شما خیلى کمک مى‎کند؛ براى اینکه همه حالات خوب را خدا باید بدهد و مقدماتش دست ماست. همه حالات بد را هم خدا باید رفع کند و مقدماتش دست ماست. لذا قرآن مى‎فرماید که معلم اخلاق واقعاً خداست: '''وَ لَوْ لا فَضْلُ‎ اللهِ‎ عَلَيكمْ‎ و رَحْمَتُهُ‎ ما زَكی مِنْكمْ‎ مِنْ‎ أحَدٍ أبَداً وَ لكنَّ‎ اللهَ‎ يزَكي مَنْ‎ يشاءُ'''؛ اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچ‎کس نمى‎تواند خودسازى کند؛ براى اینکه مزکى، یعنى معلم اخلاق خداست. براى کسب هر ملکه‌اى از جمله ملکه صبر، رابطه با خدا لازم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/245 ر.ک: همان، ص245-247]</ref>.
    رابطه با خدا به شما خیلى کمک مى‎کند؛ براى اینکه همه حالات خوب را خدا باید بدهد و مقدماتش دست ماست. همه حالات بد را هم خدا باید رفع کند و مقدماتش دست ماست. لذا قرآن مى‎فرماید که معلم اخلاق واقعاً خداست: '''وَ لَوْ لا فَضْلُ‎ اللهِ‎ عَلَيكمْ‎ و رَحْمَتُهُ‎ ما زَكی مِنْكمْ‎ مِنْ‎ أحَدٍ أبَداً وَ لكنَّ‎ اللهَ‎ يزَكي مَنْ‎ يشاءُ'''؛ اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچ‎کس نمى‎تواند خودسازى کند؛ براى اینکه مزکى، یعنى معلم اخلاق خداست. براى کسب هر ملکه‌اى از جمله ملکه صبر، رابطه با خدا لازم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/245 ر.ک: همان، ص245-247]</ref>.