احسائی، احمد بن زین‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |'
جز (جایگزینی متن - 'رده:25آذر الی 24 دی' به '')
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:


Shaykh Ahmad
Shaykh Ahmad
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
خط ۲۶: خط ۲۵:
| data-type="authorTeachers" |[[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]
| data-type="authorTeachers" |[[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]


[[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|سید مهدی بحرالعلوم]]
[[بحرالعلوم، سید محمدمهدی بن مرتضی|سید مهدی بحرالعلوم]]


میرزا محمدمهدی شهرستانی
میرزا محمدمهدی شهرستانی
خط ۴۰: خط ۳۹:


الرساله الوعاييه  
الرساله الوعاييه  
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۴۶: خط ۴۴:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|احسائی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|احسائی (ابهام زدایی)}}
'''احمد بن زین‌الدین بن ابراهیم احسایی''' (1166-1241ق)، عالم، حکیم و فقیه نامدار امامی که جماعت شیخیه بدو منسوبند و اساس تعالیم خود را از او گرفته‌اند. مشرب و سوانح زندگی احسایی دامنه تأثیر او را به پس از حیاتش رسانده و تحولاتی را در تاریخ امامیه به بار آورده است.<ref>ابراهیمی، زین‌العابدین، ج6، ص662</ref> وی نوعی گرایش به باطن شریعت و تأکید بر مرتبه قدسی امام داشت.
'''احمد بن زین‌الدین بن ابراهیم احسایی''' (1166-1241ق)، عالم، حکیم و فقیه نامدار امامی که جماعت شیخیه بدو منسوبند و اساس تعالیم خود را از او گرفته‌اند. مشرب و سوانح زندگی احسایی دامنه تأثیر او را به پس از حیاتش رسانده و تحولاتی را در تاریخ امامیه به بار آورده است.<ref>ابراهیمی، زین‌العابدین، ج6، ص662</ref> وی نوعی گرایش به باطن شریعت و تأکید بر مرتبه قدسی امام داشت.


خط ۶۹: خط ۶۵:


===عقاید و آرا===
===عقاید و آرا===
وصف کلی اندیشه احسایی را می‌توان در این خلاصه کرد که وی علوم و حقایق را به‌تمامی نزد پیامبر(ص) و امامان(ع) می‌داند و از دیدگاه او حکمت –که علم به حقایق اشیاء است- با باطن شریعت و نیز با ظاهر آن ازهرجهت سازگاری دارد. او معتقد است که عقل آنگاه می‌تواند به ادراک امور نائل شود که از انوار اهل‎بیت روشنی گیرد و این شرط در شناخت‎های نظری و عملی یکسان وجود دارد. درست است که تعقل در اصول و معارف دین واجب است اما ازآنجاکه حقیقت با اهل‎بیت(ع) همراهی دارد، صدق احکام عقل در گرو نوری است که از ایشان می‌گیرد.
وصف کلی اندیشه احسایی را می‌توان در این خلاصه کرد که وی علوم و حقایق را به‌تمامی نزد پیامبر(ص) و امامان(ع) می‌داند و از دیدگاه او حکمت –که علم به حقایق اشیاء است- با باطن شریعت و نیز با ظاهر آن ازهرجهت سازگاری دارد. او معتقد است که عقل آنگاه می‌تواند به ادراک امور نائل شود که از انوار اهل‎‌بیت روشنی گیرد و این شرط در شناخت‎های نظری و عملی یکسان وجود دارد. درست است که تعقل در اصول و معارف دین واجب است اما ازآنجاکه حقیقت با اهل‎‌بیت(ع) همراهی دارد، صدق احکام عقل در گرو نوری است که از ایشان می‌گیرد.


احسایی ضمن آنکه موضع اهل ظاهر را در اکتفا به‎ظاهر شریعت نمی‌پذیرد، مسلک متصوفه‌ای را که در پرداختن به باطن شریعت از پایبندی به‎ظاهر آن باز مانده‌اند، مردود می‌شمارد. در آثار وی معارضه‌هایی سخت با ابن عربی آمده است. وی در مقدمه شرح خود بر العرشیه صدرالدین شیرازی از او انتقاد می‌کند که به اقوال کسانی چون ابن عربی گراییده و بر پایه آن ناچار به تأویل سخن امامان شده است. او همین عیب را بر فیض کاشانی نیز می‌گیرد... احسایی می‌گوید تمسکش به اهل‎بیت(ع) در دریافت حقایق سبب شده است که در برخی مسائل با بسیاری از حکما و متکلمان مخالفت کند. وی در عین احاطه بر آرای حکما، مبانی فلسفی را تا آنجا پذیرفته است که از دید او با باطن تعالیم شریعت در تعارض نباشد. در نتیجه اصطلاحاتی هم که به‌کاربرده است در مواردی با آنچه از این اصطلاحات در حکمت رایج فهمیده می‌شود، تفاوت دارد و توجه به این نکته در فهم صحیح افکار وی سودمند است.<ref>همان، ص664</ref>
احسایی ضمن آنکه موضع اهل ظاهر را در اکتفا به‎ظاهر شریعت نمی‌پذیرد، مسلک متصوفه‌ای را که در پرداختن به باطن شریعت از پایبندی به‎ظاهر آن باز مانده‌اند، مردود می‌شمارد. در آثار وی معارضه‌هایی سخت با ابن عربی آمده است. وی در مقدمه شرح خود بر العرشیه صدرالدین شیرازی از او انتقاد می‌کند که به اقوال کسانی چون ابن عربی گراییده و بر پایه آن ناچار به تأویل سخن امامان شده است. او همین عیب را بر فیض کاشانی نیز می‌گیرد... احسایی می‌گوید تمسکش به اهل‎‌بیت(ع) در دریافت حقایق سبب شده است که در برخی مسائل با بسیاری از حکما و متکلمان مخالفت کند. وی در عین احاطه بر آرای حکما، مبانی فلسفی را تا آنجا پذیرفته است که از دید او با باطن تعالیم شریعت در تعارض نباشد. در نتیجه اصطلاحاتی هم که به‌کاربرده است در مواردی با آنچه از این اصطلاحات در حکمت رایج فهمیده می‌شود، تفاوت دارد و توجه به این نکته در فهم صحیح افکار وی سودمند است.<ref>همان، ص664</ref>


===اساتید===
===اساتید===
او در 1186 به کربلا و نجف مهاجرت کرد و در درس سید مهدی بحرالعلوم و آقا محمدباقر وحید بهبهانی حضور یافت. از کسانی که به احسایی اجازه روایت داده‌اند [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|سید مهدی بحرالعلوم]]، میرزا محمدمهدی شهرستانی، آقا [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سید علی طباطبایی]] [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|صاحب ریاض]]، شیخ احمد بحرانی دمستانی، [[کاشف‌الغطاء، موسی|شیخ موسی]] فرزند [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[آل عصفور، حسین بن محمد|شیخ حسین آل عصفور]]، شیخ احمد آل عصفور و... هستند.<ref>ر.ک: همان، ص663</ref>
او در 1186 به کربلا و نجف مهاجرت کرد و در درس سید مهدی بحرالعلوم و آقا [[وحید بهبهانی، محمدباقر|محمدباقر وحید بهبهانی]] حضور یافت. از کسانی که به احسایی اجازه روایت داده‌اند [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[بحرالعلوم، سید محمدمهدی بن مرتضی|سید مهدی بحرالعلوم]]، میرزا محمدمهدی شهرستانی، آقا [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سید علی طباطبایی]] [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|صاحب ریاض]]، شیخ احمد بحرانی دمستانی، [[کاشف‌الغطاء، موسی|شیخ موسی]] فرزند [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]]، [[آل عصفور، حسین بن محمد|شیخ حسین آل عصفور]]، شیخ احمد آل عصفور و... هستند.<ref>ر.ک: همان، ص663</ref>


===شاگردان===
===شاگردان===
# سید کاظم رشتی؛
# [[رشتی، کاظم بن قاسم|سید کاظم رشتی]]؛
# میرزا حسن گوهر.
# [[میرزا حسن گوهر]].
#[[آل‌ طوق قطیفی بحرانی، احمد بن صالح|احمد بن صالح آل‌طوق قطیفی بحرانی]]


====صاحبان اجازه از او====
====صاحبان اجازه از او====
# شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر؛
# [[صاحب جواهر، محمدحسن|شیخ محمدحسن نجفی]] معروف به صاحب جواهر؛
# حاج محمدابراهیم کلباسی؛
# [[کرباسی، محمدابراهیم بن محمدحسن|حاج محمدابراهیم کلباسی]]؛
# میرزا محمدتقی نوری؛
# [[نوری، محمدتقی بن محمدمهدی|میرزا محمدتقی نوری]]؛
# شیخ اسدالله کاظمی شوشتری؛
# [[شیخ اسدالله کاظمی شوشتری]]؛
# ملاعلی برغانی؛
# ملا [[علی برغانی]]؛
# آقا رجبعلی یزدی؛
# آقا [[رجبعلی یزدی]]؛
# ملاعلی بن آقا عبدالله سمنانی؛
# ملاعلی بن آقا عبدالله سمنانی؛
# علی بن درویش کاظمی؛
# علی بن درویش کاظمی؛
خط ۱۱۳: خط ۱۱۰:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[شرح العرشية]]
[[شرح العرشية]]