ابن وحشیّه، احمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه | عنوان = ابن وحشیّه، احمد بن علی | تصویر = NUR70305.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابن ‌وحشیّه، ابوبکر احمد بن ‌علی بن ‌قیس کسدانی | نام‌های دیگر = | لقب = کسدانی | تخلص = | نسب = نبطی | نام پدر = علی | ولادت = | محل...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۴: خط ۴۴:


    '''ابن ‌وحشیّه، ابوبکر احمد بن ‌علی  بن ‌قیس کسدانی'''، شخصیت ناشناخته نبطی (سده‌های 3 و 4ق/9 و 10م) که ترجمه آثاری در کشاورزی، گیاه شناسی، نجوم، کیمیاگری، زهرشناسی، پزشکی، جادوگری و نیز اثری درباره خطوط دورانهای کهن به وی نسبت داده می‌شود و عمده‌ترین آنها، یعنی کتاب الفلاحة النبطیة شهرت جهانی یافته است.  
    '''ابن ‌وحشیّه، ابوبکر احمد بن ‌علی  بن ‌قیس کسدانی'''، شخصیت ناشناخته نبطی (سده‌های 3 و 4ق/9 و 10م) که ترجمه آثاری در کشاورزی، گیاه شناسی، نجوم، کیمیاگری، زهرشناسی، پزشکی، جادوگری و نیز اثری درباره خطوط دورانهای کهن به وی نسبت داده می‌شود و عمده‌ترین آنها، یعنی کتاب الفلاحة النبطیة شهرت جهانی یافته است.  
    سرگذشت وی سخت در پرده ابهام است، تا جایی که در وجود او نیز تردید شده است.


    ==شخصیت‌شناسی=
    ==شخصیت‌شناسی=
    تبارنامه‌هایی که از او به دست داده شده، مشکوک است. ابن ‌ندیم وی را در یک‌جا احمد  بن ‌علی  بن ‌مختار بن ‌عبدالکریم  بن ‌جرئیا بن ‌بدنیا بن ‌برطانیا بن ‌عالاطیا (غالاطیا) و در جای دیگر احمد بن ‌علی  بن ‌قیس  بن ‌مختار بن ‌عبدالکریم  بن ‌حرثیا بن ‌بدنیاب ن ‌بوراطیا خوانده است. هیچ‌یک از این نامها شناخته نشده‌اند. این نامهای غیرعربی که قاعدتاً باید نبطی (یا آرامی) باشند، در هیچ‌یک از زبانهای آرامی به کار نمی‌رفته و علاوه بر این، برطانیا و غالاطیا ــ به‌طوری که در آثار بطلمیوس نیز آمده است ــ نامهای دو استان معروف تابع روم قدیم بوده‌اند.  
    سرگذشت وی سخت در پرده ابهام است، تا جایی که در وجود او نیز تردید شده است. تبارنامه‌هایی که از او به دست داده شده، مشکوک است. ابن ‌ندیم وی را در یک‌جا احمد  بن ‌علی  بن ‌مختار بن ‌عبدالکریم  بن ‌جرئیا بن ‌بدنیا بن ‌برطانیا بن ‌عالاطیا (غالاطیا) و در جای دیگر احمد بن ‌علی  بن ‌قیس  بن ‌مختار بن ‌عبدالکریم  بن ‌حرثیا بن ‌بدنیاب ن ‌بوراطیا خوانده است. هیچ‌یک از این نامها شناخته نشده‌اند. این نامهای غیرعربی که قاعدتاً باید نبطی (یا آرامی) باشند، در هیچ‌یک از زبانهای آرامی به کار نمی‌رفته و علاوه بر این، برطانیا و غالاطیا ــ به‌طوری که در آثار بطلمیوس نیز آمده است ــ نامهای دو استان معروف تابع روم قدیم بوده‌اند.  
    بر پایه سخنانی که در آثار منسوب به ابن ‌وحشیه و از زبان خود او آمده، وی نسب نبطی داشته، از ثروت بسیار برخوردار بوده، زبان قوم نبط را به خوبی می‌دانسته، به فرهنگ و اندیشه نبطی می‌بالیده و فرهنگهای دیگر را در برابر آن کم‌ارزش می‌شمرده است.  
    بر پایه سخنانی که در آثار منسوب به ابن ‌وحشیه و از زبان خود او آمده، وی نسب نبطی داشته، از ثروت بسیار برخوردار بوده، زبان قوم نبط را به خوبی می‌دانسته، به فرهنگ و اندیشه نبطی می‌بالیده و فرهنگهای دیگر را در برابر آن کم‌ارزش می‌شمرده است.  
    یگانه راوی آثاری که نام ابن ‌وحشیه را بر خود دارند، ابوطالب احمد بن ‌حسین  بن ‌علی  بن ‌احمد بن ‌محمد بن ‌عبدالملک زیات است. گفته شده است ممکن است ابن ‌وحشیه شخصیتی ساختگی و مخلوق ذهن ابن ‌زیات بوده باشد. از ابن ‌زیات هم آگاهی چندانی در دست نیست. ابن ‌ندیم از او به عنوان دوست ابن ‌وحشیه نام می‌برد و ممکن است محمد بن ‌عبدالملک زیات که در تبارنامه‌ او هست، همان وزیر معتصم و واثق بوده باشد که چندی نیز وزیر متوکل بود و سرانجام به فرمان او کشته شد. ممکن است مؤلف حقیقی آثار نبطی، خود ابن ‌زیات بوده باشد.  
    یگانه راوی آثاری که نام ابن ‌وحشیه را بر خود دارند، ابوطالب احمد بن ‌حسین  بن ‌علی  بن ‌احمد بن ‌محمد بن ‌عبدالملک زیات است. گفته شده است ممکن است ابن ‌وحشیه شخصیتی ساختگی و مخلوق ذهن ابن ‌زیات بوده باشد. از ابن ‌زیات هم آگاهی چندانی در دست نیست. ابن ‌ندیم از او به عنوان دوست ابن ‌وحشیه نام می‌برد و ممکن است محمد بن ‌عبدالملک زیات که در تبارنامه‌ او هست، همان وزیر معتصم و واثق بوده باشد که چندی نیز وزیر متوکل بود و سرانجام به فرمان او کشته شد. ممکن است مؤلف حقیقی آثار نبطی، خود ابن ‌زیات بوده باشد.  

    نسخهٔ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۴

    ابن وحشیّه، احمد بن علی
    NUR70305.jpg
    نام کاملابن ‌وحشیّه، ابوبکر احمد بن ‌علی بن ‌قیس کسدانی
    لقبکسدانی
    نسبنبطی
    نام پدرعلی
    دیناسلام
    پیشهتنجیم، فالگیری، درمان بیماران از راه طلسم
    اطلاعات علمی
    معاصرینابن ندیم
    برخی آثارالادوار کبیر، الفلاحة النبطیة، الطلسمات

    ابن ‌وحشیّه، ابوبکر احمد بن ‌علی بن ‌قیس کسدانی، شخصیت ناشناخته نبطی (سده‌های 3 و 4ق/9 و 10م) که ترجمه آثاری در کشاورزی، گیاه شناسی، نجوم، کیمیاگری، زهرشناسی، پزشکی، جادوگری و نیز اثری درباره خطوط دورانهای کهن به وی نسبت داده می‌شود و عمده‌ترین آنها، یعنی کتاب الفلاحة النبطیة شهرت جهانی یافته است.

    =شخصیت‌شناسی

    سرگذشت وی سخت در پرده ابهام است، تا جایی که در وجود او نیز تردید شده است. تبارنامه‌هایی که از او به دست داده شده، مشکوک است. ابن ‌ندیم وی را در یک‌جا احمد بن ‌علی بن ‌مختار بن ‌عبدالکریم بن ‌جرئیا بن ‌بدنیا بن ‌برطانیا بن ‌عالاطیا (غالاطیا) و در جای دیگر احمد بن ‌علی بن ‌قیس بن ‌مختار بن ‌عبدالکریم بن ‌حرثیا بن ‌بدنیاب ن ‌بوراطیا خوانده است. هیچ‌یک از این نامها شناخته نشده‌اند. این نامهای غیرعربی که قاعدتاً باید نبطی (یا آرامی) باشند، در هیچ‌یک از زبانهای آرامی به کار نمی‌رفته و علاوه بر این، برطانیا و غالاطیا ــ به‌طوری که در آثار بطلمیوس نیز آمده است ــ نامهای دو استان معروف تابع روم قدیم بوده‌اند. بر پایه سخنانی که در آثار منسوب به ابن ‌وحشیه و از زبان خود او آمده، وی نسب نبطی داشته، از ثروت بسیار برخوردار بوده، زبان قوم نبط را به خوبی می‌دانسته، به فرهنگ و اندیشه نبطی می‌بالیده و فرهنگهای دیگر را در برابر آن کم‌ارزش می‌شمرده است. یگانه راوی آثاری که نام ابن ‌وحشیه را بر خود دارند، ابوطالب احمد بن ‌حسین بن ‌علی بن ‌احمد بن ‌محمد بن ‌عبدالملک زیات است. گفته شده است ممکن است ابن ‌وحشیه شخصیتی ساختگی و مخلوق ذهن ابن ‌زیات بوده باشد. از ابن ‌زیات هم آگاهی چندانی در دست نیست. ابن ‌ندیم از او به عنوان دوست ابن ‌وحشیه نام می‌برد و ممکن است محمد بن ‌عبدالملک زیات که در تبارنامه‌ او هست، همان وزیر معتصم و واثق بوده باشد که چندی نیز وزیر متوکل بود و سرانجام به فرمان او کشته شد. ممکن است مؤلف حقیقی آثار نبطی، خود ابن ‌زیات بوده باشد. از سوی خاورشناسان 4 نظر در این‌باره ابراز شده است: 1. اثاری کهن به زبان نبطی وجود داشته و ابن ‌وحشیه مترجم آنهاست؛ 2. هیچ‌یک از این آثار اصالت ندارند و ابن ‌وحشیه آنها را جعل کرده و به نیاکان نبطی خود نسبت داده است؛ 3. جاعل این نوشته‌ها، ابن ‌زیات است و وی آنها را به ابن ‌وحشیه نسبت داده است؛ 4. ابن ‌زیات نه تنها جاعل این آثار، بلکه جاعل شخصیت ابن ‌وحشیه نیز بوده و اصولاً شخصی به نام ابن ‌وحشیه وجود نداشته است. از معاصران ابن ‌وحشیه، ظاهراً تنها ابن ‌ندیم از او یاد کرده است. وی همچنین به گفت و گوها و مکاتبات ابن ‌وحشیه با کیمیاگر مصری، عثمان بن ‌سوید اخمیمی و نیز به کتابی با عنوان مفاوضات ابن ‌وحشیه مع ابی جعفر الاموی و سلامه بن ‌سلیمان الاخمیمی فی الصنعة و السحر تصریح می‌کند ، اما هیچ‌یک از این 3 تن شناخته نشده‌اند و در حالی که آثار متعددی به عثمان بن ‌سوید نسبت داده می‌شود ، هیچ‌یک از آنها به دست نیامده است. از محمد زکریای رازی که در همان عصر، مدتی نیز در بغداد زیسته، اشاره‌ای به ایب وحشیه دیده نشده است، در حالی که برخلاف دعوی سامی خلف حمارنه، ابن ‌وحشیه در یکی از آثار خود به نام کنرالحکمه از رازی یاد کرده است. از نویسندگان متأخرتر که به ابن ‌وحشیه اشاره کرده‌اند، اینان را می‌توان ذکر کرد: ابوالقاسم مجریطی، ابن ‌میمون که با دشمنی شدید از او سخن گفته است، ابن ‌بیطار ، اکفاتی، ابن ‌عوام، قلقشندی، دمیری، نُویری، انصاری دمشقی، ابن ‌خلدون.

    فعالیت‌ها

    ابن ‌وحشیه به ادعای برخی از منابع، ساکن بغداد بوده و به پیشگویی از راه تنجیم و فالگیری و درمان بیماران از راه طلسم و تعویذ و افسون شهرت داشته است .

    دین

    وی ابن ‌وحشیه در آثار خود، به‌ویژه در الفلاحة، به صورت یک مسلمان معتقد جلوه‌گر می‌شود. در آغاز این کتاب و نیز برخی دیگر از آثارش، پس از ذکر نام خدا به پیامبر(ص) و خاندان و صحابه‌اش درود می‌فرستد. وی به قرآن استشهاد می‌کند. در پایان در پایان هر جزء از الفلاحة، خدای را سپاس می‌گزارد و درود بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان و صحابه‌اش را تکرار می‌کند.

    باورها

    ابن ‌زیات او را دارای گرایشهای صوفیانه، بلکه سالک طریقه صوفیانه می‌داند. ابن ‌ندیم نیز وی را صوفی خوانده و سزگین نیز بر همین نظر تأکید ورزیده است. در آغاز کتاب السموم نیز با عنوان صوفی از او یاد شده، اما خود ابن ‌وحشیه، صوفیه را مورد شدیدترین حملات قرار داده است. وی با آنکه ظاهراً با خرافات مخالف است و بسیاری از عقاید و نظریات رایج را به دلیل عقل رد می‌کند، اما خود به نقل انواع خرافات از کسانی که آنان را دانشمندان نبطی و بابلی می‌خواند، پرداخته و در بسیاری از موارد آنها را تأیید نیز کرده است. ابن ‌وحشیه از اعتقادات قوم نبط و دانشمندان نبطی که بسیاری از آنها با اعتقادات مسلمانان و نیز یهودیان تفاوت دارد، با تحسین بسیار یاد می‌کند. او پیامبران را در مرتبه نخست و کاهنان و فیلسوفان را بعد آنها دانسته و وصف نموده است.

    آثار

    ابن ‌وحشیه بنابر آنچه در آثار منسوب به وی در بسیاری از منابع کهن آمده است، به عنوان مترجم یا گردآورنده آثار مربوط به دورانهای کهن، به‌ویژه آثار نبطی معرفی می‌شود. عمده‌ترین این آثار، اینهاست:

    1. الادوار کبیر. ابن ‌وحشیه در الفلاحة می‌گوید که همراه کتاب اسرار الفلک این اثر را نیز ترجمه کرده است. ابن ‌ندیم نام این کتاب را الادوار علی مذاهب النبط ذکر کرده و آن را شامل 9 رساله خوانده است.
    2. اسرار الشمس و القمر. به نظر خولسون، خاورشناس روسی، این اثر از 2 متن کهن، یکی نوشته«اسقولبیثا» و دیگری تصنیف «آدم» تشکیل یافته است. از این کتاب تنها قطعه‌های اندکی باقی مانده است.
    3. اسرار عطارد. ابن ‌وحشیه در اسرار الفلک، وعده‌ای را که درباره املاء این اثر به ابن ‌زیات داده است، یادآور می‌شود.
    4. اسرار الفلک. بر پایه آنچه در مقدمه الفلاحة آمده است. مؤلف این اثر، دوانای بابلی است و این نخستین اثری بوده است که ابن ‌وحشیه ترجمه آن را آغاز کرده، اما به علت حجم بسیار آن نتوانسته است کار را به پایان برد. نسخه‌ای از آن در کتابخانه مجلس شورا موجود است.
    5. اصول الحکمة، یا کتاب الاصول الکبیر. نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌های راغب پاشا، نور عثمانیه و مجلس شورا موجود است.
    6. الرئاسة فی علم الفراسة. نسخه‌ای از آن در کتابخانه بادلیان موجود است.
    7. رساله فی معرفة الحجر. نسخه‌ای از آن در کتابخانه جار اللـه موجود است.
    8. سدرة المنتهی. این کتاب گفت و گوی ابن ‌وحشیه با مغربی قمری درباره مسائل دینی و طبیعیات است. نسخه‌ای از آن در کتابخانه گوتا وجود دارد.
    9. السموم و التریاقات. این کتاب، آنگونه که در پیش گفتار آن آمده است، از سوی ابن ‌وحشیه بر ابن ‌زیات املا شده و از 2 رساله کلدانی، یکی کهن‌تر و ناقص‌تر، تألیف سوهاب ساط و دیگری جدیدتر و کامل‌تر تصنیف یاربوقا تشکیل شده است، اما در حقیقت، هسته اصلی کتاب از منبع دوم تشکیل می‌شود و از سوهاب ساط بسیار کم نقل قول شده است. خولسون آن را از الفلاحة نیز کهن‌تر می‌شمارد. مارتین لِوی این کتاب را در 1966م با عنوان «کتاب سموم ابن ‌وحشیه و رابطه آن با متون کهن هندی و یونانی» به انگلیسی ترجمه و در فیلادلفیا منتشر ساخته است. نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌های شهید علی پاشا (شم‍ 2073)، ولی‌الدین (شم‍ 2542)، ایاصوفیه (شم‍ 3639)، لیدن (شم‍ 1284) و موزهبریتانیا (شم‍ 1357) موجود است.
    10. الشواهد فی الحجر الواحد. نسخه‌ای از آن در کتابخانه راغب پاشا موجود است.
    11. شوق المستهام فی معرفة رموز الاقلام. این کتاب مجموعه‌ای است از 93 نوع الفبای منسوب به عبریان، یونانیان و هندیان، الفباهای رمزی منسوب به اشخاص و نیز الفباهای سیارات و صور منطقه البروج. در 1806م به کوشش هامر، با عنوان «شرح الفباهای کهن و علامات هیروگلیفی...» در لندن منتشر شده است. دو نسخه خطی از آن در مونیخ (شم‍ 789) و وین (شم‍ 68) موجود است.
    12. الطلسمات. نسخه‌ای از آن در کتابخانه بادلیان موجود است.
    13. الفلاحة النبطیة، کتابی است درباره کشاورزی نبطیان. به ادعای ابن ‌وحشیه، این کتاب به وسیله3 تن از دانشمندان نبطی به نامهای ضغریث، ینبوشاد و قوثامی که میان اولین و آخرین آنان 000‘21 سال فاصله بوده است، نوشته و تکمیل شده و او به ترجمه آن پرداخته است. از این اثر بیش از 20 نسخه خطی در کتابخانه‌ها، از جمله برلین (شم‍ 6205)، لیدن (شم‍ (81) 1279)، بایزید (شم‍ 4064) و احمدثالث (شم‍ (7-1) 1989) باقی مانده است که در مجموع نیز نسخه کاملی را تشکیل نمی‌دهد. سزگین از نسخه کتابخانه احمد ثالث با رفع برخی کاستی‌های آن به وسیله نسخه‌های دیگر، یک مجموعه300‘2 صفحه‌ای فراهم آورده است. در مجلدی که عنوان اجزاء 2-4 را یافته است، نابسامانی‌هایی دیده می‌شود. جزء 2 در میان یک جمله پایان یافته و جزء 3 از همانجا آغاز شده است. پایان جزء 3 و آغاز جزء 4 نیز چندان بسامان نیست. درباره‌ این کتاب در بخش بررسی آثار وی بیشتر سخن گفته خواهد شد.
    14. کتاب بالینوس الحکیم. نسخه‌ای از آن در کتابخانه پترزبورگ موجود است.
    15. کتاب تنکلوشا البابلی فی صور درج الفلک و ما تدل علیه من احوال المولودین. در مقدمه این کتاب تصریح شده که مؤلف آن تنکلوشا است که بنابر اعتقاد خولسون، در سده نخست میلادی یا پیش‌تر از آن می‌زیسته است و در متن نیز تنکلوشا خود را یگانه مصنف کتاب می‌خواند. در عین حال، 2 موضع از متن اشاره بر این دارد که این اثر مدت درازی پیش از عصر تنکلوشا تألیف شده است.

