ابن زهر، عبدالملک بن زهر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<references/>↵==منابع مقاله==↵' به '<references/> ==منابع مقاله== '
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '<references/>↵==منابع مقاله==↵' به '<references/> ==منابع مقاله== ')
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۱: خط ۴۱:


==اساتید==
==اساتید==
ابن زهر نخست نزد پدر خود به فراگيرى دانش پزشکى پرداخت و در این فن، مهارت بسيارى كسب كرد و صاحب نظر شد. او ديگر علوم چون ادبيات و فقه را نزد ابومحمد ابن عذب فراگرفت و ابومحمد حريرى بصرى نویسنده کتاب مقامات از بغداد از راه مكاتبه به او و پدرش اجازه داده است، اما ابومروان كه بيشتر همت خود را صرف آموزش‌هاى نظرى و عملى پزشکى كرده بود، از همان دوران نوجوانى همراه پدر خود در عيادت بيماران و درمان آن‌ها شركت مى‌كرد و از وى شيوه شناخت بيمارى‌ها و ساخت داروها را فرا مى‌گرفت. ابن زهر به تصريح خود در همان دوره ابتداى آموزش پزشکى نزد پدر خود سوگندنامه پزشکى ياد كرده است. او كه در این رشته از مهارت فوق العاده‌اى برخوردار شده و تجربيات گرانقدرى به دست آورده بود، به زودى در مجامع علمى و میان دانشمندان آن ديار از شهرت بسيارى برخوردار شد، چنانكه طالبان فن پزشکى برای تحصيل نزد او مى‌شتافتند. بزرگ‌ترين شاگردان وى در این فن عبارتند از: ابوالحسين بن اسدون معروف به مصدوم، ابوبكر بن ابوالحسن ابومحمد شذونى و ابوعمران بن ابوعمران.
ابن زهر نخست نزد پدر خود به فراگیرى دانش پزشکى پرداخت و در این فن، مهارت بسيارى كسب كرد و صاحب نظر شد. او ديگر علوم چون ادبيات و فقه را نزد ابومحمد ابن عذب فراگرفت و ابومحمد حريرى بصرى نویسنده کتاب مقامات از بغداد از راه مكاتبه به او و پدرش اجازه داده است، اما ابومروان كه بيشتر همت خود را صرف آموزش‌هاى نظرى و عملى پزشکى كرده بود، از همان دوران نوجوانى همراه پدر خود در عيادت بيماران و درمان آن‌ها شركت مى‌كرد و از وى شيوه شناخت بيمارى‌ها و ساخت داروها را فرا مى‌گرفت. ابن زهر به تصريح خود در همان دوره ابتداى آموزش پزشکى نزد پدر خود سوگندنامه پزشکى ياد كرده است. او كه در این رشته از مهارت فوق العاده‌اى برخوردار شده و تجربيات گرانقدرى به دست آورده بود، به زودى در مجامع علمى و میان دانشمندان آن ديار از شهرت بسيارى برخوردار شد، چنانكه طالبان فن پزشکى برای تحصيل نزد او مى‌شتافتند. بزرگ‌ترين شاگردان وى در این فن عبارتند از: ابوالحسين بن اسدون معروف به مصدوم، ابوبكر بن ابوالحسن ابومحمد شذونى و ابوعمران بن ابوعمران.


نخستين ارتباط وى با امراى مرابطون در ايام جوانى وى بوده است كه از اشبيليه به قرطبه فراخوانده شد تا به درمان على بن يوسف ابن تاشفين بپردازد. گویا این ملاقات در 501ق انجام گرفته است. ابن زهر پس از آن به خدمت دولت مرابطون درآمد و مقام و منزلتى يافت و ثروتى بسيار به دست آورد. او در دستگاه امیر ابراهیم بن يوسف بن تاشفين والى اشبيليه به خدمت اشتغال داشت و مورد احترام بود و در 515ق کتاب الاقتصاد را به ابراهیم بن يوسف اهدا كرد، اما به گفته ابن عذارى وى در 511ق يعنى 4 سال پيش از تاريخ ياد شده به دستور ابوحفص عمر بن يوسف بن تاشفين كه از جانب على بن يوسف، برادرش، به عنوان والى اشبيليه منصوب شده بود، در مراكش به زندان افكنده شد. بنابراین وى بايد پس از این تاريخ آزاد شده و به خدمت ابراهیم بن يوسف درآمده باشد. خود ابن زهر در کتاب التيسير اشاره كرده است كه على بن يوسف بن تاشفين به سبب كينه و عداوتى كه نسبت به پدر او داشت، او را به زندان افكند و ناراحتى‌هاى بسيار برای آن دو فراهم آورد. ظاهراً بعدها نيز ديگر بار به زندان افكنده شد. زيرا در 535ق شخصى به نام ابوالحكم ابن غِلَنْده در زندان مصاحب وى بوده و از او پزشکى آموخته و کتاب الاقتصاد وى را نزد او خوانده است. او در دوره زندان نيز به تدريس و طبابت اشتغال داشته و حتى نزدیک ان على بن يوسف را معالجه كرده است.
نخستين ارتباط وى با امراى مرابطون در ايام جوانى وى بوده است كه از اشبيليه به قرطبه فراخوانده شد تا به درمان على بن يوسف ابن تاشفين بپردازد. گویا این ملاقات در 501ق انجام گرفته است. ابن زهر پس از آن به خدمت دولت مرابطون درآمد و مقام و منزلتى يافت و ثروتى بسيار به دست آورد. او در دستگاه امیر ابراهیم بن يوسف بن تاشفين والى اشبيليه به خدمت اشتغال داشت و مورد احترام بود و در 515ق کتاب الاقتصاد را به ابراهیم بن يوسف اهدا كرد، اما به گفته ابن عذارى وى در 511ق يعنى 4 سال پيش از تاريخ ياد شده به دستور ابوحفص عمر بن يوسف بن تاشفين كه از جانب على بن يوسف، برادرش، به عنوان والى اشبيليه منصوب شده بود، در مراكش به زندان افكنده شد. بنابراین وى بايد پس از این تاريخ آزاد شده و به خدمت ابراهیم بن يوسف درآمده باشد. خود ابن زهر در کتاب التيسير اشاره كرده است كه على بن يوسف بن تاشفين به سبب كينه و عداوتى كه نسبت به پدر او داشت، او را به زندان افكند و ناراحتى‌هاى بسيار برای آن دو فراهم آورد. ظاهراً بعدها نيز ديگر بار به زندان افكنده شد. زيرا در 535ق شخصى به نام ابوالحكم ابن غِلَنْده در زندان مصاحب وى بوده و از او پزشکى آموخته و کتاب الاقتصاد وى را نزد او خوانده است. او در دوره زندان نيز به تدريس و طبابت اشتغال داشته و حتى نزدیک ان على بن يوسف را معالجه كرده است.
خط ۶۹: خط ۶۹:
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==