ابن کثیر، اسماعیل بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |عمر
|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |1302 م
| data-type="authorbirthDate" |701ق  مطابق با 1302م
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
| data-type="authorBirthPlace" |
| data-type="authorBirthPlace" |دمشق
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
| data-type="authorDeathDate" |774 ق یا 1373 م
| data-type="authorDeathDate" |774ق یا 1373م
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |
| data-type="authorTeachers" |برهان‌الدين ابواسحاق ابراهیم فزارى
 
تقى‌الدين ابوالعباس احمد بن تيمیۀ حنبلى
 
جمال‌الدين ابوالحجاج مزّى
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |[[طبقات الشافعية (ابن كثير)]]  
| data-type="authorWritings" |[[البداية و النهاية (دارالفکر)]]
[[معجزات النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم]]
 
[[نظرة في كتاب البداية و النهاية للحافظ ابن كثير الدمشقي]]
 
[[تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)]]
 
[[طبقات الشافعية (ابن كثير)]]
 
[[قصص الأنبياء (ابن كثير)]]
 
[[البداية و النهاية (دارالفکر)]]
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۴۳: خط ۵۸:
</div>
</div>


'''ابن كثير، عمادالدين ابوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير قرشى'''(701-774 ق1302/-1373 م)، مورخ، مفسّر و محدّث مشهور شافعى. در قريۀ مجيدل يا مجدل (حسينى، 57؛ خطراوى، 31/14-32) از قراى بصرى نزدیک دمشق زاده شد و از این رو او را بصروى نيز خوانده‌اند. نسبت «بصرى» كه در برخى مآخذ (مثلاًابن عماد، 231/6) آمده، ظاهرا بصرىّ به جاى بصروى است. دربارۀ تاريخ تولد و نام نياكانش میان نویسندگان اختلاف است (ابن قاضى شهبه، طبقات، 113/3؛طهطاوى، 157). اگر چه او خود در این باره اطلاعاتى بر جاى گذاشته (البداية، 21/14، 31) كه البته محل اعتماد است، اشكالاتى در ضبط برخى از این نامها ديده مى‌شود كه ناشى از بى دقتى كاتبان نسخه‌هاى آثار اوست. پدر او شهاب‌الدين ابوحفص عمر (ح 640- جمادى الاول 703 ق1242/-دسامبر 1303 م) در آغاز مذهب حنفى داشت و پس از آنكه از بصرى به قريه‌اى در مشرق آن شهر رفت و خطيب آنجا شد به مذهب شافعى گروید. سپس به مجيدل رفت و در آنجا برای بار دوم همسر اختيار كرد و فرزندانى يافت. او كه بزرگ‌ترين پسر خود به نام اسماعيل را پيش‌تر از دست داده بود، آخرين فرزند خود را به ياد او اسماعيل نام گذاشت و در خردسالىِ همین اسماعيل در مجيدل درگذشت (همان، 31/14-32).
'''ابن كثير، عمادالدين ابوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير قرشى'''(701-774 ق)، مورخ، مفسّر و محدّث و فقیه مشهور شافعى.  
 
== ولادت ==
در قريۀ مجيدل يا مجدل از قراى بصرى نزدیک دمشق زاده شد و از این رو او را بصروى نيز خوانده‌اند. نسبت «بصرى» كه در برخى مآخذ آمده، ظاهرا بصرىّ به جاى بصروى است. دربارۀ تاريخ تولد و نام نياكانش میان نویسندگان اختلاف است. اگر چه او خود در این باره اطلاعاتى بر جاى گذاشته كه البته محل اعتماد است، اشكالاتى در ضبط برخى از این نامها ديده مى‌شود كه ناشى از بى دقتى كاتبان نسخه‌هاى آثار اوست. پدر او شهاب‌الدين ابوحفص عمر در آغاز مذهب حنفى داشت و پس از آنكه از بصرى به قريه‌اى در مشرق آن شهر رفت و خطيب آنجا شد به مذهب شافعى گروید. سپس به مجيدل رفت و در آنجا برای بار دوم همسر اختيار كرد و فرزندانى يافت. او كه بزرگ‌ترين پسر خود به نام اسماعيل را پيش‌تر از دست داده بود، آخرين فرزند خود را به ياد او اسماعيل نام گذاشت و در خردسالىِ همین اسماعيل در مجيدل درگذشت.
 
سرپرستى اسماعيل را پس از پدر، برادر بزرگ‌تر كمال‌الدين عبدالوهاب بر عهده گرفت و او در 707ق افراد خانواده را به دمشق كوچاند.  


سرپرستى اسماعيل را پس از پدر، برادر بزرگ‌تر كمال‌الدين عبدالوهاب بر عهده گرفت و او در 707ق افراد خانواده را به دمشق كوچاند. اسماعيل در سايۀ توجه برادر در دمشق-كه در این روزگار با مدارس متعددش، همچون قاهره، خاصه پس از سقوط بغداد، مركزيت علمى يافته بود-به كسب علم پرداخت (همان، 32/14).
== تحصیلات ==
اسماعيل در سايۀ توجه برادر در دمشق-كه در این روزگار با مدارس متعددش، همچون قاهره، خاصه پس از سقوط بغداد، مركزيت علمى يافته بود-به كسب علم پرداخت.


استادان او، بسيار و از سرشناس‌ترين دانشمندان آن عصر دمشق بودند. وى در آثار خود از برخى از آنان نام برده است (همان، /14جم‍).
استادان او، بسيار و از سرشناس‌ترين دانشمندان آن عصر دمشق بودند. وى در آثار خود از برخى از آنان نام برده است.


نخستين آموزگار او را بايد برادرش عبدالوهاب دانست كه راه دانش آموختن را برای او هموار كرد. از استادانش چند تن در پرورش علمى او تأثير چشمگيرى داشتند. از آن جمله بودند:
نخستين آموزگار او را بايد برادرش عبدالوهاب دانست كه راه دانش آموختن را برای او هموار كرد. از استادانش چند تن در پرورش علمى او تأثير چشمگيرى داشتند. از آن جمله بودند:


-برهان‌الدين ابواسحاق ابراهیم فزارى دانشمند مشهور شافعى كه ابن كثير [[صحيح مسلم]] را از او شنيد و او را در میان استادان شافعى خود بى مانند يافت (همان، 146/14)؛
-برهان‌الدين ابواسحاق ابراهیم فزارى دانشمند مشهور شافعى كه ابن كثير [[صحيح مسلم]] را از او شنيد و او را در میان استادان شافعى خود بى مانند يافت؛


-تقى‌الدين ابوالعباس احمد بن تيمیۀ حنبلى كه شايد بيشترين تأثير را بر ابن كثير گذاشت و او با بيانى بس ستايش آمیز از پايگاه این استاد در معقول و منقول ياد مى‌كند (همان، 137/14). گویا ابن كثير به سبب پيروى از آراء [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] گرفتاريهایى داشته است (ابن حجر، الدرر، 445/1)، با اينهمه به اختلاف نظر ابن كثير با [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در مورد يگانگى يا تعدد مراكز تصمیم گيرى سياسى اشاره شده است (لائوست، 74)؛
-تقى‌الدين ابوالعباس احمد بن تيمیۀ حنبلى كه شايد بيشترين تأثير را بر ابن كثير گذاشت و او با بيانى بس ستايش آمیز از پايگاه این استاد در معقول و منقول ياد مى‌كند. گویا ابن كثير به سبب پيروى از آراء [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] گرفتاريهایى داشته است، با اينهمه به اختلاف نظر ابن كثير با [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در مورد يگانگى يا تعدد مراكز تصمیم گيرى سياسى اشاره شده است؛


-جمال‌الدين ابوالحجاج مزّى، از محدثان بزرگ شام كه تهذيب او دربارۀ رجال صحاح ستّة انگيزۀ كوششهاى تكمیلى ابن كثير در این باب شد (همو، 46) و ابن كثير دختر او زينب را به همسرى گرفت. بيان وى در مورد مزّى (البداية، 191/14-192) و همسر او ام فاطمه عايشه (همان، 189/14) با تحسين و احترام همراه است؛
-جمال‌الدين ابوالحجاج مزّى، از محدثان بزرگ شام كه تهذيب او دربارۀ رجال صحاح ستّة انگيزۀ كوششهاى تكمیلى ابن كثير در این باب شد و ابن كثير دختر او زينب را به همسرى گرفت. بيان وى در مورد مزّى و همسر او ام فاطمه عايشه با تحسين و احترام همراه است؛


-شمس‌الدين محمد [[ذهبى]] یکى ديگر از چهره‌هاى درخشان مؤثر در كار علمى ابن كثير است كه از او به عنوان مورخ اسلام ياد كرده (همان، 190/14، 225) و [[ذهبى]] (128/4) نيز به نوبۀ خود و به رغم بزرگى قابل ملاحظۀ سن نسبت به ابن كثير، از او به عنوان استاد خود نام برده است؛
-[[ذهبی، محمد بن احمد|شمس‌الدين محمد ذهبى]] یکى ديگر از چهره‌هاى درخشان مؤثر در كار علمى ابن كثير است كه از او به عنوان مورخ اسلام ياد كرده و [[ذهبى]] نيز به نوبۀ خود و به رغم بزرگى قابل ملاحظۀ سن نسبت به ابن كثير، از او به عنوان استاد خود نام برده است؛


-علم‌الدين ابومحمد قاسم برزالى شافعى، محدث و مورخ شام (ابن كثير، همان، 185/14-186) كه ابن كثير افزون بر شاگردى نزد او، تأليف استاد را در تاريخ شام تا پایان 738 ق1338/‌م در آخر تاريخ خود نقل كرده و حوادث پس از آن را چون ذيلى بر نوشتۀ استاد افزوده است (همان، 183/14)؛ نيز ابن حجر (الدرر، 445/1) از برخى ديگر از مشايخ و استادان مصرى او نام برده است.
-علم‌الدين ابومحمد قاسم برزالى شافعى، محدث و مورخ شام كه ابن كثير افزون بر شاگردى نزد او، تأليف استاد را در تاريخ شام تا پایان 738 ق1338/‌م در آخر تاريخ خود نقل كرده و حوادث پس از آن را چون ذيلى بر نوشتۀ استاد افزوده است ؛ نيز ابن حجر از برخى ديگر از مشايخ و استادان مصرى او نام برده است.


ابن كثير به سبب زندگى طولانى در دمشق و اشتغال در آنجا به شدت تحت تأثير این محيط قرار گرفت (نك‍: لائوست، 43). او غير از تأليف و تصنيف، به كار وعظ و تدريس و ادارۀ بعضى مراكز آموزش علوم دينى نيز مشغول بود. از همۀ اشتغالات او در امور اجتماعى آگاهى نداريم، جز آنكه مى‌دانيم او نخستين خطبۀ خود را در مسجد جامع جديد شهر مزّه در محرم 746 در زمان حكومت امیر سيف‌الدين يلبغا بر دمشق ايراد كرد (ابن كثير، همان، 216/14) و مدتى بعد (748 ق) در زمان حكومت ارغون شاه بر آن شهر، در پى درگذشت استادش [[ذهبى]]، به تدريس حديث در مدرسۀ ام صالح پرداخت (همان، 225/14) كه مهم‌ترين مجلس درس او بود. پس از مرگ تقى‌الدين سبکىدر 756ق مدت كوتاهى رياست دار الحديث اشرفيه به وى واگذار شد (ابن قاضى شهبه، طبقات، 114/3). او خود از آغاز درس تفسيرش در مسجد جامع دمشق در شوال 767) خبر داده است (همان، 321/14).
ابن كثير به سبب زندگى طولانى در دمشق و اشتغال در آنجا به شدت تحت تأثير این محيط قرار گرفت. او غير از تأليف و تصنيف، به كار وعظ و تدريس و ادارۀ بعضى مراكز آموزش علوم دينى نيز مشغول بود. از همۀ اشتغالات او در امور اجتماعى آگاهى نداريم، جز آنكه مى‌دانيم او نخستين خطبۀ خود را در مسجد جامع جديد شهر مزّه در محرم 746 در زمان حكومت امیر سيف‌الدين يلبغا بر دمشق ايراد كرد و مدتى بعد (748 ق) در زمان حكومت ارغون شاه بر آن شهر، در پى درگذشت استادش [[ذهبى]]، به تدريس حديث در مدرسۀ ام صالح پرداخت كه مهم‌ترين مجلس درس او بود. پس از مرگ تقى‌الدين سبکىدر 756ق مدت كوتاهى رياست دار الحديث اشرفيه به وى واگذار شد. او خود از آغاز درس تفسيرش در مسجد جامع دمشق در شوال 767) خبر داده است.


