ابونعیم، احمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله')
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۲: خط ۴۲:
| کد مؤلف = AUTHORCODE01807AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE01807AUTHORCODE
}}
}}
''' اَبونُعَیْمِ اِصْفَهانی، احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسی بن مهران ''' (۳۳۶-۴۳۰ ق / ۹۴۷- ۱۰۳۸ م)، محدث و مؤلف نامدار اهل سنت.
''' اَبونُعَیْمِ اِصْفَهانی، احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسی بن مهران''' (۳۳۶-۴۳۰ ق / ۹۴۷- ۱۰۳۸ م)، محدث و مؤلف نامدار اهل سنت.


==نسب، خاندان==
==نسب، خاندان==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
8.معرفه الصحابه. ابونعیم در این اثر می‌گوید چون شناخت صحابه و مراتب آنان امری لازم است و غالباً مورد توجه پژوهشگران در آثار و اخبار قرار دارد، به تألیف آن همت گماشته است. او پس از ذکر عَشَرۀ مبشَره، به ترتیب حروف هجا، به شرح احوال دیگر صحابه پرداخته است.
8.معرفه الصحابه. ابونعیم در این اثر می‌گوید چون شناخت صحابه و مراتب آنان امری لازم است و غالباً مورد توجه پژوهشگران در آثار و اخبار قرار دارد، به تألیف آن همت گماشته است. او پس از ذکر عَشَرۀ مبشَره، به ترتیب حروف هجا، به شرح احوال دیگر صحابه پرداخته است.


این اثر که ابن تیمیه آن را کتاب مشهور در زمان خود معرفی می‌کند، مورد استفادۀ بسیاری از نویسندگان همچون ابن‌اثیر در اسدالغابه، ابن‌حجر در الاصابه و ابن فوطی در تألیف مجمع الآداب بوده است. ۳ جلد اول این کتاب به کوشش محمد راضی بن حاج عثمان در ریاض (۱۴۰۸ ق / ۱۹۸۸ م) به چاپ رسیده است. نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌ها پراکنده است.
این اثر که ابن تیمیه آن را کتاب مشهور در زمان خود معرفی می‌کند، مورد استفادۀ بسیاری از نویسندگان همچون ابن‌اثیر در اسدالغابه، ابن‌ حجر در الاصابه و ابن فوطی در تألیف مجمع الآداب بوده است. ۳ جلد اول این کتاب به کوشش محمد راضی بن حاج عثمان در ریاض (۱۴۰۸ ق / ۱۹۸۸ م) به چاپ رسیده است. نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌ها پراکنده است.
   
   
9.المنتخب من کتاب الشعراء. نسخه‌ای از این اثر در کتابخانۀ ظاهریه موجود است و به گفتۀ تهامی، توسط عبدالعزیز بن ناصر مانع به چاپ رسیده است.
9.المنتخب من کتاب الشعراء. نسخه‌ای از این اثر در کتابخانۀ ظاهریه موجود است و به گفتۀ تهامی، توسط عبدالعزیز بن ناصر مانع به چاپ رسیده است.
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
۲. جزء صنم جاهلی یقال له قراص، که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ ظاهریه موجود است.
۲. جزء صنم جاهلی یقال له قراص، که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ ظاهریه موجود است.


۳ و ۴. صفه النفاق و نعت المنافقین و الطب النبوی، که نسخه‌هایی از این دو اثر در کتابخانۀ ظاهریه محفوظ است. در همان کتابخانه نسخه‌ای با عنوان اربعون حدیثاً منتقاه من الجزء الرابع من کتاب الطب النبوی لابی نعیم به گزینش ابن‌سراج موجود.
۳ و ۴. صفه النفاق و نعت المنافقین و الطب النبوی، که نسخه‌هایی از این دو اثر در کتابخانۀ ظاهریه محفوظ است. در همان کتابخانه نسخه‌ای با عنوان اربعون حدیثاً منتقاه من الجزء الرابع من کتاب الطب النبوی لابی نعیم به گزینش ابن‌ سراج موجود.