    خولسون کوشیده است، با فرض اینکه ابن ‌وحشیه کلمه‌ای مانند «دانش» را «کتاب» ترجمه کرده است، این تناقض را حل کند. اما در واقع، ابن ‌وحشیه می‌باید با اثری که دعوی ترجمه آن را دارد، آنقدر آشنا بوده باشد که به چنین خطایی دچار نشود. بدین ترتیب یا خود ابن ‌وحشیه به قصد تأمین اعتبار بیشتری برای این کتاب شخصیت‌های کهن‌تری را نیز به عنوان مؤلفان آن معرفی کرده، یا آنکه ابن ‌زیات این بخش‌ها را به آن افزوده است. از سوی دیگر، ابن ‌ندیم از دو تن به نامهای تینکلوس و طینقروس یاد می‌کند که از سوی ضحاک به ترتیب بر خانه‌های مشتری و مریخ موکل شده بودند. به سخن وی، تینکلوس مؤلف کتاب الوجوه و الحدود و طینقروس مصنف کتاب الموالید علی الوجوه و الحدود است. قفطی نیز با تأکید بر اصل بابلی این دو تن، همین سخنان را تکرار کرده است. خولسون با تصدیق آنچه ابن ‌ندیم و قفطی نقل کرده‌اند، تنکلوشا را از دانشمندان قدیم بابل و متعلق به زمانی می‌شمرد که طی آن، بابل در شکوفایی بود و یونانیان بت‌پرست بودند. اما در حاشیه نسخه‌ای از ترجمه فارسی کتاب تنکلوشا، گفته می‌شود: «در تاریخ طبری ]چنین[ نبشته‌اند که این کتاب، 80 سال پیش‌تر از هجرت نبوی نوشته شده» و از آنجا که این تاریخ، مربوط به دوران انوشیروان است و به فرمان وی، کتابهای بسیاری از یونانی و زبانهای دیگر به پهلوی ترجمه می‌شد، می‌توان پذیرفت که اصل یونانی کتاب درحدود 542م به پهلوی ترجمه شده و این ترجمه بعدها به عنوان اصل تلقی گردیده است. بر پایه نظر برخی از پژوهشگران، تنکلوش یا تنکلوشا، تصحیف تئوکروس یونانی است که در سده نخست میلادی، کتابی در صور نجومی تألیف کرده بوده و همین کتاب است که در عصر انوشیروان به پهلوی و در سده2ق به عربی ترجمه شده و در نتیجه دشواریهای خط پهلوی که وقوع انواع تصحیف‌ها را ممکن می‌سازد، نام تئوکروس به تنکلوش تبدیل شده است، اما آنچه توسط ابن ‌وحشیه به نام کتاب تنکلوشا معروف شده، به کلی مجعول است و ربطی به کتاب تئوکروس ندارد. این کتاب اخیر، از میان رفته و تنها بخش‌هایی از آن در کتاب المدخل الکبیر ابومعشر بلخی (فصل اول، مقاله ششم) باقی مانده است. نسخه‌ای از این کتاب در لیدن (شم‍ 1047) موجود است.

    1. کتاب طبقانا، در نجوم و سحر که ظاهراً مجعول است و گفته می‌شود که توسط ابن ‌وحشیه از نبطی به عربی ترجمه شده است. اصل نام طبقانا شناخته نیست. از توضیحات ابومسلمه مجریطی که در غایة الحکیم، از این کتاب استفاده کرده است، چنین بر می‌آید که موضوع آن تأثیر صور نجومی بر رویدادهای زمینی است.
    2. کشف الرموز و اشارات الحکماء الی الحجر الاعظم، نسخه‌ای از آن در کتابخانه یوسف آغا موجود است.
    3. کنز الحکمة، در کیمیا. نسخه‌هایی از آن در لیدن، آصفیه، نور عثمانیه و نیز نسخه‌ای در کتابخانه مرکز (شم‍ (1)157) موجود است، در این کتاب از ابوموسی جابر (جابرین حیان) و ابوالخیر مصری و محمد زکریای رازی یاد شده است. به گفته سزگین، از امام جعفر صادق(ع) نیز در آن نقل قول شده است، ولی در نسخه موجود در کتابخانه مرکز چنین موردی دیده نشد.
    4. مطالع الانوار فی الحکمة. نسخه‌ای از آن در کتابخانه بادلیان موجود است.
    5. الواضح فی ترتیب العمل الواضح. نسخه‌ای از آن در آنکارا موجود است.
    6. الهیاکل و التماثیل. این کتاب در 1312ق در بمبئی به چاپ رسیده است.

    از مجموع بررسی‌های آثار ابن ‌وحشیه چنین بر می‌آید که سخن خولسون درباره قدمت این آثار نادرست است، اما دلیل‌هایی نیز که گوتشمید و نولدکه بر جعل آنها در سده3ق/9م آورده‌اند، محکم نیست. در حقیقت پذیرفتن سخن خاورشناسانی که از دعوی جعل این اثار توسط ابن ‌وحشیه، تا انکار وجود وی پیش می‌روند، بسیار دشوار است. به نظر می‌رسد جای این فرض به کلی تهی نباشد که ابن وحشیة کتابی از نیاکان خویش به دست آورده که نبطیان روزگار او قدمتی هزاران ساله برای آن می‌شناخته‌اند. اینگونه دعاوی بلند پروازانه از سوی اقدام مغلوب، به‌ویژه زمانی که به شدت مورد تحقیر نیز قرار گرفته باشند، واکنشی طبیعی است. [۱].

    پانویس

    1. مولوی، محمد علی، ج5، ص 67- 76

    منابع مقاله

    مولوی، محمد علی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها