۱۳٬۶۷۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
جز (جایگزینی متن - '<references/>↵==منابع مقاله==↵' به '<references/> ==منابع مقاله== ') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |رشیق | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" | | | data-type="authorbirthDate" |390ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |مغرب | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |ابوعبدالله بن جعفر قَزّاز | ||
عبدالكريم بن ابراهیم نَهْشَلى | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |[[العمدة في صناعة الشعر و نقده]] | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۳۷: | خط ۳۹: | ||
پدرش، رومى الاصل و از بردگان آزادشده قبيله اَزْد بوده كه در محمديه (مسيله)، از شهرهاى مغرب، به شغل زرگرى مشغول بود. | پدرش، رومى الاصل و از بردگان آزادشده قبيله اَزْد بوده كه در محمديه (مسيله)، از شهرهاى مغرب، به شغل زرگرى مشغول بود. | ||
== | ==ولادت== | ||
ابن رشيق، در مسيله متولد شد و دوران كودكى را در زادگاه خود گذراند و تحت نظر پدر، فنون زرگرى را آموخت و به تحصيل شعر و ادب نيز همت گماشت و بهزودى استعداد خود را در این زمینه آشكار ساخت تا آنجا كه قبل از رسيدن به سن بلوغ، به سرودن شعر پرداخت. | ابن رشيق، در مسيله متولد شد و دوران كودكى را در زادگاه خود گذراند و تحت نظر پدر، فنون زرگرى را آموخت و به تحصيل شعر و ادب نيز همت گماشت و بهزودى استعداد خود را در این زمینه آشكار ساخت تا آنجا كه قبل از رسيدن به سن بلوغ، به سرودن شعر پرداخت. | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
وى پس از | وى پس از فراگیرى مقدمات علوم، به قصد شركت در مجالس اهل علم، در 406ق، زادگاه خود را به قصد قيروان، مركز حكومت صنهاجه ترك كرد. او در قيروان كه آن روز مهد علم و ادب بود، مرحله نوینى از زندگى علمى خود را با شركت در محافل ادبى و حلقات درس كسانى چون ابوعبدالله بن جعفر قَزّاز، عبدالكريم بن ابراهیم نَهْشَلى و ديگر مشاهير علم و ادب قيروان، آغاز كرد. | ||
ورود او به قيروان، مصادف با مرگ باديس، سومین امیر زيرى و انتقال حكومت به پسرش معز كه در آن هنگام 8 سال بيشتر نداشت، گرديد. ابن رشيق كه در این هنگام شهرتى يافته و در زمره شعرا و ادباى قيروان درآمده بود، با ايجاد روابط دوستانه با رجال حكومتى و مخصوصاًً ابن ابىرجال كه در آن زمان، نيابت اداره امور قيروان را از طرف معز و همچنين رياست ديوان او را بر عهده داشت، راه ورود خود را به دربار معز هموار كرد. | ورود او به قيروان، مصادف با مرگ باديس، سومین امیر زيرى و انتقال حكومت به پسرش معز كه در آن هنگام 8 سال بيشتر نداشت، گرديد. ابن رشيق كه در این هنگام شهرتى يافته و در زمره شعرا و ادباى قيروان درآمده بود، با ايجاد روابط دوستانه با رجال حكومتى و مخصوصاًً ابن ابىرجال كه در آن زمان، نيابت اداره امور قيروان را از طرف معز و همچنين رياست ديوان او را بر عهده داشت، راه ورود خود را به دربار معز هموار كرد. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۹: | ||
به دنبال این امر، مستنصر بالله در صدد انتقام برآمد و با تحریک او، قبايل بنى هلال، قيروان را مورد حمله قرار دادند و پس از قتل و غارت و تخريب منازل، شهر را به تصرف خود درآوردند. ابن باديس مخفيانه به همراه عدهاى از خواص خود و از جمله ابن رشيق به دربار پسرش تمیم بن معز كه خود در 445ق، او را به حكومت مهديه گمارده بود، پناهنده شد. | به دنبال این امر، مستنصر بالله در صدد انتقام برآمد و با تحریک او، قبايل بنى هلال، قيروان را مورد حمله قرار دادند و پس از قتل و غارت و تخريب منازل، شهر را به تصرف خود درآوردند. ابن باديس مخفيانه به همراه عدهاى از خواص خود و از جمله ابن رشيق به دربار پسرش تمیم بن معز كه خود در 445ق، او را به حكومت مهديه گمارده بود، پناهنده شد. | ||
ابن رشيق در آنجا به مدح تمیم پرداخت و در زمره نديمان او درآمد، اما اقامتش در دربار تمیم دير نپاييد و در اثر كدورتى كه میان او و ابن باديس برخاست، مهديه را به قصد صقليه ترك كرد و در مازر رحل اقامت افكند و به خدمت امیر آنجا ابن مطكود درآمد. امیر از او استقبال كرد و بسيار گرامىاش داشت. پس از چندى، او را بهعنوان معلم خود برگزيد و کتاب «العمدة» و ديگر تصانيفش را نزد او خواند. در اينجا بود كه با ابن شرف آشتى كرد، اما پيشنهاد او را برای رفتن به دربار معتضد رد نمود. عاقبت در مازر درگذشت. برخى، وفات او را در 463ق / 1071م، دانستهاند. | ابن رشيق در آنجا به مدح تمیم پرداخت و در زمره نديمان او درآمد، اما اقامتش در دربار تمیم دير نپاييد و در اثر كدورتى كه میان او و ابن باديس برخاست، مهديه را به قصد صقليه ترك كرد و در مازر رحل اقامت افكند و به خدمت امیر آنجا ابن مطكود درآمد. امیر از او استقبال كرد و بسيار گرامىاش داشت. پس از چندى، او را بهعنوان معلم خود برگزيد و کتاب «العمدة» و ديگر تصانيفش را نزد او خواند. در اينجا بود كه با ابن شرف آشتى كرد، اما پيشنهاد او را برای رفتن به دربار معتضد رد نمود. | ||
== وفات == | |||
عاقبت در مازر درگذشت. برخى، وفات او را در 463ق / 1071م، دانستهاند. | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۹: | ||
برخى از ديگر آثار او عبارتند از: | برخى از ديگر آثار او عبارتند از: | ||
# ديوان كه جمعآورى اشعار منسوب به اوست؛ | |||
# انموذج الزمان يا شعراء قيروان من انموذج الزمان<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1746 فاتحىنژاد، عنايتالله، ج 3، ص586]</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
فاتحىنژاد، عنايتالله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 | [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1746 فاتحىنژاد، عنايتالله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374] | ||