اترکنامه، تاریخ جامع قوچان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‏اى' به 'ه‏‌اى'
جز (جایگزینی متن - 'ه‏ها' به 'ه‏‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ه‏اى' به 'ه‏‌اى')
خط ۴۹: خط ۴۹:
کتاب، مشتمل بر مقدمات چاپهای اول و دوم، متن اثر و فرجام است. در متن اثر، ابتدا بحثی تحت عنوان کلیات آمده و پس از آن مباحث در دو بخش مشتمل بر فصول متعدد تدوین شده است. در فرجام کتاب نیز پیشنهاداتی در جهت پیشرفت و آبادانی قوچان داده شده است.
کتاب، مشتمل بر مقدمات چاپهای اول و دوم، متن اثر و فرجام است. در متن اثر، ابتدا بحثی تحت عنوان کلیات آمده و پس از آن مباحث در دو بخش مشتمل بر فصول متعدد تدوین شده است. در فرجام کتاب نیز پیشنهاداتی در جهت پیشرفت و آبادانی قوچان داده شده است.
   
   
اترکنامه، مجموعه‌‏اى از مآخذ تاریخ قوچان براى شناخت عمیق این منطقه مرزى و تحقیق گسترده‏اى درباره مردم آن است. در تدوین و تألیف این کتاب اگر به تاریخ باستانى و اسطوره‏‌ها و یا به شرح جنگها و نامداران سده‏‌هاى پیشین آن اشاره‏‌اى شده و اگر از امیرى سخن رفته و یا از حادثه‌‏اى یاد شده، این کار در نهایت بى‏‌طرفى و با کمال دقت و صحت انجام گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص22 و 23</ref>.
اترکنامه، مجموعه‌‏اى از مآخذ تاریخ قوچان براى شناخت عمیق این منطقه مرزى و تحقیق گسترده‏‌اى درباره مردم آن است. در تدوین و تألیف این کتاب اگر به تاریخ باستانى و اسطوره‏‌ها و یا به شرح جنگها و نامداران سده‏‌هاى پیشین آن اشاره‏‌اى شده و اگر از امیرى سخن رفته و یا از حادثه‌‏اى یاد شده، این کار در نهایت بى‏‌طرفى و با کمال دقت و صحت انجام گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص22 و 23</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۷: خط ۵۷:


نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دسته‌بندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بى‏‌وقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایه‏‌هاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپه‏‌ها، اسناد و متون تاریخى، شجره‌‏نامه‏‌ها، طومارها و حتى اسطوره‏‌هاى مردمى و نقل سینه‏‌به‏‌سینه روایات که ما را به مقصود برساند، بوده‌‏ام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیده‌‏ام؛ بدان امید که روزنه‏‌اى بر روشنایى بیابم.
نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دسته‌بندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بى‏‌وقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایه‏‌هاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپه‏‌ها، اسناد و متون تاریخى، شجره‌‏نامه‏‌ها، طومارها و حتى اسطوره‏‌هاى مردمى و نقل سینه‏‌به‏‌سینه روایات که ما را به مقصود برساند، بوده‌‏ام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیده‌‏ام؛ بدان امید که روزنه‏‌اى بر روشنایى بیابم.
مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحب‏نظران و علاقه‏‌مندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عده‏اى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشه‌‏اى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کوره‌راهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنه‏‌ها، صخره‏‌ها و ویرانه‏‌ها را پیمودم. براى دیدن سنگ قبرى، تک‌درختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بوده‏‌اند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را به‌عنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزوده‏‌ها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>ر.ک: همان، ص21 و 22</ref>.
مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحب‏نظران و علاقه‏‌مندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عده‏‌اى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشه‌‏اى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کوره‌راهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنه‏‌ها، صخره‏‌ها و ویرانه‏‌ها را پیمودم. براى دیدن سنگ قبرى، تک‌درختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بوده‏‌اند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را به‌عنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزوده‏‌ها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>ر.ک: همان، ص21 و 22</ref>.


اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین می‌نویسد: «اترک، کهن‌رودى است که پیوسته همراه و هم‌راز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانى‏‌ترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامی‌ها و شادی‌هایشان بوده است؛ ولذا به‌جرأت مى‏‌توان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین می‌نویسد: «اترک، کهن‌رودى است که پیوسته همراه و هم‌راز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانى‏‌ترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامی‌ها و شادی‌هایشان بوده است؛ ولذا به‌جرأت مى‏‌توان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش