ابونعیم، احمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
1.ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین(ع)،  ۲. منقبه المطهرین و مرتبه الطیبین. ابن شهرآشوب در المناقب و علی ابن طاووس در الیقین از آن بهره برده‌اند. ۳. اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، که به صورت مجرد از اسانید، توسط اربلی در کشف الغمه نقل شده است. این کتاب اساس کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدیِ سیوطی بوده است  . ۴. الخصائص فی فضل علی(ع). ۵. حدیث الطیر. ۶. ذکر المهدی و نعوته و حقیقه مخرجه و ثبوته.  این کتاب مورد استفادۀ علی بن موسی ابن طاووس در الاقبال، کشف المحجه و سعد السعود واقع شده است و به گفتۀ ابن طاووس در الطرائف، در ۲۶ برگ بوده است. این کتاب شامل ۱۵۶ حدیث و در دو قسمت تنظیم شده بوده است: یک قسمت شامل ۴۹ حدیث و مشتمل بر احادیثی از پیامبر(ص) دربارۀ بشارت بر مهدی(ع) بوده است و قسمت دیگر شامل ۱۰۷ حدیث دربارۀ خصوصیات آن حضرت که به صورت ابواب گوناگون، گردآوری شده بود.
1.ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین(ع)،  ۲. منقبه المطهرین و مرتبه الطیبین. ابن شهرآشوب در المناقب و علی ابن طاووس در الیقین از آن بهره برده‌اند. ۳. اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، که به صورت مجرد از اسانید، توسط اربلی در کشف الغمه نقل شده است. این کتاب اساس کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدیِ سیوطی بوده است  . ۴. الخصائص فی فضل علی(ع). ۵. حدیث الطیر. ۶. ذکر المهدی و نعوته و حقیقه مخرجه و ثبوته.  این کتاب مورد استفادۀ علی بن موسی ابن طاووس در الاقبال، کشف المحجه و سعد السعود واقع شده است و به گفتۀ ابن طاووس در الطرائف، در ۲۶ برگ بوده است. این کتاب شامل ۱۵۶ حدیث و در دو قسمت تنظیم شده بوده است: یک قسمت شامل ۴۹ حدیث و مشتمل بر احادیثی از پیامبر(ص) دربارۀ بشارت بر مهدی(ع) بوده است و قسمت دیگر شامل ۱۰۷ حدیث دربارۀ خصوصیات آن حضرت که به صورت ابواب گوناگون، گردآوری شده بود.


ابونعیم دو کتاب نیز با عنوان‌های ذکر لباس السواد و فضل قریش و بنی هاشم و العباس و تسمیه اصحاب علی و ابن مسعود داشته است. کتاب حلیه الاولیاء نیز همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت(ع) در میان شیعیان مطرح بوده است. با این وصف ابن‌تیمیه در منهاج السنه، برخی روایاتی را که توسط شیعیان به نقل از ابونعیم مورد احتجاج و استدلال واقع شده، مورد نقد قرار داده و گفته است که ابونعیم احادیث ضعیف و موضوع بسیاری را روایت کرده است. این گفته به خوبی نشان می‌دهند که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته، برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود.  
ابونعیم دو کتاب نیز با عنوان‌های ذکر لباس السواد و فضل قریش و بنی هاشم و العباس و تسمیه اصحاب علی و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] داشته است. کتاب حلیه الاولیاء نیز همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران از اهل بیت(ع) در میان شیعیان مطرح بوده است. با این وصف ابن‌تیمیه در منهاج السنه، برخی روایاتی را که توسط شیعیان به نقل از ابونعیم مورد احتجاج و استدلال واقع شده، مورد نقد قرار داده و گفته است که ابونعیم احادیث ضعیف و موضوع بسیاری را روایت کرده است. این گفته به خوبی نشان می‌دهند که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته، برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود.  


==مذهب==
==مذهب==


شاید همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند. توضیح اینکه به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون ابن شهرآشوب و علی ابن طاووس و برادرش احمد ابن طاووس بر سنّی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است. در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با علامۀ مجلسی عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد. به هر صورت، تألیف کتابی با عنوان الامامه و الرد علی الرافضه کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که درنقد امامیه است، به تفصیل دلایلی را چه از طریق احادیث منسوب به پیامبر(ص) و چه از طریق نقل روایاتی که حکایات از تقدم شیخین و نیز عثمان بر حضرت علی(ع) در امر خلافت، به عقیدۀ اهل سنت دارد، آورده است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم حضرت علی(ع) در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از شیخین و عثمان مردود دانسته است. وی حتی در این کتاب به سختی بر کسانی که در مسألۀ تفضیل عثمان بر حضرت علی(ع) تردید دارند و یا توقف می‌کنند، تاخته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل حضرت علی(ع) و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است. این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.
شاید همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند. توضیح اینکه به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] و [[ابن طاووس، علی بن موسی|علی ابن طاووس]] و برادرش احمد ابن طاووس بر سنّی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است. در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با [[مجلسی، محمدباقر|علامۀ مجلسی]] عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد. به هر صورت، تألیف کتابی با عنوان الامامه و الرد علی الرافضه کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که درنقد امامیه است، به تفصیل دلایلی را چه از طریق احادیث منسوب به پیامبر(ص) و چه از طریق نقل روایاتی که حکایات از تقدم شیخین و نیز عثمان بر [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در امر خلافت، به عقیدۀ اهل سنت دارد، آورده است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از شیخین و عثمان مردود دانسته است. وی حتی در این کتاب به سختی بر کسانی که در مسألۀ تفضیل عثمان بر [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] تردید دارند و یا توقف می‌کنند، تاخته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است. این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.


<nowiki></ref></nowiki>ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا؛ انصاری، حسن، ‌ج6، ص340-337<nowiki></ref></nowiki>.
<nowiki></ref></nowiki>ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا؛ انصاری، حسن، ‌ج6، ص340-337<nowiki></ref></nowiki>.