۵. فضل الدیک، که سیوطی بر پایۀ این اثر کتابی با عنوان الودیک فی فضل الدیک تألیف کرده و قسمت‌هایی از اثر ابونعیم را نیز در آن آورده است. نسخه‌ای از کتاب سیوطی در کتابخانۀ برلین موجود است.
۵. فضل الدیک، که سیوطی بر پایۀ این اثر کتابی با عنوان الودیک فی فضل الدیک تألیف کرده و قسمت‌هایی از اثر ابونعیم را نیز در آن آورده است. نسخه‌ای از کتاب سیوطی در کتابخانۀ برلین موجود است.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
ابونعیم در کتاب دیگرش با عنوان محجه الواثقین و مدرجه الوامقین بر همین گونه عقاید تأکید کرده و گفته است: خداوند بر بالای آسمان‌هاست و بر عرشش استوا دارد، نه اینکه مستولی بر عرش است، چنانکه جهمیان تفسیر می‌کنند و معتقدند که خداوند در همۀ مکان‌هاست و آیات قرآن را باور ندارند و کرسی او جسم است و مراد از آن علم خداوند نیست، چنانکه جهمیه می‌گویند: کرسی وی را در قیامت جهت فصل و قضاء میان بندگانش قرار می‌دهند و خداوند همراه ملائکه جهت داوری میان بندگانش در صحنۀ قیامت حضور می‌یابد و چنانکه پیامبر(ص) گفته، برخی را می‌بخشد و گروهی را عذاب می‌دهد.  
ابونعیم در کتاب دیگرش با عنوان محجه الواثقین و مدرجه الوامقین بر همین گونه عقاید تأکید کرده و گفته است: خداوند بر بالای آسمان‌هاست و بر عرشش استوا دارد، نه اینکه مستولی بر عرش است، چنانکه جهمیان تفسیر می‌کنند و معتقدند که خداوند در همۀ مکان‌هاست و آیات قرآن را باور ندارند و کرسی او جسم است و مراد از آن علم خداوند نیست، چنانکه جهمیه می‌گویند: کرسی وی را در قیامت جهت فصل و قضاء میان بندگانش قرار می‌دهند و خداوند همراه ملائکه جهت داوری میان بندگانش در صحنۀ قیامت حضور می‌یابد و چنانکه پیامبر(ص) گفته، برخی را می‌بخشد و گروهی را عذاب می‌دهد.  


همۀ آنچه به عنوان عقاید ابونعیم به روایت آثارش نقل شد، اشعری بودن وی را مورد تردید قرار می‌دهد و این احتمال را تقویت می‌کند که شاید پیروان ابن‌منده و مخالفان ابونعیم، وی را متهم به داشتن عقاید اشعری کرده‌اند. درعین حال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در درء تعارض العقل و النقل چنین گزارش می‌کند که میان ابونعیم اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن اسحاق ابن منده درباره قرآن اختلاف پیدا شد؛ زیرا که ابونعیم در کتابش با عنوان الرد علی اللفظیه و الحلولیه به دیدگاه قائلان به مخلوق بودن تلاوت قرآن متمایل شد و ابن منده با این تمایل مخالف بود و به غیرمخلوق بودن آن حکم می‌کرد. درحالی‌که هریک از آن دو برای اثبات نظر خویش به گفته‌های سلف توسل می‌جستند. این عقیده که با آنچه پیش از این از عقیده نامۀ وی نقل کردیم، مخالفت دارد، خود چندان با عنوان کتاب الرد علی اللفظیه نیز سازگاری ندارد. به هر صورت، حتی اگر این عقیده را نیز به ابونعیم مربوط بدانیم، آن را نمی‌توان گواهی بر اشعری بودن ابونعیم تلقی کرد، چرا که این عقیده با آن اعتقاد اشعریان که حقیقت قرآن را کلام نفسی برای خداوند می‌دانند و « قرآنِ منزل» را عبارت و حکایت آن و طبیعتاً مخلوق به شمار می‌آورند، تفاوت اساسی دارد. شاید بتوان براساس گفتۀ ابن تیمیه مخالفت ابونعیم با ابن منده را از آنجا دانست که هر یک دیگری را به نسبت دادن اقوالی به سلف و ائمۀ حدیث متهم می‌کرده‌اند. این مطلب با عبارتی که ابونعیم در ذکر اخبار اصبهان در شرح حال ابن منده آورده، تأیید می‌شود، چراکه در آنجا گفته شده که ابن منده به کسانی در زمینۀ معتقدات، اقوالی را منسوب می‌ساخت که به آن شناخته نبودند. به هر روی برخی عالمان اصحاب حدیث در سده‌های بعد، ابونعیم را بدین جهات نقد می‌کرده‌اند.  
همۀ آنچه به عنوان عقاید ابونعیم به روایت آثارش نقل شد، اشعری بودن وی را مورد تردید قرار می‌دهد و این احتمال را تقویت می‌کند که شاید پیروان ابن‌منده و مخالفان ابونعیم، وی را متهم به داشتن عقاید اشعری کرده‌اند. درعین حال [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در درء تعارض العقل و النقل چنین گزارش می‌کند که میان ابونعیم اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن اسحاق ابن منده درباره قرآن اختلاف پیدا شد؛ زیرا که ابونعیم در کتابش با عنوان الرد علی اللفظیه و الحلولیه به دیدگاه قائلان به مخلوق بودن تلاوت قرآن متمایل شد و ابن منده با این تمایل مخالف بود و به غیرمخلوق بودن آن حکم می‌کرد. درحالی‌که هریک از آن دو برای اثبات نظر خویش به گفته‌های سلف توسل می‌جستند. این عقیده که با آنچه پیش از این از عقیده نامۀ وی نقل کردیم، مخالفت دارد، خود چندان با عنوان کتاب الرد علی اللفظیه نیز سازگاری ندارد. به هر صورت، حتی اگر این عقیده را نیز به ابونعیم مربوط بدانیم، آن را نمی‌توان گواهی بر اشعری بودن ابونعیم تلقی کرد، چرا که این عقیده با آن اعتقاد اشعریان که حقیقت قرآن را کلام نفسی برای خداوند می‌دانند و «قرآنِ منزل» را عبارت و حکایت آن و طبیعتاً مخلوق به شمار می‌آورند، تفاوت اساسی دارد. شاید بتوان براساس گفتۀ ابن تیمیه مخالفت ابونعیم با ابن منده را از آنجا دانست که هر یک دیگری را به نسبت دادن اقوالی به سلف و ائمۀ حدیث متهم می‌کرده‌اند. این مطلب با عبارتی که ابونعیم در ذکر اخبار اصبهان در شرح حال ابن منده آورده، تأیید می‌شود، چراکه در آنجا گفته شده که ابن منده به کسانی در زمینۀ معتقدات، اقوالی را منسوب می‌ساخت که به آن شناخته نبودند. به هر روی برخی عالمان اصحاب حدیث در سده‌های بعد، ابونعیم را بدین جهات نقد می‌کرده‌اند.  


نام‌های برخی آثار ابونعیم که می‌تواند برای شناخت عقیدۀ وی به کار آید، از این قرار است: ۱. اربعون حدیثاً علی مذهب اهل السنه و الجماعه؛ ۲. تثبیت الرؤیه یوم القیامه؛ ۳. حدیث النزول؛ ۴. الرد علی اللفظیه و الحلولیه؛ ۵. الصفات؛ ۶. مستخرج علی کتاب التوحید لابن خزیمه؛ ۷. المعتقد.  
نام‌های برخی آثار ابونعیم که می‌تواند برای شناخت عقیدۀ وی به کار آید، از این قرار است: ۱. اربعون حدیثاً علی مذهب اهل السنه و الجماعه؛ ۲. تثبیت الرؤیه یوم القیامه؛ ۳. حدیث النزول؛ ۴. الرد علی اللفظیه و الحلولیه؛ ۵. الصفات؛ ۶. مستخرج علی کتاب التوحید لابن خزیمه؛ ۷. المعتقد.  
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
1.ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین(ع)،  ۲. منقبه المطهرین و مرتبه الطیبین. ابن شهرآشوب در المناقب و علی ابن طاووس در الیقین از آن بهره برده‌اند. ۳. اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، که به صورت مجرد از اسانید، توسط اربلی در کشف الغمه نقل شده است. این کتاب اساس کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدیِ سیوطی بوده است  . ۴. الخصائص فی فضل علی(ع). ۵. حدیث الطیر. ۶. ذکر المهدی و نعوته و حقیقه مخرجه و ثبوته.  این کتاب مورد استفادۀ علی بن موسی ابن طاووس در الاقبال، کشف المحجه و سعد السعود واقع شده است و به گفتۀ ابن طاووس در الطرائف، در ۲۶ برگ بوده است. این کتاب شامل ۱۵۶ حدیث و در دو قسمت تنظیم شده بوده است: یک قسمت شامل ۴۹ حدیث و مشتمل بر احادیثی از پیامبر(ص) دربارۀ بشارت بر مهدی(ع) بوده است و قسمت دیگر شامل ۱۰۷ حدیث دربارۀ خصوصیات آن حضرت که به صورت ابواب گوناگون، گردآوری شده بود.
1.ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین(ع)،  ۲. منقبه المطهرین و مرتبه الطیبین. ابن شهرآشوب در المناقب و علی ابن طاووس در الیقین از آن بهره برده‌اند. ۳. اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، که به صورت مجرد از اسانید، توسط اربلی در کشف الغمه نقل شده است. این کتاب اساس کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدیِ سیوطی بوده است  . ۴. الخصائص فی فضل علی(ع). ۵. حدیث الطیر. ۶. ذکر المهدی و نعوته و حقیقه مخرجه و ثبوته.  این کتاب مورد استفادۀ علی بن موسی ابن طاووس در الاقبال، کشف المحجه و سعد السعود واقع شده است و به گفتۀ ابن طاووس در الطرائف، در ۲۶ برگ بوده است. این کتاب شامل ۱۵۶ حدیث و در دو قسمت تنظیم شده بوده است: یک قسمت شامل ۴۹ حدیث و مشتمل بر احادیثی از پیامبر(ص) دربارۀ بشارت بر مهدی(ع) بوده است و قسمت دیگر شامل ۱۰۷ حدیث دربارۀ خصوصیات آن حضرت که به صورت ابواب گوناگون، گردآوری شده بود.


ابونعیم دو کتاب نیز با عنوان‌های ذکر لباس السواد و فضل قریش و بنی هاشم و العباس و تسمیه اصحاب علی و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] داشته است. کتاب حلیه الاولیاء نیز همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران از اهل بیت(ع) در میان شیعیان مطرح بوده است. با این وصف ابن‌تیمیه در منهاج السنه، برخی روایاتی را که توسط شیعیان به نقل از ابونعیم مورد احتجاج و استدلال واقع شده، مورد نقد قرار داده و گفته است که ابونعیم احادیث ضعیف و موضوع بسیاری را روایت کرده است. این گفته به خوبی نشان می‌دهند که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته، برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود.  
ابونعیم دو کتاب نیز با عنوان‌های ذکر لباس السواد و فضل قریش و بنی هاشم و العباس و تسمیه اصحاب علی و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] داشته است. کتاب حلیه الاولیاء نیز همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران از اهل بیت(ع) در میان شیعیان مطرح بوده است. با این وصف ابن‌ تیمیه در منهاج السنه، برخی روایاتی را که توسط شیعیان به نقل از ابونعیم مورد احتجاج و استدلال واقع شده، مورد نقد قرار داده و گفته است که ابونعیم احادیث ضعیف و موضوع بسیاری را روایت کرده است. این گفته به خوبی نشان می‌دهند که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته، برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود.  


==مذهب==
==مذهب==


شاید همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند. توضیح اینکه به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] و [[ابن طاووس، علی بن موسی|علی ابن طاووس]] و برادرش احمد ابن طاووس بر سنّی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است. در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با [[مجلسی، محمدباقر|علامۀ مجلسی]] عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد. به هر صورت، تألیف کتابی با عنوان الامامه و الرد علی الرافضه کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که درنقد امامیه است، به تفصیل دلایلی را چه از طریق احادیث منسوب به پیامبر(ص) و چه از طریق نقل روایاتی که حکایات از تقدم شیخین و نیز عثمان بر [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در امر خلافت، به عقیدۀ اهل سنت دارد، آورده است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از شیخین و عثمان مردود دانسته است. وی حتی در این کتاب به سختی بر کسانی که در مسألۀ تفضیل عثمان بر [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] تردید دارند و یا توقف می‌کنند، تاخته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است. این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.
شاید همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند. توضیح اینکه به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] و [[ابن طاووس، علی بن موسی|علی ابن طاووس]] و برادرش احمد ابن طاووس بر سنّی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است. در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با [[مجلسی، محمدباقر|علامۀ مجلسی]] عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد. به هر صورت، تألیف کتابی با عنوان الامامه و الرد علی الرافضه کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که درنقد امامیه است، به تفصیل دلایلی را چه از طریق احادیث منسوب به پیامبر(ص) و چه از طریق نقل روایاتی که حکایات از تقدم شیخین و نیز عثمان بر [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در امر خلافت، به عقیدۀ اهل سنت دارد، آورده است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از شیخین و عثمان مردود دانسته است. وی حتی در این کتاب به سختی بر کسانی که در مسألۀ تفضیل عثمان بر [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] تردید دارند و یا توقف می‌کنند، تاخته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است. این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.<ref> [https://www.cgie.org.ir/fa/article/225089/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%86%D8%B9%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا؛ انصاری، حسن، ‌ج6، ص340-337]</ref>
 
<nowiki></ref></nowiki>ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا؛ انصاری، حسن، ‌ج6، ص340-337<nowiki></ref></nowiki>.
 
‌ /https://www.cgie.org.ir/fa/article/225089
 


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۸۹: خط ۱۸۴:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
 
ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا؛ انصاری، حسن، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377
ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا؛ انصاری، حسن، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}
[[دلائل النبوة]]


[[تاريخ أصبهان (ذکر أخبار أصبهان)]]
[[دلائل النبوة (ابونعيم)]]


[[حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء]]
[[کتاب الأربعين علی مذهب المتحققين من الصوفية]]


[[منتخب من کتاب الشعراء]]
[[معرفة الصحابة]]


[[معرفة الصحابة]]
[[فضائل الخلفاء الأربعة و غیرهم]]
 
[[المسند المستخرج على صحيح الإمام مسلم]]


[[تسمية ما أنتهي إلينا من الرواة عن سعيد بن منصور عاليا]]
[[النور المشتعل من كتاب ما نزل من القرآن في علي علیه‌السلام]]


[[تسمية: ما انتهی الینا من الرواة عن أبی نعیم الفضل بن دکین عالیا]]
[[حلية الأولياء و طبقات الأصفياء]]


[[النور المشتعل من کتاب ما نزل من القرآن في علي علیه السلام]]
[[تاريخ أصبهان (ذكر أخبار أصبهان)]]


[[فضائل الخلفاء الأربعة و غيرهم]]
[[منتخب من كتاب الشعراء]]


[[المسند المستخرج على صحيح الإمام مسلم]]
[[تسمية ما أنتهي إلينا من الرواة عن سعيد بن منصور عاليا]]


[[فضائل الخلفاء الأربعة و غيرهم]]
[[تسمية: ما انتهی الینا من الرواة عن أبی نعیم الفضل بن دکین عالیا]]


[[جزء فيه من أحاديث الإمام أبي نعيم عن شيخه أبي علي الصواف]]
[[جزء فيه من أحاديث الإمام أبي نعيم عن شيخه أبي علي الصواف]]
خط ۲۲۴: خط ۲۱۹:
[[سنن الأصفهاني: السنن‌ الواردة‌ فی‌ روایة‌ الحا‌فظ الإما‌م‌ الجلیل‌ أبی‌ نعیم‌ صا‌حب‌ الحلیة‌]]
[[سنن الأصفهاني: السنن‌ الواردة‌ فی‌ روایة‌ الحا‌فظ الإما‌م‌ الجلیل‌ أبی‌ نعیم‌ صا‌حب‌ الحلیة‌]]


[[صفة النفاق و نعت المنافقين من السنن المأثورة عن رسول الله صلی الله علیه و  سلم]]  
[[صفة النفاق و نعت المنافقين من السنن المأثورة عن رسول‌الله صلی الله علیه و  سلم]]  


[[مجلس من أمالي]]
[[مجلس من أمالي]]
خط ۲۶۳: خط ۲۵۸:


[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]]
[[رده:فاقد کد پدیدآور]]