گذشته از آن، ابن كثير به سبب شهرت در علوم دينى در برخى از محاكمات و اختلافات دينى و مذهبى و سياسى شركت داشت (مثلاًنك‍:همان، 189/14-190، 245، 259، 281، 316-319).
گذشته از آن، ابن كثير به سبب شهرت در علوم دينى در برخى از محاكمات و اختلافات دينى و مذهبى و سياسى شركت داشت.


وى در اواخر عمر نابينا شد (ابن حجر، الدرر، 446/1) و در حالى كه آوازۀ آثار و فتاویش به دوردستها رسيده بود، در 15 شعبان (همو، انباء، 46/1) يا 26 آن ماه در 74 سالگى در دمشق در گذشت (ابن تغرى بردى، 415/2) و در آرامگاه صوفيان كنار قبر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] به خاک سپرده شد (ابن قاضى شهبه، همان، 115/3).
وى در اواخر عمر نابينا شد و در حالى كه آوازۀ آثار و فتاویش به دوردستها رسيده بود، در 15 شعبان يا 26 آن ماه در 74 سالگى در دمشق در گذشت (ابن تغرى بردى، 415/2) و در آرامگاه صوفيان كنار قبر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] به خاک سپرده شد.


پسر ابن كثير به نام عمر، ملقب به عزالدين بر اثر توجه پدر، در فقه و حديث به جايى رسيد ‎كه پس از درگذشت ابن كثير به جاى او در نجيبيه و خيضريه به تدريس پرداخت و بارها به تصدى مقام حسبت رسيد ‎و ناظر اوقاف و صدقات شد. او را نيز پس از مرگ در كنار قبر پدرش به خاک سپردند (همو، تاريخ، 75/3).
پسر ابن كثير به نام عمر، ملقب به عزالدين بر اثر توجه پدر، در فقه و حديث به جايى رسيد ‎كه پس از درگذشت ابن كثير به جاى او در نجيبيه و خيضريه به تدريس پرداخت و بارها به تصدى مقام حسبت رسيد ‎و ناظر اوقاف و صدقات شد. او را نيز پس از مرگ در كنار قبر پدرش به خاک سپردند.


هرچند ابن كثير به لحاظ مجالس تدريسش شاگردان بسيارى داشته، ولى از آن میان فقط از برخى همچون محیی‌الدين ابوزكريا ابن الرّحبى (همان، 456/3) و شهاب‌الدين ابن حجّى (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) ياد شده است. حسینى دمشقى كه از او روايت كرده (ص 59)، ظاهرا از همدرسانش بوده است.
هرچند ابن كثير به لحاظ مجالس تدريسش شاگردان بسيارى داشته، ولى از آن میان فقط از برخى همچون محیی‌الدين ابوزكريا ابن الرّحبى و شهاب‌الدين ابن حجّى ياد شده است. حسینى دمشقى كه از او روايت كرده ، ظاهرا از همدرسانش بوده است.


==عقايد و آراء==
==عقايد و آراء==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش