ابن قطان، علی بن محمد

ابن قَطّان، ابوالحسن على بن محمد بن عبدالملك كُتامى حمیرى فاسى(متوفای 628ق1231/م)، فقيه و محدّث مالكى بود.

ابن قطان مراکشی، علی بن محمد
نام علی بن محمد بن عبدالملک کنامی حمیری فاسی
نام‌های دیگر
نام پدر محمد
متولد
محل تولد قرطبه
رحلت 660 ق
اساتید
برخی آثار الوهم و الإیهام الواقعین في کتاب الاحکام
کد مؤلف AUTHORCODE18230AUTHORCODE

خاندان

اصل او از قرطبه بود اما ذهبى به نقل از ابن‌ مَسدى اصل خاندان وى را (شايد در گذشته‌اى دورتر) به مصر باز مى‌گرداند. گویا او مدتى مقيم فاس بوده و به همین جهت به فاسى شهرت داشته است؛ به هر حال وى بخش مهمى از ساليان عمر خود را در مراكش زيسته است.

وى در راه طلب دانش، از محضر عالمان مغرب و اندلس چون ابوذر خُشَنى، ابوالحسن ابن نقرات، ابوجعفر ابن يحيى خطیب، ابوبكر ابن خلف موّاق، قاضى ابوجعفر ابن‌ مضاء و بيش از همه از ابوعبدالله ابن‌فخار بهره برد.

تحصیلات

در منابع رجالى بر وسعت آگاهى او در فنون حديث چون رجال و علل تكيه شده و از او به عنوان نقادى چيره‌دست در این فن سخن رفته است. او نه تنها در مراكش، بلكه هنگامى كه در عدوه نيز مستقر بود، به تعليم دانش مى‌پرداخت. از جمله شاگردان وى، قاضى ابوعبدالله ابن عياض است كه از او حديث شنيد و ابن مسدى از وى اجازه روايت گرفت.

مسئولیت‌ها و مناصب

وى در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخ الشيوخ شناخته مى‌شد و چنان‌كه گفته شده است، با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت. مدتى نيز به قضا اشتغال داشت، ولى در گیرودار پريشانى‌هاى سياسى دولت موحدون، مورد هتك حرمت قرار گرفت. به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجه 620 و جدال شديد میان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمه اول621ق، به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندى بعد به آن‌جا بازگشت و به قضاى شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اين‌كه هنوز وضع متزلزلى داشت تا هنگام مرگ در این سمت باقى بود.

آثار

تأليف مهم او «الوهم و الايهام الواقعين في کتاب الاحكام» است كه نقدى مى‌باشد بر کتاب «الاحكام الكبرى» از ابن خراط.

كار او در «الوهم و الايهام» پس از وى توسط محمد بن يحيى ابن مواق در کتاب «المآخذ الحفال السامیة» و سپس توسط ابن رُشيد سبتى دنبال گرديد و محمد بن‌عبدالملك مراكشى این دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در کتابى تلفيق نمود. به گفته غبرينى کتاب الوهم و الايهام از همان سده 7ق13/م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است.

آثار دیگر او:

1. الاقناع في مسائل الاجماع

2. برنامج، كه در آن مشايخ خود را ذكر كرده و گویا در اختيار برخى مؤلفان سده 11ق قرار داشته است.

3. مقالة في الاوزان

4. النزاع في القياس

5. النظر في احكام النظر، كه توسط احمد بن‌قاسم قباب اختصار شده است.

درباره انتساب کتاب «نظم الجمان» كه از مهم‌ترين منابع تاريخ مغرب در سده 6ق12/م محسوب مى‌شود و در 1848م دوزى قسمت‌هایى از آن را همراه البيان المغرب ابن عذارى منتشر كرده است، بايد با ديده تأمل نگريست. این کتاب گرچه از منابع ابن عذارى در تأليف البيان المغرب بوده، ولى وى نام كامل «ابن‌ قطان» مؤلف نظم الجمان را نياورده است.

در واقع منابع متأخر تصريحى ندارند كه ابوالحسن على بن محمد بن قطان مؤلف نظم الجمان بوده است.[۱].

پانویس

  1. بخش فقه‌، علوم قرآنى و حديث‌، ج4، ص479

منابع مقاله

بخش فقه‌، علوم قرآنى و حديث‌، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377


وابسته‌ها