ابوطالب مکی، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابو الحسن' به 'ابوالحسن'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو الحسن' به 'ابوالحسن')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۸: خط ۴۸:
از گستردگى و تنوع مطالب و موضوعاتى كه در کتاب «[[قوت القلوب]]» او ديده مى‌شود، چنين بر مى‌آيد كه وى در اوايل عمر در علوم مرسوم زمان خود به تحصيل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حديث و روايت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وى [[صحيح بخارى]] را نزد ابوزيد استماع كرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روايت گرفته بود و از كسانى چون ابوبكر آجرى، على بن احمد مصيصى، محمد بن عبدالحمید صنعانى و احمد ضحاك روايت مى‌كرد و كسانى چون عبدالعزيز ازجى و محمد بن مظفر خياط از او روايت كرده‌اند.
از گستردگى و تنوع مطالب و موضوعاتى كه در کتاب «[[قوت القلوب]]» او ديده مى‌شود، چنين بر مى‌آيد كه وى در اوايل عمر در علوم مرسوم زمان خود به تحصيل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حديث و روايت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وى [[صحيح بخارى]] را نزد ابوزيد استماع كرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روايت گرفته بود و از كسانى چون ابوبكر آجرى، على بن احمد مصيصى، محمد بن عبدالحمید صنعانى و احمد ضحاك روايت مى‌كرد و كسانى چون عبدالعزيز ازجى و محمد بن مظفر خياط از او روايت كرده‌اند.


ابوطالب روزگارى به رياضت‌هاى سخت عمر مى‌گذرانده و گفته‌اند كه سال‌ها خوراكش برگ و ريشه گياهان صحرا بوده است، تا جايى كه رنگ چهره‌اش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طريق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تسترى مى‌رسيد. وى با ابن جلاء نيز مصاحبت داشت و از او با عنوان شيخنا ابوبكر بن جلاء ياد مى‌كرد.
ابوطالب روزگارى به رياضت‌هاى سخت عمر مى‌گذرانده و گفته‌اند كه سال‌ها خوراكش برگ و ريشه گیاهان صحرا بوده است، تا جايى كه رنگ چهره‌اش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طريق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تسترى مى‌رسيد. وى با ابن جلاء نيز مصاحبت داشت و از او با عنوان شيخنا ابوبكر بن جلاء ياد مى‌كرد.


بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سال‌هاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمى‌آمدند، اما گاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مى‌شد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مى‌گرفت، چنان‌كه از او نقل كرده‌اند كه مى‌گفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از این رو به سخنان ناروا و بدعت‌آمیز متهم شد و مردم از او روى‌گردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت.  
بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سال‌هاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمى‌آمدند، اما گاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مى‌شد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مى‌گرفت، چنان‌كه از او نقل كرده‌اند كه مى‌گفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از این رو به سخنان ناروا و بدعت‌آمیز متهم شد و مردم از او روى‌گردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت.  
خط ۵۵: خط ۵۵:
روش ابوطالب مکی در تصوف، چنانکه اشاره شد، بر مجاهدت و ریاضت نفس و بر زهد و ترک و تجرد مبتنی بوده است. وی جوع و سهر و صمت و خلوت را اساس سلوک می‌دانسته و ظاهرا در مواردی در این روش از حد اعتدال بیرون می‌رفته است.  اما از سوی دیگر در برخی موارد وسعت نظر و سماحت و اعتدال از خود نشان داده است، چنانکه بر خلاف استاد خود ابن سالم -که بایزید بسطامی را به سبب شطح معروف او تکفیر کرده بود، بایزید را از موحدان می‌داند و نام او را در کنار نام عارفان بزرگی چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی و سهل تستری می‌آورد و بر خلاف بسیاری از زهاد زمان خود سماع را، اگر از روی لهو و برای لذت نفسانی نباشد، حلال می‌داند و می‌گوید: «هر که سماع را منکر آید، هفتاد صدیق را منکر شده باشد». 
روش ابوطالب مکی در تصوف، چنانکه اشاره شد، بر مجاهدت و ریاضت نفس و بر زهد و ترک و تجرد مبتنی بوده است. وی جوع و سهر و صمت و خلوت را اساس سلوک می‌دانسته و ظاهرا در مواردی در این روش از حد اعتدال بیرون می‌رفته است.  اما از سوی دیگر در برخی موارد وسعت نظر و سماحت و اعتدال از خود نشان داده است، چنانکه بر خلاف استاد خود ابن سالم -که بایزید بسطامی را به سبب شطح معروف او تکفیر کرده بود، بایزید را از موحدان می‌داند و نام او را در کنار نام عارفان بزرگی چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی و سهل تستری می‌آورد و بر خلاف بسیاری از زهاد زمان خود سماع را، اگر از روی لهو و برای لذت نفسانی نباشد، حلال می‌داند و می‌گوید: «هر که سماع را منکر آید، هفتاد صدیق را منکر شده باشد». 


ابوطالب از نمایندگان برجسته مکتب سالمیه به شمار می‌رود و بسیاری از آراء این مکتب از طریق او به صوفیه دوره‌های بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن برجان، ابو الحسن شاذلی و ابن عربی انتقال یافته است.
ابوطالب از نمایندگان برجسته مکتب سالمیه به شمار می‌رود و بسیاری از آراء این مکتب از طریق او به صوفیه دوره‌های بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن برجان، [[شاذلی، ابوالحسن|ابوالحسن شاذلی]] و ابن عربی انتقال یافته است.


== احتمال معتزلی بودن ابوطالب ==
== احتمال معتزلی بودن ابوطالب ==
ابن حجر عسقلانی گوید که ابن ندیم، ابو طالب مکی را در شمار مصنفان معتزله آورده است و در بعضی از نسخه‌های کتاب الفهرست نیز از شخصی به نام محمد بن علی مکی از مصنفان معتزله یاد شده است. 
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] گوید که [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]]، ابوطالب مکی را در شمار مصنفان معتزله آورده است و در بعضی از نسخه‌های کتاب [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]] نیز از شخصی به نام محمد بن علی مکی از مصنفان معتزله یاد شده است. 


ولی این شخص ابو طالب مکی نیست، زیرا اولا این قول از ابو القاسم بلخی نقل شده است که در ۳۰۹ ق درگذشته و در این زمان ابو طالب مکی یا به دنیا نیامده بوده، یا بسیار کم سال بوده است؛ ثانیا گرچه ابو طالب مکی در برخی از مسائل کلامی، چون موضوع ذات و صفات و یگانه بودن آن دو، نظری نزدیک یا مشابه آراء معتزله دارد، اما در بیشتر موارد با آنان مخالف است.  وی در مسائل علمی و کلامی خود را پیرو حسن بصری دانسته، درباره او گوید: «و هو امامنا فی هذا العلم»
ولی این شخص ابوطالب مکی نیست، زیرا اولا این قول از ابوالقاسم بلخی نقل شده است که در ۳۰۹ ق درگذشته و در این زمان ابو طالب مکی یا به دنیا نیامده بوده، یا بسیار کم سال بوده است؛ ثانیا گرچه ابوطالب مکی در برخی از مسائل کلامی، چون موضوع ذات و صفات و یگانه بودن آن دو، نظری نزدیک یا مشابه آراء معتزله دارد، اما در بیشتر موارد با آنان مخالف است.  وی در مسائل علمی و کلامی خود را پیرو حسن بصری دانسته، درباره او گوید: «و هو امامنا فی هذا العلم»


== وفات ==
== وفات ==
خط ۷۳: خط ۷۳:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


 
ر.ک.دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج5 ص630، مجتبایی، فتح‌الله.
دايرة المعارف بزرگ اسلامى ج5 ص630، مجتبایی، فتح‌الله.