ابن عباس، عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۴۹: خط ۴۹:
مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است،در حق او مى‌گويد:«چون تفسير مى‌كرد،همه چيز را واضح و روشن مى‌كرد».
مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است،در حق او مى‌گويد:«چون تفسير مى‌كرد،همه چيز را واضح و روشن مى‌كرد».


حضرت على(ع)كه بر او به ويژه در تفسير قرآن مقام استادى داشت،در حق او و تفسيرش فرموده است: «كأنّما ينظر الى الغيب من ستر رقيق».(گويى از وراى پرده‌اى نازك غيب را مى‌بيند).قرآن شناسى و تفسير ابن عباس دو ويژگى داشت.نخست نقل نقادانه از اهل كتاب در قصص قرآنى،و ديگر استناد و استشهاد به شعر عربى/شعر جاهلى.
حضرت على(ع)كه بر او به ويژه در تفسير قرآن مقام استادى داشت،در حق او و تفسيرش فرموده است: «كأنّما ينظر الى الغيب من ستر رقيق».(گويى از وراى پرده‌اى نازك غيب را مى‌بيند).قرآن شناسى و تفسير ابن عباس دو ويژگى داشت.نخست نقل نقادانه از اهل کتاب در قصص قرآنى،و ديگر استناد و استشهاد به شعر عربى/شعر جاهلى.


معروف است كه عمر در مسائل قرآنى و تفسيرى بيش از همه و پيش از همه به ابن عباس مراجعه مى‌كرده است.هم او و هم ابن عباس مراجعه به شعر قديم(قبل از نزول قرآن)عربى يا شعر عهد جاهليت را براى فهم مفردات قرآنى توصيه مى‌كرده‌اند.
معروف است كه عمر در مسائل قرآنى و تفسيرى بيش از همه و پيش از همه به ابن عباس مراجعه مى‌كرده است.هم او و هم ابن عباس مراجعه به شعر قديم(قبل از نزول قرآن)عربى يا شعر عهد جاهليت را براى فهم مفردات قرآنى توصيه مى‌كرده‌اند.
خط ۵۶: خط ۵۶:




آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، يكى تفسير اوست.اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. اين اثر به صورت كتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است،بلكه در دل تفسير بزرگ طبرى محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس،آن را از ميان تفسير طبرى بر آورده‌اند و به صورت كتابى منسجم مدون كرده‌اند.جمع و تدوين فيروزآبادى از اين تفسير تنوير المقباس من تفسير ابن عباس نام دارد و بارها به طبع رسيده است.اثر قرآنى مهم ديگر ابن عباس لغتنامه‌اى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى.اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول(ص)دربارۀ بعضى سوره‌هاى قرآنى به دست داده‌اند و خوشبختانه محفوظ مانده و سيوطى آن را به ترتيب سوره‌ها(با نظم قرآنى،ولى نه براى همۀ سوره‌ها)مرتب كرده و در اتقان آورده است،آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ ماندۀ ديگر قديم‌تر است.
آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، يكى تفسير اوست.اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. اين اثر به صورت کتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است،بلكه در دل تفسير بزرگ طبرى محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس،آن را از ميان تفسير طبرى بر آورده‌اند و به صورت کتابى منسجم مدون كرده‌اند.جمع و تدوين فيروزآبادى از اين تفسير تنوير المقباس من تفسير ابن عباس نام دارد و بارها به طبع رسيده است.اثر قرآنى مهم ديگر ابن عباس لغتنامه‌اى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى.اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول(ص)دربارۀ بعضى سوره‌هاى قرآنى به دست داده‌اند و خوشبختانه محفوظ مانده و سيوطى آن را به ترتيب سوره‌ها(با نظم قرآنى،ولى نه براى همۀ سوره‌ها)مرتب كرده و در اتقان آورده است،آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ ماندۀ ديگر قديم‌تر است.


نافع بن ازرق و يكى از دوستانش به نام نجدة بن عويمر يك روز كه ديدند ابن عباس فارغبال در صحن مسجد الحرام نزديك كعبه نشسته است،مدعيانه و براى آنكه به خيال خود عجز ابن عباس را در مسائل قرآنى آشكار كنند،با او سؤالاتى مطرح كرده‌اند و شرح و معناى حدودا دويست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيده‌اند.پاسخهاى ابن عباس همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد اين قديم‌ترين واژه‌نامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان سيوطى مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است.
نافع بن ازرق و يكى از دوستانش به نام نجدة بن عويمر يك روز كه ديدند ابن عباس فارغبال در صحن مسجد الحرام نزديك كعبه نشسته است،مدعيانه و براى آنكه به خيال خود عجز ابن عباس را در مسائل قرآنى آشكار كنند،با او سؤالاتى مطرح كرده‌اند و شرح و معناى حدودا دويست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيده‌اند.پاسخهاى ابن عباس همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد اين قديم‌ترين واژه‌نامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان سيوطى مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است.


گلدزيهر دربارۀ اين كتاب و شيوۀ بى سابقه‌اش مى‌گويد: «اين بديع‌ترين شيوۀ تحقيق لغوى در تفسير قرآن است». (-المذاهب الاسلامية فى تفسير القرآن،ص 69،به نقل از التفسير و المفسرون،محمد حسين ذهبى،ج 75/1).
گلدزيهر دربارۀ اين کتاب و شيوۀ بى سابقه‌اش مى‌گويد: «اين بديع‌ترين شيوۀ تحقيق لغوى در تفسير قرآن است». (-المذاهب الاسلامية فى تفسير القرآن،ص 69،به نقل از التفسير و المفسرون،محمد حسين ذهبى،ج 75/1).


ابو بكر بن انبارى از قول او دربارۀ اين شيوه چنين نقل كرده است:«شعر،ديوان عرب است،هرگاه حرفى از قرآن كه خداوند به زبان عربى نازل فرموده است،بر ما پوشيده و دشوار باشد،به ديوان و سرچشمۀ آن[شعر قبل از عصر نزول قرآن]مراجعه مى‌كنيم و شواهد روشنگرى براى آن مى‌يابيم».(پيشين،ج 76/1.همچنين دربارۀ ارزيابى نسبت تفسير منسوب به ابن عباس-پيشين،ص 81-83). نيز-تفسير ابن عباس؛مسائل نافع بن ازرق.
ابو بكر بن انبارى از قول او دربارۀ اين شيوه چنين نقل كرده است:«شعر،ديوان عرب است،هرگاه حرفى از قرآن كه خداوند به زبان عربى نازل فرموده است،بر ما پوشيده و دشوار باشد،به ديوان و سرچشمۀ آن[شعر قبل از عصر نزول قرآن]مراجعه مى‌كنيم و شواهد روشنگرى براى آن مى‌يابيم».(پيشين،ج 76/1.همچنين دربارۀ ارزيابى نسبت تفسير منسوب به ابن عباس-پيشين،ص 81-83). نيز-تفسير ابن عباس؛مسائل نافع بن ازرق.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش