ابن والی، ابراهیم بن والی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه | عنوان = ابن‌ والی، ابراهیم بن ‌والی | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابن‌ والی، ابراهیم بن ‌والی بن ‌نصر خجا بن‌ حسین مقدسی | نام‌های دیگر = | لقب = برهان الدین مقدسی | تخلص = | نسب = | نام پدر...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۶۲: خط ۶۲:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    محمد زاده رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
    محمد زاده، رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==

    نسخهٔ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۱

    ابن‌ والی، ابراهیم بن ‌والی
    NUR00000.jpg
    نام کاملابن‌ والی، ابراهیم بن ‌والی بن ‌نصر خجا بن‌ حسین مقدسی
    لقببرهان الدین مقدسی
    نام پدروالی یا ولی
    رحلتحدود 960ق
    خویشاوندانشهاب ‌الدین احمد تمیمی داری
    اطلاعات علمی
    اساتیدامین‌الدین ابن ‌عبدالعال
    معاصرینرستم پاشا
    برخی آثارتحفة العبید، الدرة البرهانیة

    ابن‌ والی، ابراهیم بن ‌والی بن ‌نصر خجا بن‌ حسین مقدسی، ملقب به برهان‌ الدین (د ح 960ق/1553م)، ادیب و فقیه حنفی اهل غزّه. دانسته‌های ما درباره او بسیار اندک است و تنها گزارش ابن‌ حنبلی، از دوستان و علاقه‌مندان اوست که می‌تواند خطوط کلی زندگی وی را تا حدودی ترسیم نماید.

    نسب

    او نواده دختری شهاب ‌الدین احمد تمیمی داری بوده است. ابن‌ حنبلی نام اشهر او را ابن‌ والی آورده، اما از قول خود وی نقل می‌کند که در نام پدرش تحریف واقع شده و اصل آن ولی است. خود وی نیز گاه خویشتن را «ابن‌ ولی» خوانده است.

    سفرها

    او دوران جوانی خود را در غزه گذرانده و به گفته ابن ‌ولون صاحب کتاب الغُرَف العَلیة در صفر 942ق به دمشق رفته است. وی سپس سفری نیز به بغداد کرد و از آنجا به حلب رفت. به گفته ابن‌حنبلی او در بغداد یک تیمار (اقطاعی در درجه دوم اهمیت که معموالاً به نظامیان عثمانی داده می‌شد) داشته است. تاریخ ورود وی به حلب را ابن‌حنبلی در 946ق ضبط کرده است. او پس از چندی به وطن خویش غزه بازگشت. مدتی بعد آهنگ قاهره کرد و در آنجا از محضر فقیه حنفی، امین‌الدین ابن ‌عبدالعال بهره برد و پس از دریافت اجازه فتوا از او، به وطن خود بازگشت و به افتا پرداخت. وی در غزه به تألیف تحفة العبید همت گماشت و در 960ق به عثمانی رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و پس از دریافت تیماری که فوق تصور او بود، در همان سال از بیراهه رو به سوی دیار خویش کرد. از آن پس دیگر از او خبری نشد.

    تخصص

    ابن ‌والی در سرودن شعر نیز تبحر داشت و نه تنها به عربی، بلکه به فارسی نیز شعر می‌گفت، گفته شده که زبان فارسی را در بغداد، با خواندن گلستان سعدی فرا گرفته بود. از اشعار ابن‌ والی تنها ابیات چندی نقل شده و روی هم رفته صناعات لفظی بر اشعار او حکم‌فرماست.

    آثار

    1. تحفة العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید اثر مهم ابن‌ والی است که درباره اسب سواری و شکار و تیراندازی نوشته شده است. در این کتاب ابن‌ والی می‌کوشد تا از آیات و احادیث نبوی همراه با ذکر سند و مصدر آنها بهره جوید. گه‌گاه نیز به اشعار تمثل جسته و به اقوال ائمه مذاهب اهل سنت، خصوصاً ابوحنیفه اشاره می‌کند. از این کتاب نسخه‌ای خطی در کتابخانه حرم مکه موجود است. از بررسی این نسخه معلوم می‌شود که در اواسط صفر 960 نوشتن آن در غزه به پایان رسیده است.
    2. الدرة البرهانیة اثر دیگر ابن‌والی که اکنون نشانی از آن در دست نیست. این اثر یک منظومه‌ی نحوی است که در آن متن آجرومیه ابن ‌آجروم را به نظم کشید و خود مطالبی بدان افزود. شاید به همین جهت حاجی خلیفه نام این اثر را در زمره شروح آجرومیه آورده است. تاریخ سرودن این منظومه به پیش از 942ق باز می‌گردد.[۱].

    پانویس

    1. محمد زاده، رضا، ج5، ص 66

    منابع مقاله

    محمد زاده، رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها