۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن نديم' به 'ابن نديم ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ابوهفان را «غلام و راوى» ابونواس دانستهاند و از اينجا پيداست كه او پيش از همه، شيفته اين شاعر بزرگ گرديده، به حلقه ياران او پيوسته و شيوه زندگى و شعرسرايى او را پيش گرفته است؛ بااينهمه، ابوهفان در وهله نخست، راوى است و همين امر، او را براى روايت شعر و لغت و شايد هم حديث، نزد اصمعى كشانده است. | ابوهفان را «غلام و راوى» ابونواس دانستهاند و از اينجا پيداست كه او پيش از همه، شيفته اين شاعر بزرگ گرديده، به حلقه ياران او پيوسته و شيوه زندگى و شعرسرايى او را پيش گرفته است؛ بااينهمه، ابوهفان در وهله نخست، راوى است و همين امر، او را براى روايت شعر و لغت و شايد هم حديث، نزد اصمعى كشانده است. | ||
وى، به قول «خطيب»، در ادب به مقام بزرگى نايل آمد يا به قول ديگران، نحوى، اديب، لغوى و عالم به شعر شد و سرانجام، كسانى چون ابن ابىطاهر، جنيد بن حكيم دقاق و يموت بن مزرع او را مرجع خويش قرار داده، از او روايت كردهاند. ابن معتز، ابن جراح، ابن | وى، به قول «خطيب»، در ادب به مقام بزرگى نايل آمد يا به قول ديگران، نحوى، اديب، لغوى و عالم به شعر شد و سرانجام، كسانى چون ابن ابىطاهر، جنيد بن حكيم دقاق و يموت بن مزرع او را مرجع خويش قرار داده، از او روايت كردهاند. ابن معتز، ابن جراح، [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] ، ابوحيان، حصرى و ديگران بارها از قول او اخبارى را نقل كردهاند. روش كار او در روايت، با روش راويان معاصرش هيچ تفاوتى ندارد و اين امر در منابعى كه ياد شده، مشهود است. | ||
از زندگى علمى ابوهفان، بيش از اين در دست نيست و روايات بىشمار ديگرى كه درباره او نقل شده، همه به مجالس عياشى، هجاى اين و آن و دو مدح، منحصر مىشود. | از زندگى علمى ابوهفان، بيش از اين در دست نيست و روايات بىشمار ديگرى كه درباره او نقل شده، همه به مجالس عياشى، هجاى اين و آن و دو مدح، منحصر مىشود. |
ویرایش