اترکنامه، تاریخ جامع قوچان: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'شاکري، رمضانعلي ' به 'شاکری، رمضانعلی')
(لینک درون متنی)
خط ۵۰: خط ۵۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه چاپ اول کتاب میخوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهن‏‌نامه‏‌اى را براى ما بازگو مى‏کند که سرانجام آن ایجاد شهر قوچان کنونى با اسامى: «اساآک» یا «آرسکا» است که در واقع یادگار دوهزار ساله همان قوم بشمار مى‏آید»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
در مقدمه چاپ اول کتاب میخوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهن‏‌نامه‏‌اى را براى ما بازگو مى‏‌کند که سرانجام آن ایجاد شهر قوچان کنونى با اسامى: «اساآک» یا «آرسکا» است که در واقع یادگار دوهزار ساله همان قوم بشمار مى‏‌آید»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.


نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین مینویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. مع‌الوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را مى‏‌طلبد»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص19</ref>.
نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین مینویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. مع‌الوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را مى‏‌طلبد»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص19</ref>.


نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دسته‌بندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بى‏‌وقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایه‏‌هاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپه‏ها، اسناد و متون تاریخى، شجره‌‏نامه‏‌ها، طومارها و حتى اسطوره‏‌هاى مردمى و نقل سینه‏‌به‏‌سینه روایات که ما را به مقصود برساند، بوده‌‏ام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیده‌‏ام؛ بدان امید که روزنه‏‌اى بر روشنایى بیابم.
نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دسته‌بندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بى‏‌وقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایه‏‌هاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپه‏ها، اسناد و متون تاریخى، شجره‌‏نامه‏‌ها، طومارها و حتى اسطوره‏‌هاى مردمى و نقل سینه‏‌به‏‌سینه روایات که ما را به مقصود برساند، بوده‌‏ام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیده‌‏ام؛ بدان امید که روزنه‏‌اى بر روشنایى بیابم.
مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحب‏نظران و علاقه‏‌مندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عده‏اى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشه‌‏اى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کوره‌راهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنه‏ها، صخره‏‌ها و ویرانه‏‌ها را پیمودم. براى دیدن سنگ قبرى، تک‌درختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بوده‏‌اند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را بهعنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزوده‏ها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>ر.ک: همان، ص21 و 22</ref>.
مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحب‏نظران و علاقه‏‌مندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عده‏اى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشه‌‏اى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کوره‌راهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنه‏‌ها، صخره‏‌ها و ویرانه‏‌ها را پیمودم. براى دیدن سنگ قبرى، تک‌درختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بوده‏‌اند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را به‌عنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزوده‏‌ها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>ر.ک: همان، ص21 و 22</ref>.


اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین می‌نویسد: «اترک، کهن‌رودى است که پیوسته همراه و هم‌راز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانى‏‌ترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامی‌ها و شادی‌هایشان بوده است؛ ولذا به‌جرأت مى‏‌توان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین می‌نویسد: «اترک، کهن‌رودى است که پیوسته همراه و هم‌راز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانى‏‌ترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامی‌ها و شادی‌هایشان بوده است؛ ولذا به‌جرأت مى‏‌توان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
شهر قوچان همان شهر قدیمى خبوشان است که بر اثر زلزله‏‌هاى متوالى، حدود یک قرن پیش، در ده کیلومترى جنوب خاورى شهر کهنه بنا شده، داراى پنج خیابان اصلى و بیش از یکصد خیابان فرعى متقاطع است که اغلب مشجر و با اسلوب شهرسازى ساخته شده است. این شهر داراى دو بخش مهم به نام فاروج و باجگیران است و از نظر اتصال به شاهراه شمال و کرانه دریاى مازندران و موقعیت مرزى با کشور جمهورى ترکمنستان و کشورهاى آسیاى میانه نیز اهمیتى خاص دارد<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
شهر قوچان همان شهر قدیمى خبوشان است که بر اثر زلزله‏‌هاى متوالى، حدود یک قرن پیش، در ده کیلومترى جنوب خاورى شهر کهنه بنا شده، داراى پنج خیابان اصلى و بیش از یکصد خیابان فرعى متقاطع است که اغلب مشجر و با اسلوب شهرسازى ساخته شده است. این شهر داراى دو بخش مهم به نام فاروج و باجگیران است و از نظر اتصال به شاهراه شمال و کرانه دریاى مازندران و موقعیت مرزى با کشور جمهورى ترکمنستان و کشورهاى آسیاى میانه نیز اهمیتى خاص دارد<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.


در بخش اول کتاب، در ضمن سه فصل، دورنمای قوچان در ایران قدیم قبل از اسلام، ایلخانان و حکمرانان قوچان و حوادث و وقایع تاریخی قوچان از روزگار باستان تا عصر حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده ابتدا نامهای «آساآک» یا «آشاک» و «آرسکا» را که در حدود 250سال قبل از میلاد قوچان را با آن میخواندهاند، توضیح میدهد. پس از آن ابنیه، مساجد، بازارها، صادرات و مطالبی را درباره موضوعات مذکور عنوان میکند.
در بخش اول کتاب، در ضمن سه فصل، دورنمای قوچان در ایران قدیم قبل از اسلام، ایلخانان و حکمرانان قوچان و حوادث و وقایع تاریخی قوچان از روزگار باستان تا عصر حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده ابتدا نامهای «آساآک» یا «آشاک» و «آرسکا» را که در حدود 250سال قبل از میلاد قوچان را با آن میخوانده‌اند، توضیح میدهد. پس از آن ابنیه، مساجد، بازارها، صادرات و مطالبی را درباره موضوعات مذکور عنوان می‌کند.


در بخش دوم کتاب، در ضمن هشت فصل، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و اقتصادی، فعالیتهای انسانی و اقتصادی، اوضاع عمومی و اجتماعی، علما، دانشمندان و...، اعتقادات عامیانه، نژاد، تیره و زبان مردم، ابنیه و آثار تاریخی قوچان مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخش دوم کتاب، در ضمن هشت فصل، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و اقتصادی، فعالیتهای انسانی و اقتصادی، اوضاع عمومی و اجتماعی، علما، دانشمندان و...، اعتقادات عامیانه، نژاد، تیره و زبان مردم، ابنیه و آثار تاریخی قوچان مورد بررسی قرار گرفته است.
   
   
در فصل پنجم از این بخش، در ذکر اهمیت علمی قوچان میخوانیم: «خبوشان از سده‏‌هاى چهارم و پنجم اسلامى به بعد موقعیت و مکانت علمى داشته است. عالمان، محدثان، ریاضیدانان، متکلمان، مورخان و نام‌‏آورانى چون الحافظ استوایى، ابوالحسن على بن احمد نسوى، ابوالبرکات خبوشانى، مسعود سعد تفتازانى و یا عارفان صاحبدلى چون ابوالقاسم بن هوازن قشیرى که داراى حشمت ظاهر و باطن بوده‌‏اند و بسیارى دیگر از اکابر علماى ادب و صاحبان آثار که کثیرى از آنان در مراکز علمى مشهور آن روزگار، چون مرو، بخارا، نیشابور، مصر و هندوستان به تدریس و تألیف اشتغال داشته‌‏اند و همه نامشان در کتب و تذکره‌‏هاى معتبر ثبت و ضبط است، در این دیار مى‏‌زیسته‏‌اند»<ref>ر.ک: همان، ص331</ref>.
در فصل پنجم از این بخش، در ذکر اهمیت علمی قوچان میخوانیم: «خبوشان از سده‏‌هاى چهارم و پنجم اسلامى به بعد موقعیت و مکانت علمى داشته است. عالمان، محدثان، ریاضی‌دانان، متکلمان، مورخان و نام‌‏آورانى چون الحافظ استوایى، ابوالحسن على بن احمد نسوى، ابوالبرکات خبوشانى، مسعود سعد تفتازانى و یا عارفان صاحبدلى چون ابوالقاسم بن هوازن قشیرى که داراى حشمت ظاهر و باطن بوده‌‏اند و بسیارى دیگر از اکابر علماى ادب و صاحبان آثار که کثیرى از آنان در مراکز علمى مشهور آن روزگار، چون مرو، بخارا، نیشابور، مصر و هندوستان به تدریس و تألیف اشتغال داشته‌‏اند و همه نامشان در کتب و تذکره‌‏هاى معتبر ثبت و ضبط است، در این دیار مى‏‌زیسته‏‌اند»<ref>ر.ک: همان، ص331</ref>.
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهرست منابع، منابع خارجی، نمایه‌ها، نمایه کسان، نمایه اماکن و نمایه تیره‌ها و دودمان در پایان آن ذکر شده است.
فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهرست منابع، منابع خارجی، نمایه‌ها، نمایه کسان، نمایه اماکن و نمایه تیره‌ها و دودمان در پایان آن ذکر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش