اخلاق اسلامی (دستغیب): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
جلسه دوم، در مورد لزوم تفكر در خلقت انسان مى‌باشد. هر قوه‌اى كه خداوند در بشر قرار داده، برای غايت و نتيجه‌اى است و لازم مى‌باشد كه هر شخصى، آن قوه را به كار بيندازد وگرنه مسئول بوده و خودش را از خيرات و بركاتى كه توسط آن قوه به او مى‌رسد، محروم كرده است. [[دستغیب، عبدالحسین|آيت‌الله دستغيب]]، معتقد است كه قوه عاقله، تعقل و تفكر، بزرگ‌ترين نعمتى مى‌باشد كه خداوند به بشر داده و بزرگ‌ترين امتياز انسان از حيوانات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36662/1/25 همان، ص25]</ref>
جلسه دوم، در مورد لزوم تفكر در خلقت انسان مى‌باشد. هر قوه‌اى كه خداوند در بشر قرار داده، برای غايت و نتيجه‌اى است و لازم مى‌باشد كه هر شخصى، آن قوه را به كار بيندازد وگرنه مسئول بوده و خودش را از خيرات و بركاتى كه توسط آن قوه به او مى‌رسد، محروم كرده است. [[دستغیب، عبدالحسین|آيت‌الله دستغيب]]، معتقد است كه قوه عاقله، تعقل و تفكر، بزرگ‌ترين نعمتى مى‌باشد كه خداوند به بشر داده و بزرگ‌ترين امتياز انسان از حيوانات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36662/1/25 همان، ص25]</ref>


در جلسه سوم، این نكته مورد بحث و بررسى قرار گرفته كه اساس و موضوع اصلى شريعت و نبوت همه پيامبران، انسان است و قرآن، در پى تزكيه و تهذيب انسان‌هاست. [[دستغیب، عبدالحسین|آيت‌الله دستغيب]]، تهذيب را پاک شدن از خوى‌هاى حيوانى معنا كرده و معتقد است اگر انسان از عادات و منش حيوانى پاک شود، خود را شناخته و مى‌فهمد كه حقيقت آدمى، روح بوده و از عالم ديگرى است كه بايد به آنجا برود و لذا نسبت به خود، احساس مسئوليت كرده و رعايت تقوا مى‌كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36662/1/37 همان، ص37]</ref>
در جلسه سوم، این نكته مورد بحث و بررسى قرار گرفته كه اساس و موضوع اصلى شريعت و نبوت همه پيامبران، انسان است و قرآن، در پى تزكيه و تهذيب انسان‌هاست. [[دستغیب، عبدالحسین|آيت‌الله دستغيب]]، تهذيب را پاک شدن از خوى‌هاى حيوانى معنا كرده و معتقد است اگر انسان از عادات و منش حيوانى پاک شود، خود را شناخته و مى‌فهمد كه حقيقت آدمى، روح بوده و از عالم ديگرى است كه بايد به آنجا برود و لذا نسبت به خود، احساس مسئولیت كرده و رعايت تقوا مى‌كند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36662/1/37 همان، ص37]</ref>


به اعتقاد ايشان تا وقتى خوى‌هاى حيوانى باقى است، آدمى خودش را نيز حيوان دانسته و محال است چنين انسانى، حقيقت خود را شناخته و این آدم، مانند مادى‌گرايان و كمونيست‌ها، مرز حيات را مرگ مى‌داند.
به اعتقاد ايشان تا وقتى خوى‌هاى حيوانى باقى است، آدمى خودش را نيز حيوان دانسته و محال است چنين انسانى، حقيقت خود را شناخته و این آدم، مانند مادى‌گرايان و كمونيست‌ها، مرز حيات را مرگ مى‌داند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش