۸۱٬۶۷۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ها ' به 'یها ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ای ' به 'یای ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
از مقدّمهی کتاب چنین دانسته میشود که این اثر ششمین کتاب از مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه است، زیرا نویسنده در انتهای مقدّمه در این خصوص چنین توضیح میدهد: ششمین جلد از این مجموعه، شرح حال، زندگی، اندیشه و سلوک عرفانی یکی دیگر از نامورترین شخصیّتهای جهان عرفان و تصوّف اسلامیاست. جناب [[ابوسعید فضل الله بن ابوالخیر بن احمد میهنی|ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر بن احمد میهنی]]، حافظ، فقیه، کلامی، محدّث، مفسّر، صوفی و عارف بزرگ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری<ref>مقدّمه، ص 9</ref>. | از مقدّمهی کتاب چنین دانسته میشود که این اثر ششمین کتاب از مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه است، زیرا نویسنده در انتهای مقدّمه در این خصوص چنین توضیح میدهد: ششمین جلد از این مجموعه، شرح حال، زندگی، اندیشه و سلوک عرفانی یکی دیگر از نامورترین شخصیّتهای جهان عرفان و تصوّف اسلامیاست. جناب [[ابوسعید فضل الله بن ابوالخیر بن احمد میهنی|ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر بن احمد میهنی]]، حافظ، فقیه، کلامی، محدّث، مفسّر، صوفی و عارف بزرگ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری<ref>مقدّمه، ص 9</ref>. | ||
کتاب هم به مانند دیگر کتابهای این مجموعه به زبانی بسیار ساده و روان نوشته شده است. نویسنده خود در مقدّمه به این روش نیز اشاره نموده است. وی میگوید این مجموعه، یعنی مشاهیر عرفان و فلسفه و از جمله این کتاب نهایت سعی را در | کتاب هم به مانند دیگر کتابهای این مجموعه به زبانی بسیار ساده و روان نوشته شده است. نویسنده خود در مقدّمه به این روش نیز اشاره نموده است. وی میگوید این مجموعه، یعنی مشاهیر عرفان و فلسفه و از جمله این کتاب نهایت سعی را در سادهنویسی داشته است تا خواننده با کمترین زحمت و بدون رجوع به قاموسها و فرهنگنامهها بتواند به سهولت متن را بخواند و بفهمد. این شیوه در دستور کار وی بوده است و میتوان گفت در اکثر این کتابهای این مجموعه نیز به همین گونه رفتار شده است با این حال نباید گمان کرد که نویسنده در همه جا از این شیوه استفاده کرده است، کما اینکه در برخی آثار نوشتاری سخت را به کار گرفته که جز افراد متخصّص از خوانش و فهم آن عاجز میشوند، برای نمونه [[تمهیدی بر معرفت نفس]] را میتوان نام برد. | ||
نویسنده در آغاز کتاب در بخش مقدّمه در خصوص تحقیقاتی با این تم میگوید: تحقیق و جست و جو در اقوال و احوال عارفان و اهل سلوک از لذّتبخشترین کارهای ممکن برای محقّقِ عرفان و تصوّف است، و این به چندین دلیل میتواند باشد، یکی از این بابت که اینان به معرفتِ عرفانی و کشف و شهودی رسیدهاند که بسیاری از پردهها و حجابهای راه از برابر دیدگانشان به کناری رفته، چیزها دیدهاند و به جاهایی رسیدهاند. هم از این بابت که این بزرگان، از رشدیافتگان سلوک معنوی و عرفان الهی هستند و در کشف رمزهای دینی و تأویل آیات قرآنی گامها برداشتهاند و در فهم بهتر کتاب خدا مؤثّر بودهاند، و هم از این بابت که آنان در زمرهی اولیاء الهی و مردان خدا هستند و همین نکات میتواند اسباب شوق و وجد همه کس به ویژه اهل تحقیق را از برای ذکرشان فراهم سازد. برخی از ایشان جزو کسانی هستند که میتوانند برای عصر ما و نسل جوان ما الگویی مثبت و سازنده در جهت سلوک عینی، عملی، انسانی و اجتماعی باشند، زیرا که خود آنان در جمع زیسته و از برای رشد زمان و جامعهی خود کوشیدهاند. شاگردان و مریدان صالح و سالم پروردهاند. حاکمان را نصیحت و اصلاح کردهاند و در بسیاری موارد از خطاها و ظلمهایشان کاستهاند و بسیاری از سرگشتگان را به دین الهی جذب و علاقه مند کردهاند<ref>مقدّمه، صص 8-7</ref>. | نویسنده در آغاز کتاب در بخش مقدّمه در خصوص تحقیقاتی با این تم میگوید: تحقیق و جست و جو در اقوال و احوال عارفان و اهل سلوک از لذّتبخشترین کارهای ممکن برای محقّقِ عرفان و تصوّف است، و این به چندین دلیل میتواند باشد، یکی از این بابت که اینان به معرفتِ عرفانی و کشف و شهودی رسیدهاند که بسیاری از پردهها و حجابهای راه از برابر دیدگانشان به کناری رفته، چیزها دیدهاند و به جاهایی رسیدهاند. هم از این بابت که این بزرگان، از رشدیافتگان سلوک معنوی و عرفان الهی هستند و در کشف رمزهای دینی و تأویل آیات قرآنی گامها برداشتهاند و در فهم بهتر کتاب خدا مؤثّر بودهاند، و هم از این بابت که آنان در زمرهی اولیاء الهی و مردان خدا هستند و همین نکات میتواند اسباب شوق و وجد همه کس به ویژه اهل تحقیق را از برای ذکرشان فراهم سازد. برخی از ایشان جزو کسانی هستند که میتوانند برای عصر ما و نسل جوان ما الگویی مثبت و سازنده در جهت سلوک عینی، عملی، انسانی و اجتماعی باشند، زیرا که خود آنان در جمع زیسته و از برای رشد زمان و جامعهی خود کوشیدهاند. شاگردان و مریدان صالح و سالم پروردهاند. حاکمان را نصیحت و اصلاح کردهاند و در بسیاری موارد از خطاها و ظلمهایشان کاستهاند و بسیاری از سرگشتگان را به دین الهی جذب و علاقه مند کردهاند<ref>مقدّمه، صص 8-7</ref>. | ||
نویسنده در انتهای مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: به هر جهت این نوشته نیز به مانند پنج کتاب گذشته [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین محمد مولوی]]، [[ابوبکر شبلی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] و [[بایزید بسطامی]] به این نیّت نوشته شده تا تحوّلی در زندگی و اندیشهی جوانان ما داشته باشد و آنان را با عرفان عمیق و تصوّف صحیح آشنا کند و از گرایشهای خطا و خام جوانان به برخی مسلکهای ناراست و نادرست جلوگیری کند. شناخت این عارفان با نوع اندیشه و سلوکی که داشتهاند میتواند مرجعی برای گراییدن درست در زندگی باشد و قهراً بدون شناخت این بزرگان به علّت نبودن ملاک و محک صحیح | نویسنده در انتهای مقدّمه در خصوص این کتاب مینویسد: به هر جهت این نوشته نیز به مانند پنج کتاب گذشته [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین محمد مولوی]]، [[ابوبکر شبلی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] و [[بایزید بسطامی]] به این نیّت نوشته شده تا تحوّلی در زندگی و اندیشهی جوانان ما داشته باشد و آنان را با عرفان عمیق و تصوّف صحیح آشنا کند و از گرایشهای خطا و خام جوانان به برخی مسلکهای ناراست و نادرست جلوگیری کند. شناخت این عارفان با نوع اندیشه و سلوکی که داشتهاند میتواند مرجعی برای گراییدن درست در زندگی باشد و قهراً بدون شناخت این بزرگان به علّت نبودن ملاک و محک صحیح عرفانیای بسا که برخی به بیراهه روند و به جای کمال به سقوط معنوی و لاابالیگری بگرایند و به جای ایمان به کفر برسند<ref>مقدّمه، ص 16</ref>. | ||
فهرست مطالب کتاب ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش که در ابتدای کتاب آمده بدین شرح است: مقدّمه. ابوسعید و خانواده. آموزشها و دانشها. شخصیّت ابوسعید. ابوسعید و مردم. معاصران ابوسعید. مسافرتهای ابوسعید. ابوسعید و شعر. ابوسعید و عرفان و تصوف. ابوسعید و کتابشویی. کلمات ابوسعید. حکایات ابوسعید. پاسخ به پرسشها. مذهب ابوسعید. پایان زندگانی ابوسعید. و در انتهای اثر نیز منابع و مآخذ باافهی نمایه وجود دارد. برخی از عناوین کلّی دارای زیرمجموعههایی چند هست که ربطی تمام با عنوان اصلی دارد. | فهرست مطالب کتاب ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش که در ابتدای کتاب آمده بدین شرح است: مقدّمه. ابوسعید و خانواده. آموزشها و دانشها. شخصیّت ابوسعید. ابوسعید و مردم. معاصران ابوسعید. مسافرتهای ابوسعید. ابوسعید و شعر. ابوسعید و عرفان و تصوف. ابوسعید و کتابشویی. کلمات ابوسعید. حکایات ابوسعید. پاسخ به پرسشها. مذهب ابوسعید. پایان زندگانی ابوسعید. و در انتهای اثر نیز منابع و مآخذ باافهی نمایه وجود دارد. برخی از عناوین کلّی دارای زیرمجموعههایی چند هست که ربطی تمام با عنوان اصلی دارد. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ابوسعید شیخی است دانشمند و آگاه به مطلب و جریانات تصوّف زمان خود و آنچه که از دیرباز تا آن زمان قابل دین و دانستن بوده است. در بخش کتابشویی در همین کتاب نشانی از کتابخانهی بزرگ او و اینکه وی آنها را در طول زمان خوانده و دانسته است وجود دارد. در همین مقدّمه اشارهای به منابع کهن در توصیف و شناخت ابوسعید وجود دارد کما این که به کتاب [[حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر]] که توسّط یکی از نوادگان او صورت گرفته توجّه داده است و دیگر کتاب [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|اسرار التّوحید فی مقامات الشّیخ ابوسعید]] که توسّط تعدادی از اساتید تصحیح و منشتر شده است. در تصحیح این اثر و انشار آن نیز مثل برخی دیگر از آثار مستشرقین پیشتاز بوده و گوی سبقت را از داخلیها ربودهاند. برای نخستین بار در این دوران [[والنتین ژوکوفسکی]] شرق شناس شهیر روسی به این امر اهتمام کرد و بعد از آن اساتید برجستهی داخلی پیرو آن و شاید از روی همان نسخه به مطالعه و تصحیح تازه اقدام کرده باشند<ref>مقدّمه، صص 13-12</ref>. | ابوسعید شیخی است دانشمند و آگاه به مطلب و جریانات تصوّف زمان خود و آنچه که از دیرباز تا آن زمان قابل دین و دانستن بوده است. در بخش کتابشویی در همین کتاب نشانی از کتابخانهی بزرگ او و اینکه وی آنها را در طول زمان خوانده و دانسته است وجود دارد. در همین مقدّمه اشارهای به منابع کهن در توصیف و شناخت ابوسعید وجود دارد کما این که به کتاب [[حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر]] که توسّط یکی از نوادگان او صورت گرفته توجّه داده است و دیگر کتاب [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|اسرار التّوحید فی مقامات الشّیخ ابوسعید]] که توسّط تعدادی از اساتید تصحیح و منشتر شده است. در تصحیح این اثر و انشار آن نیز مثل برخی دیگر از آثار مستشرقین پیشتاز بوده و گوی سبقت را از داخلیها ربودهاند. برای نخستین بار در این دوران [[والنتین ژوکوفسکی]] شرق شناس شهیر روسی به این امر اهتمام کرد و بعد از آن اساتید برجستهی داخلی پیرو آن و شاید از روی همان نسخه به مطالعه و تصحیح تازه اقدام کرده باشند<ref>مقدّمه، صص 13-12</ref>. | ||
غیر از دو اثر قدیمیمذکور نوشتهها ی دیگر هم در راه شناساندن ابوسعید وجود داشته که نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] یکایک آنها را دیده و در مقدّمهی خود به آن متذکرّر بوده است، به مانند: [[ابوسعید نامه]] از [[سیّد محمّد دامادی|سید محمد دامادی]]، و یا برخی از نوشتههای استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرینکوب]] به مانند ارزش میراث صوفیه و [[جستجو در تصوّف ایران|جستجو در تصوف ایران]]. همینطور اشاره به اشارات [[شیمل، آنه ماری|آن ماری شیمل]] کرده است و از همه مهمتر کتاب [[ابوسعید ابوالخیر، حقیقت و افسانه]] از پروفسور [[فریتس مایر]]. امّا غیر از اینها در مجموعه تذکرهها و آثار عرفانی و صوفیانهی قدیم نیز مطالبی پراکنده وجود دارد که نویسنده برای این پژوهش هیچ کدام را از دست نداده و در پژوهش خود نقطهی ابهامیباقی نگذاشته است. آثار منظوم [[عطار]]، [[حکیم سنایی]]، تفسیر [[میبدی، | غیر از دو اثر قدیمیمذکور نوشتهها ی دیگر هم در راه شناساندن ابوسعید وجود داشته که نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] یکایک آنها را دیده و در مقدّمهی خود به آن متذکرّر بوده است، به مانند: [[ابوسعید نامه]] از [[سیّد محمّد دامادی|سید محمد دامادی]]، و یا برخی از نوشتههای استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرینکوب]] به مانند ارزش میراث صوفیه و [[جستجو در تصوّف ایران|جستجو در تصوف ایران]]. همینطور اشاره به اشارات [[شیمل، آنه ماری|آن ماری شیمل]] کرده است و از همه مهمتر کتاب [[ابوسعید ابوالخیر، حقیقت و افسانه]] از پروفسور [[فریتس مایر]]. امّا غیر از اینها در مجموعه تذکرهها و آثار عرفانی و صوفیانهی قدیم نیز مطالبی پراکنده وجود دارد که نویسنده برای این پژوهش هیچ کدام را از دست نداده و در پژوهش خود نقطهی ابهامیباقی نگذاشته است. آثار منظوم [[عطار]]، [[حکیم سنایی]]، تفسیر [[میبدی، احمد بن محمد|رشیدالدین میبدی]]، نوشتههای امام [[غزالی، محمد بن محمد|محمد غزالی]]، [[تلبیس ابلیس]] [[ابن جوزی]]، [[كشف المحجوب (تصنیف)|کشف المحجوب]] [[هجویری، علی بن عثمان|هجویری]]، نوشتهها ی [[خواجه عبدالله انصاری]]، نکتههای [[عین القضاة همدانی]] و [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشیری]] و دیگران<ref>مقدّمه، صص 15-13</ref>. | ||
در فصل ابوسعید و خانواده اطلاعاتی در خصوص زندگی صوری شیخ ارائه میدهد. ولادت او در اوّل ماه محرّم سال 357 هجری بوده و زادگاه او که با خوانشهای متفاوت در منابع دیده شده مهنه نام داشته که امروزه در ترکمنستان است. پدر او معروف به ابوالخیر و مشهور به بابو بوالخیر به عطاری اشتغال داشته است و وضع مالی خوبی هم برای او نوشتهاند. گرایش صوفیانهی خانوادهی ابوسعید وی را از همان کودکی به شریعت و طریقت مشتاق کرده و با فکر کودکانه اندیشههای بلند صوفیانه را مرور میکرده تا آن شد که شد. از مادر ابوسعید هیچ گزارشی وجود ندارد ولی اینقدر هست که محرّک اصلی ابوسعید در همان کودکی که به مجالس عرفانی راه یابد همین مادر بوده است<ref>متن، ص 20</ref>. داستانی در منابع از عشق و ارادتش به الله در همان دوران کودکی وجود دارد که اتاق خود را سرشار از نام الله میکند<ref>متن، ص 21</ref>. | در فصل ابوسعید و خانواده اطلاعاتی در خصوص زندگی صوری شیخ ارائه میدهد. ولادت او در اوّل ماه محرّم سال 357 هجری بوده و زادگاه او که با خوانشهای متفاوت در منابع دیده شده مهنه نام داشته که امروزه در ترکمنستان است. پدر او معروف به ابوالخیر و مشهور به بابو بوالخیر به عطاری اشتغال داشته است و وضع مالی خوبی هم برای او نوشتهاند. گرایش صوفیانهی خانوادهی ابوسعید وی را از همان کودکی به شریعت و طریقت مشتاق کرده و با فکر کودکانه اندیشههای بلند صوفیانه را مرور میکرده تا آن شد که شد. از مادر ابوسعید هیچ گزارشی وجود ندارد ولی اینقدر هست که محرّک اصلی ابوسعید در همان کودکی که به مجالس عرفانی راه یابد همین مادر بوده است<ref>متن، ص 20</ref>. داستانی در منابع از عشق و ارادتش به الله در همان دوران کودکی وجود دارد که اتاق خود را سرشار از نام الله میکند<ref>متن، ص 21</ref>. |