ابن کثیر، اسماعیل بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR01494.jpg|بندانگشتی|ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر]]
[[پرونده:NUR01494.jpg|بندانگشتی|ابن کثیر، اسماعیل بن عمر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type="authorName" |ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر
! نام!! data-type="authorName" |ابن کثیر، اسماعیل بن عمر
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
خط ۲۴: خط ۲۴:
|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |701ق مطابق با 1302م
| data-type="authorbirthDate" |701ق مطابق با 1302م
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
خط ۷۶: خط ۷۶:
-تقى‌الدين ابوالعباس احمد بن تيمیۀ حنبلى كه شايد بيشترين تأثير را بر ابن كثير گذاشت و او با بيانى بس ستايش آمیز از پايگاه این استاد در معقول و منقول ياد مى‌كند. گویا ابن كثير به سبب پيروى از آراء [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] گرفتاريهایى داشته است، با اينهمه به اختلاف نظر ابن كثير با [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در مورد يگانگى يا تعدد مراكز تصمیم گیرى سياسى اشاره شده است؛
-تقى‌الدين ابوالعباس احمد بن تيمیۀ حنبلى كه شايد بيشترين تأثير را بر ابن كثير گذاشت و او با بيانى بس ستايش آمیز از پايگاه این استاد در معقول و منقول ياد مى‌كند. گویا ابن كثير به سبب پيروى از آراء [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] گرفتاريهایى داشته است، با اينهمه به اختلاف نظر ابن كثير با [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در مورد يگانگى يا تعدد مراكز تصمیم گیرى سياسى اشاره شده است؛


-جمال‌الدين ابوالحجاج مزّى، از محدثان بزرگ شام كه تهذيب او دربارۀ رجال صحاح ستّة انگیزۀ كوششهاى تكمیلى ابن كثير در این باب شد و ابن كثير دختر او زينب را به همسرى گرفت. بيان وى در مورد مزّى و همسر او ام فاطمه عايشه با تحسين و احترام همراه است؛
-جمال‌الدين ابوالحجاج مزّى، از محدثان بزرگ شام كه تهذيب او دربارۀ رجال صحاح ستّة انگیزۀ كوششهاى تكمیلى ابن كثير در این باب شد و ابن كثير دختر او زينب را به همسرى گرفت. بيان وى در مورد مزّى و همسر او ام فاطمه عايشه با تحسين و احترام همراه است؛


-[[ذهبی، محمد بن احمد|شمس‌الدين محمد ذهبى]] یکى ديگر از چهره‌هاى درخشان مؤثر در كار علمى ابن كثير است كه از او به عنوان مورخ اسلام ياد كرده و [[ذهبى]] نيز به نوبۀ خود و به رغم بزرگى قابل ملاحظۀ سن نسبت به ابن كثير، از او به عنوان استاد خود نام برده است؛
-[[ذهبی، محمد بن احمد|شمس‌الدين محمد ذهبى]] یکى ديگر از چهره‌هاى درخشان مؤثر در كار علمى ابن كثير است كه از او به عنوان مورخ اسلام ياد كرده و [[ذهبى]] نيز به نوبۀ خود و به رغم بزرگى قابل ملاحظۀ سن نسبت به ابن كثير، از او به عنوان استاد خود نام برده است؛


-علم‌الدين ابومحمد قاسم برزالى شافعى، محدث و مورخ شام كه ابن كثير افزون بر شاگردى نزد او، تأليف استاد را در تاريخ شام تا پایان 738 ق1338/‌م در آخر تاريخ خود نقل كرده و حوادث پس از آن را چون ذيلى بر نوشتۀ استاد افزوده است؛ نيز ابن حجر از برخى ديگر از مشايخ و استادان مصرى او نام برده است.
-علم‌الدين ابومحمد قاسم برزالى شافعى، محدث و مورخ شام كه ابن كثير افزون بر شاگردى نزد او، تأليف استاد را در تاريخ شام تا پایان 738 ق1338/‌م در آخر تاريخ خود نقل كرده و حوادث پس از آن را چون ذيلى بر نوشتۀ استاد افزوده است؛ نيز ابن حجر از برخى ديگر از مشايخ و استادان مصرى او نام برده است.


ابن كثير به سبب زندگى طولانى در دمشق و اشتغال در آنجا به شدت تحت تأثير این محيط قرار گرفت. او غير از تأليف و تصنيف، به كار وعظ و تدريس و ادارۀ بعضى مراكز آموزش علوم دينى نيز مشغول بود. از همۀ اشتغالات او در امور اجتماعى آگاهى نداريم، جز آنكه مى‌دانيم او نخستين خطبۀ خود را در مسجد جامع جديد شهر مزّه در محرم 746 در زمان حكومت امیر سيف‌الدين يلبغا بر دمشق ايراد كرد و مدتى بعد (748 ق) در زمان حكومت ارغون شاه بر آن شهر، در پى درگذشت استادش [[ذهبى]]، به تدريس حديث در مدرسۀ ام صالح پرداخت كه مهم‌ترين مجلس درس او بود. پس از مرگ تقى‌الدين سبکی در 756ق مدت كوتاهى رياست دار الحديث اشرفيه به وى واگذار شد. او خود از آغاز درس تفسيرش در مسجد جامع دمشق در شوال 767) خبر داده است.
ابن كثير به سبب زندگى طولانى در دمشق و اشتغال در آنجا به شدت تحت تأثير این محيط قرار گرفت. او غير از تأليف و تصنيف، به كار وعظ و تدريس و ادارۀ بعضى مراكز آموزش علوم دينى نيز مشغول بود. از همۀ اشتغالات او در امور اجتماعى آگاهى نداريم، جز آنكه مى‌دانيم او نخستين خطبۀ خود را در مسجد جامع جديد شهر مزّه در محرم 746 در زمان حكومت امیر سيف‌الدين يلبغا بر دمشق ايراد كرد و مدتى بعد (748 ق) در زمان حكومت ارغون شاه بر آن شهر، در پى درگذشت استادش [[ذهبى]]، به تدريس حديث در مدرسۀ ام صالح پرداخت كه مهم‌ترين مجلس درس او بود. پس از مرگ تقى‌الدين سبکی در 756ق مدت كوتاهى رياست دار الحديث اشرفيه به وى واگذار شد. او خود از آغاز درس تفسيرش در مسجد جامع دمشق در شوال 767) خبر داده است.


گذشته از آن، ابن كثير به سبب شهرت در علوم دينى در برخى از محاكمات و اختلافات دينى و مذهبى و سياسى شركت داشت.
گذشته از آن، ابن كثير به سبب شهرت در علوم دينى در برخى از محاكمات و اختلافات دينى و مذهبى و سياسى شركت داشت.


وى در اواخر عمر نابينا شد و در حالى كه آوازۀ آثار و فتاویش به دوردستها رسيده بود، در 15 شعبان يا 26 آن ماه در 74 سالگى در دمشق در گذشت (ابن تغرى بردى، 415/2) و در آرامگاه صوفيان كنار قبر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] به خاک سپرده شد.
وى در اواخر عمر نابينا شد و در حالى كه آوازۀ آثار و فتاویش به دوردستها رسيده بود، در 15 شعبان يا 26 آن ماه در 74 سالگى در دمشق در گذشت (ابن تغرى بردى، 415/2) و در آرامگاه صوفيان كنار قبر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] به خاک سپرده شد.


پسر ابن كثير به نام عمر، ملقب به عزالدين بر اثر توجه پدر، در فقه و حديث به جايى رسيد ‎كه پس از درگذشت ابن كثير به جاى او در نجيبيه و خيضريه به تدريس پرداخت و بارها به تصدى مقام حسبت رسيد ‎و ناظر اوقاف و صدقات شد. او را نيز پس از مرگ در كنار قبر پدرش به خاک سپردند.
پسر ابن كثير به نام عمر، ملقب به عزالدين بر اثر توجه پدر، در فقه و حديث به جايى رسيد ‎كه پس از درگذشت ابن كثير به جاى او در نجيبيه و خيضريه به تدريس پرداخت و بارها به تصدى مقام حسبت رسيد ‎و ناظر اوقاف و صدقات شد. او را نيز پس از مرگ در كنار قبر پدرش به خاک سپردند.


هرچند ابن كثير به لحاظ مجالس تدريسش شاگردان بسيارى داشته، ولى از آن میان فقط از برخى همچون محیی‌الدين ابوزكريا ابن الرّحبى و شهاب‌الدين ابن حجّى ياد شده است. حسینى دمشقى كه از او روايت كرده،ظاهرا از همدرسانش بوده است.
هرچند ابن كثير به لحاظ مجالس تدريسش شاگردان بسيارى داشته، ولى از آن میان فقط از برخى همچون محیی‌الدين ابوزكريا ابن الرّحبى و شهاب‌الدين ابن حجّى ياد شده است. حسینى دمشقى كه از او روايت كرده، ظاهرا از همدرسانش بوده است.


==عقايد و آراء==
==عقايد و آراء==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
از لحاظ تربيت علمى، مسائل مورد توجه و حاصل كار، همانندى چشمگیرى میان ابن كثير و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ديده مى‌شود (لائوست، 77). محور اصلى توجه هر دو، شناخت دين اسلام و كوشش در شناساندن آن بوده است. این شناخت از طريق تعمق در منابع اصيل يعنى قرآن، حديث، تفسير، سيره، رجال، تاريخ و لوازم اولیۀ آن چون لغت و نحو ممكن مى‌شد. ابن كثير در هر یک از این زمینه‌ها به مطالعۀ گسترده‌اى پرداخت و حاصل كوشش خود را در آثار متعددى بر جاى گذاشت، اما از دايرۀ تقليد و پيروى از پيشينيان و شرح و تلخيص آثار آنان فراتر نرفت (عبدالواحد، 6). آنچه در این محدوده به كار او امتياز مى‌بخشيد، تحقيق، دقت، نقد اسناد، پالايش اخبار، بى اعتمادى به اسرائيليات و مخالفت با موهومات بود.
از لحاظ تربيت علمى، مسائل مورد توجه و حاصل كار، همانندى چشمگیرى میان ابن كثير و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ديده مى‌شود (لائوست، 77). محور اصلى توجه هر دو، شناخت دين اسلام و كوشش در شناساندن آن بوده است. این شناخت از طريق تعمق در منابع اصيل يعنى قرآن، حديث، تفسير، سيره، رجال، تاريخ و لوازم اولیۀ آن چون لغت و نحو ممكن مى‌شد. ابن كثير در هر یک از این زمینه‌ها به مطالعۀ گسترده‌اى پرداخت و حاصل كوشش خود را در آثار متعددى بر جاى گذاشت، اما از دايرۀ تقليد و پيروى از پيشينيان و شرح و تلخيص آثار آنان فراتر نرفت (عبدالواحد، 6). آنچه در این محدوده به كار او امتياز مى‌بخشيد، تحقيق، دقت، نقد اسناد، پالايش اخبار، بى اعتمادى به اسرائيليات و مخالفت با موهومات بود.


از لحاظ شيوۀ بيان، ابن كثير با وجود گرايش به سجع و آرايشهاى لفظى كه مقتضاى عصر بود، غالباً به زبانى غير فاخر و گاه عامیانه اداى مطلب مى‌كرد. اسلوب بيان او در تاريخ، قابل سنجش با اسلوب مورخان پيشين چون [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، مسعودى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] نيست و در فصاحت به پايۀ مورخ معاصرش [[ابن خلدون]] هم نمى‌رسد. به ديگر سخن، ابن كثير به معنى بيش از لفظ اهمیت داده است (نك‍: ابوملحم، «غ»). [[ذهبى]] به سودمندى نوشته‌هاى او اشاره كرده (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) و به گفتۀ ابن حجر، نوشته‌هاى او در زمان حياتش در اقطار مختلف شناخته شده بود (الدرر، 445/1). خود ابن كثير داستانى را در مورد اخير نقل كرده است (البداية، 295/14). علاوه بر مهم‌ترين اثر ابن كثير، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهایة]] (ه‍ م) آثار مهم ديگر او اينهاست:
از لحاظ شيوۀ بيان، ابن كثير با وجود گرايش به سجع و آرايشهاى لفظى كه مقتضاى عصر بود، غالباً به زبانى غير فاخر و گاه عامیانه اداى مطلب مى‌كرد. اسلوب بيان او در تاريخ، قابل سنجش با اسلوب مورخان پيشين چون [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، مسعودى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] نيست و در فصاحت به پايۀ مورخ معاصرش [[ابن خلدون]] هم نمى‌رسد. به ديگر سخن، ابن كثير به معنى بيش از لفظ اهمیت داده است (نك‍: ابوملحم، «غ»). [[ذهبى]] به سودمندى نوشته‌هاى او اشاره كرده (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) و به گفتۀ ابن حجر، نوشته‌هاى او در زمان حياتش در اقطار مختلف شناخته شده بود (الدرر، 445/1). خود ابن كثير داستانى را در مورد اخير نقل كرده است (البداية، 295/14). علاوه بر مهم‌ترين اثر ابن كثير، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهایة]] (ه‍ م) آثار مهم ديگر او اينهاست:


===الف-چاپى===
===الف-چاپى===
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
[[السيرة النبوية (ابن‌ کثير)]]  
[[السيرة النبوية (ابن‌ کثير)]]  


[[البداية و النهاية (دارالفکر)]]  
[[السيرة النبوية (تحقیق عبدالواحد)]]
 
[[البدایة و النهایة]]
 
[[البداية و النهاية (دارالکتب العلمیه)]]
 
[[استشهاد الحسين رضي‌الله عنه و يليه رأس الحسين رضي‌الله عنه]]
 
[[اختصار علوم الحديث]]


[[السعي الحثيث إلی شرح اختصار علوم الحديث]]  
[[السعي الحثيث إلی شرح اختصار علوم الحديث]]