۸۱٬۸۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابو الحسن' به 'ابوالحسن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
از گستردگى و تنوع مطالب و موضوعاتى كه در کتاب «[[قوت القلوب]]» او ديده مىشود، چنين بر مىآيد كه وى در اوايل عمر در علوم مرسوم زمان خود به تحصيل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حديث و روايت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وى [[صحيح بخارى]] را نزد ابوزيد استماع كرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روايت گرفته بود و از كسانى چون ابوبكر آجرى، على بن احمد مصيصى، محمد بن عبدالحمید صنعانى و احمد ضحاك روايت مىكرد و كسانى چون عبدالعزيز ازجى و محمد بن مظفر خياط از او روايت كردهاند. | از گستردگى و تنوع مطالب و موضوعاتى كه در کتاب «[[قوت القلوب]]» او ديده مىشود، چنين بر مىآيد كه وى در اوايل عمر در علوم مرسوم زمان خود به تحصيل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حديث و روايت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وى [[صحيح بخارى]] را نزد ابوزيد استماع كرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روايت گرفته بود و از كسانى چون ابوبكر آجرى، على بن احمد مصيصى، محمد بن عبدالحمید صنعانى و احمد ضحاك روايت مىكرد و كسانى چون عبدالعزيز ازجى و محمد بن مظفر خياط از او روايت كردهاند. | ||
ابوطالب روزگارى به رياضتهاى سخت عمر مىگذرانده و گفتهاند كه سالها خوراكش برگ و ريشه | ابوطالب روزگارى به رياضتهاى سخت عمر مىگذرانده و گفتهاند كه سالها خوراكش برگ و ريشه گیاهان صحرا بوده است، تا جايى كه رنگ چهرهاش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طريق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تسترى مىرسيد. وى با ابن جلاء نيز مصاحبت داشت و از او با عنوان شيخنا ابوبكر بن جلاء ياد مىكرد. | ||
بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سالهاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمىآمدند، اما گاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مىشد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مىگرفت، چنانكه از او نقل كردهاند كه مىگفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از این رو به سخنان ناروا و بدعتآمیز متهم شد و مردم از او روىگردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت. | بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سالهاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمىآمدند، اما گاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مىشد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مىگرفت، چنانكه از او نقل كردهاند كه مىگفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از این رو به سخنان ناروا و بدعتآمیز متهم شد و مردم از او روىگردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
روش ابوطالب مکی در تصوف، چنانکه اشاره شد، بر مجاهدت و ریاضت نفس و بر زهد و ترک و تجرد مبتنی بوده است. وی جوع و سهر و صمت و خلوت را اساس سلوک میدانسته و ظاهرا در مواردی در این روش از حد اعتدال بیرون میرفته است. اما از سوی دیگر در برخی موارد وسعت نظر و سماحت و اعتدال از خود نشان داده است، چنانکه بر خلاف استاد خود ابن سالم -که بایزید بسطامی را به سبب شطح معروف او تکفیر کرده بود، بایزید را از موحدان میداند و نام او را در کنار نام عارفان بزرگی چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی و سهل تستری میآورد و بر خلاف بسیاری از زهاد زمان خود سماع را، اگر از روی لهو و برای لذت نفسانی نباشد، حلال میداند و میگوید: «هر که سماع را منکر آید، هفتاد صدیق را منکر شده باشد». | روش ابوطالب مکی در تصوف، چنانکه اشاره شد، بر مجاهدت و ریاضت نفس و بر زهد و ترک و تجرد مبتنی بوده است. وی جوع و سهر و صمت و خلوت را اساس سلوک میدانسته و ظاهرا در مواردی در این روش از حد اعتدال بیرون میرفته است. اما از سوی دیگر در برخی موارد وسعت نظر و سماحت و اعتدال از خود نشان داده است، چنانکه بر خلاف استاد خود ابن سالم -که بایزید بسطامی را به سبب شطح معروف او تکفیر کرده بود، بایزید را از موحدان میداند و نام او را در کنار نام عارفان بزرگی چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی و سهل تستری میآورد و بر خلاف بسیاری از زهاد زمان خود سماع را، اگر از روی لهو و برای لذت نفسانی نباشد، حلال میداند و میگوید: «هر که سماع را منکر آید، هفتاد صدیق را منکر شده باشد». | ||
ابوطالب از نمایندگان برجسته مکتب سالمیه به شمار میرود و بسیاری از آراء این مکتب از طریق او به صوفیه دورههای بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن | ابوطالب از نمایندگان برجسته مکتب سالمیه به شمار میرود و بسیاری از آراء این مکتب از طریق او به صوفیه دورههای بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن برجان، [[شاذلی، ابوالحسن|ابوالحسن شاذلی]] و ابن عربی انتقال یافته است. | ||
== احتمال معتزلی بودن ابوطالب == | == احتمال معتزلی بودن ابوطالب == | ||
ابن حجر | [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] گوید که [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]]، ابوطالب مکی را در شمار مصنفان معتزله آورده است و در بعضی از نسخههای کتاب [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]] نیز از شخصی به نام محمد بن علی مکی از مصنفان معتزله یاد شده است. | ||
ولی این شخص | ولی این شخص ابوطالب مکی نیست، زیرا اولا این قول از ابوالقاسم بلخی نقل شده است که در ۳۰۹ ق درگذشته و در این زمان ابو طالب مکی یا به دنیا نیامده بوده، یا بسیار کم سال بوده است؛ ثانیا گرچه ابوطالب مکی در برخی از مسائل کلامی، چون موضوع ذات و صفات و یگانه بودن آن دو، نظری نزدیک یا مشابه آراء معتزله دارد، اما در بیشتر موارد با آنان مخالف است. وی در مسائل علمی و کلامی خود را پیرو حسن بصری دانسته، درباره او گوید: «و هو امامنا فی هذا العلم» | ||
== وفات == | == وفات == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
ر.ک.دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج5 ص630، مجتبایی، فتحالله. | |||
دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج5 ص630، مجتبایی، فتحالله. | |||