۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE02807AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او از 670 ق(يا 668 ق) شروع به تحصيل علم كرد.به شهرهاى بسيارى در مغرب و مشرق مسافرت نمود و از محضر استادان بسيار و بنامى بهره جست.خود وى استادانش را 450 تن شمرده و در جايى ديگر شمار آنان را با كسانى كه به او اجازۀ نقل حديث دادهاند،1500 تن نوشته است.وى نخست در زادگاهش نزد ابومحمد عبدالحق بن على انصارى و در غرناطه نزد ابوجعفر ابن طباع و ابن بشير قراءات هفتگانه را آموخت.سپس به ملازمت ابن زبير در آمد و از او نحو آموخت.بار ديگر در مالقه از ابن زبير علم حديث، اصول فقه و نيز منطق آموخت.وى سپس به المريه، جزيرة الخضراء، جبل الفتح رفت و از استادان بنام آن ديار كسب علم كرد.از اندلس عازم مغرب شد و در سبته، بجايه، تونس از استادان فراوان بهره برد.در 679ق برای گزاردن حج به حجاز رفت.ضمن این سفر در مكه، منى و جده نيز به استماع حديث پرداخت.علت مهاجرت وى از مغرب به مشرق | او از 670 ق(يا 668 ق) شروع به تحصيل علم كرد.به شهرهاى بسيارى در مغرب و مشرق مسافرت نمود و از محضر استادان بسيار و بنامى بهره جست.خود وى استادانش را 450 تن شمرده و در جايى ديگر شمار آنان را با كسانى كه به او اجازۀ نقل حديث دادهاند،1500 تن نوشته است.وى نخست در زادگاهش نزد ابومحمد عبدالحق بن على انصارى و در غرناطه نزد ابوجعفر ابن طباع و ابن بشير قراءات هفتگانه را آموخت.سپس به ملازمت ابن زبير در آمد و از او نحو آموخت.بار ديگر در مالقه از ابن زبير علم حديث، اصول فقه و نيز منطق آموخت.وى سپس به المريه، جزيرة الخضراء، جبل الفتح رفت و از استادان بنام آن ديار كسب علم كرد.از اندلس عازم مغرب شد و در سبته، بجايه، تونس از استادان فراوان بهره برد.در 679ق برای گزاردن حج به حجاز رفت.ضمن این سفر در مكه، منى و جده نيز به استماع حديث پرداخت.علت مهاجرت وى از مغرب به مشرق زمین عوامل گوناگونى داشته، اما مهمتر از همه را مىتوان ادامۀ تحصيل و بهره مندى از مجالس درس دانشمندان مشرق زمین، برشمرد. | ||
در 680ق به قاهره رسيد و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پىگيرى كرد. | در 680ق به قاهره رسيد و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پىگيرى كرد. | ||
وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده شد،یکسره به تدريس و تأليف پرداخت.[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مىگوید:در | وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده شد،یکسره به تدريس و تأليف پرداخت.[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مىگوید:در میان استادانم هيچ كس را به سخت كوشى وى نيافتم.هر گاه به خدمتش رسيدم،يا در كار تدريس بود،يا به جمع حديث و تأليف و تصنيف مشغول بود و هرگز او را در غير این حالات نيافتم. | ||
==تدريس و شاگردان ابوحيان== | ==تدريس و شاگردان ابوحيان== | ||
ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت.در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد.وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت.شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در | ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت.در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد.وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت.شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در میان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ابن هشام، تقى الدين سبکىو فرزند وى تاج الدين سبک ى، ابن عقيل، ابن رافع، ابن فضل الله، ابن مرزوق و...مى توان نام برد.[[شهيد ثانى]] بواسطه شاگردش جمالالدين بن عبدالصمد بن ابراهيم بن خليل بغدادى از وى روايت مىكند.چنانكه از آثار او بر مىآيد، وى با زبانهاى فارسی، تركى و حبشى نيز آشنا بوده و چند اثر خود را به این زبانها تأليف كرده است. | ||
==ذوق شخصى== | ==ذوق شخصى== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ابوحيان قبل از مهاجرت به شرق همانند بسيارى از مردم اندلس مذهب ظاهرى داشت و نسبت به آن سخت تعصب مىورزيد، اما پس از ورود به مصر مانند بسيارى از دانشمندان ديگر مغربى چون [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحت تأثير محيط مدارس مصر تغيير مذهب داد و با آنكه خود تأكيد بسيار كرده بود كه | ابوحيان قبل از مهاجرت به شرق همانند بسيارى از مردم اندلس مذهب ظاهرى داشت و نسبت به آن سخت تعصب مىورزيد، اما پس از ورود به مصر مانند بسيارى از دانشمندان ديگر مغربى چون [[ابنمالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحت تأثير محيط مدارس مصر تغيير مذهب داد و با آنكه خود تأكيد بسيار كرده بود كه همیشه بر آيين ظاهرى خواهد ماند، به مذهب شافعى گراييد و قصيدهاى نيز در مدح شافعى سرود.نسبت به [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] ارادت خاصى داشت و دشمنانش را لعن مىكرد و در آثار خود گاه به اقوال آن حضرت استناد مىجست. | ||
با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مىدانسته است. ابوحيان از | با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مىدانسته است. ابوحيان از میان علماى معاصر،[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] را كه بين سالهاى 709 تا 713ق در اسكندريه و قاهره اقامت داشت، بسيار مىستود و حتى قصيدهاى در مدح وى سرود.اما پس از آنكه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در کتاب العرش بر [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] خردۀ بسيار گرفت، ابوحيان از او روى برتافت و به صف مخالفان او پيوست. | ||
==شعر== | ==شعر== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
ابوحيان نسبت به مردم بسيار بد گمان بود و نيز طبعى سخت بخيل داشت و شگفت آنكه به بخل خود افتخار مىكرد و در هر مجلسى آن را مىستود و ارباب كرم و بخشش را نكوهش مىكرد.زر و سيم را چندان دوست مىداشت كه آن را درمان هر درد مىشمرد.از این رو بر خلاف ديگر علما هيچ گاه مال خود را صرف خريد کتاب نكرد و | ابوحيان نسبت به مردم بسيار بد گمان بود و نيز طبعى سخت بخيل داشت و شگفت آنكه به بخل خود افتخار مىكرد و در هر مجلسى آن را مىستود و ارباب كرم و بخشش را نكوهش مىكرد.زر و سيم را چندان دوست مىداشت كه آن را درمان هر درد مىشمرد.از این رو بر خلاف ديگر علما هيچ گاه مال خود را صرف خريد کتاب نكرد و همیشه از کتابهایى كه به عاريت مىگرفت، استفاده مىكرد. | ||
==فرزند== | ==فرزند== | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
[[الهدایة في النحو]] | [[الهدایة في النحو]] | ||
[[الهجاء آخر ابواب التذييل و | [[الهجاء آخر ابواب التذييل و التکمیل]] | ||
[[تحفة الأريب بما في القرآن من اللغات و الغريب]] | [[تحفة الأريب بما في القرآن من اللغات و الغريب]] | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
[[منهج السالک في الکلام علي ألفية إبن مالک]] | [[منهج السالک في الکلام علي ألفية إبن مالک]] | ||
[[التذييل و | [[التذييل و التکمیل في شرح کتاب التسهيل]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
ویرایش