پرش به محتوا

ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی'
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR01733.jpg|بندانگشتی|ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم]]
[[پرونده:NUR01733.jpg|بندانگشتی|ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم
! نام!! data-type="authorName" |ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| اب‍ن ‌ت‍ی‍م‍ی‍ه‌، ت‍ق‍ی‌ال‍دی‍ن اب‍وال‍ع‍ب‍اس‌
| data-type="authorOtherNames" | اب‍ن ‌ت‍ی‍م‍ی‍ه‌، ت‍ق‍ی‌ال‍دی‍ن اب‍وال‍ع‍ب‍اس‌


اب‍ن ت‍ی‍م‍ی‍ه‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن اح‍م‍د ب‍ن ع‍ب‍د ال‍ح‍ل‍ی‍م‌
اب‍ن ت‍ی‍م‍ی‍ه‌، ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن اح‍م‍د ب‍ن ع‍ب‍د ال‍ح‍ل‍ی‍م‌
خط ۱۷: خط ۱۷:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |عبدالحلیم
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |661ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |حرّان
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|728 ق
| data-type="authorDeathDate" |728 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |ابن عبدالدائم
 
مجد بن عساكر
 
يحيى بن الصيرفى
 
قاسم اربلى
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |[[الرد علی الأخنائي قاضي المالکیة واستحباب زیارة خیرالبریة الزیارة الشرعیة لا البدعیة]]
|-class='articleCode'
 
[[شرح العقیده الاصفهانیه]]
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE01733AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE01733AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''ابن تيمیّه، احمد بن عبدالحليم بن تيمیة الحرّاني''' یکى از شخصيت‌هاى مشهور جهان اسلام است كه در انديشۀ دينى و معنوى عصر خود و اعصار بعد از خود اثر بسيار مهمى داشته و از افراد معدود بحث‌انگيز و مورد مناقشه در سر تا سر قرون بعد از زمان خویش بوده است.وى در شهر حرّان كه در آن زمان از مراكز تعليمات مذهب حنبلى بود به سال 661ق متولد شد.در خانوادۀ ابن تيمیه در حرّان در قرن 6 و 7ق افراد مشهورى در مذهب حنبلى وجود داشته‌اند.ابن تيمیه پرورش علمى و دينى خود را ابتدا در محيط علماى حنبلى دمشق تكمیل كرد.از شيوخ او مى‌توان ابن عبدالدائم، مجد بن عساكر،يحيى بن الصيرفى، قاسم اربلى، ابن ابى اليسر، ابراهيم بن الدرجى و...را نام برد.
{{کاربردهای دیگر|شيخ الإسلام (ابهام زدایی)}}


ابن تيمیه در اكثر علوم متداول زمان خویش از فقه و حديث و اصول و تفسير و كلام متبحّر بود و در فلسفه و رياضيات و ملل و نحل و عقايد اديان ديگر مخصوصا مسيحيت و يهود نيز اطلاعات فراوان داشت.وى به زودى بر اثر قدرت بيان و وسعت دانش و زهد و عبادت خود مشهور گرديد و از مراجع مهم فتوا در زمان خود شد.
'''احمد بن عبدالحليم بن تيمیة الحرّاني''' (۶۶۱-۷۲۸ق)،  فقیه حنبلی و سلفی، محدث، مبتکر و بنیان‌گذار نظریه وهابیت،


ابن تيمیه به‌سبب اظهار عقايد خاص خود نسبت به مسائل مختلف(كلامى، فقهى، عرفانى و...) و موضع‌گيرى در برابر شخصيت‌هاى برجستۀ اسلامى، مخالفان و نيز مريدان بسيارى در همان روزگار خویش يافت.از مخالفان او مى‌توان این افراد را نام برد:نصر بن سلمان ابن عمر منبجى (متوفاى 719ق)، ابوحيان اندلسى نحوى (م 745ق) و...از جمله شاگردان و مدافعان سرسخت ابن تيمیه مى‌توان [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، مؤلف «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهایة]]» را نام برد.اما بزرگ‌ترين شاگرد و مدافع ابن تيمیه بى‌شك شمس‌الدين محمد بن ابى‌بكر بن ايوب، معروف به [[ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم جوزيه]] (691-751 ق) است كه در همۀ اقوال و عقايد تابع و حامى بى‌چون و چراى او بود و نشر و بسط عقايد ابن تيمیه را در زمان حيات او و پس از مرگ او برعهده داشت.
یکى از شخصيت‌هاى مشهور جهان اسلام است كه در انديشۀ دينى و معنوى عصر خود و اعصار بعد از خود اثر بسيار مهمى داشته و از افراد معدود بحث‌انگيز و مورد مناقشه در سر تا سر قرون بعد از زمان خویش بوده است.
 
== ولادت ==
وى در شهر حرّان جایی میان موصل و شام كه در آن زمان از مراكز تعليمات مذهب حنبلى بود به سال 661ق در خانواده‌ای از مشایخ حنابله متولد شد.
 
در خانوادۀ ابن تيمیه در حرّان در قرن 6 و 7ق افراد مشهورى در مذهب حنبلى وجود داشته‌اند.
 
== تحصیلات ==
ابن تيمیه پرورش علمى و دينى خود را ابتدا در محيط علماى حنبلى دمشق تكمیل كرد.از شيوخ او مى‌توان ابن عبدالدائم، مجد بن عساكر، يحيى بن الصيرفى، قاسم اربلى، ابن ابى اليسر، ابراهیم بن الدرجى و...را نام برد.
 
ابن تيمیه در اكثر علوم متداول زمان خویش از فقه و حديث و اصول و تفسير و كلام متبحّر بود و در فلسفه و رياضيات و ملل و نحل و عقايد اديان ديگر مخصوصاً مسيحيت و يهود نيز اطلاعات فراوان داشت.وى به زودى بر اثر قدرت بيان و وسعت دانش و زهد و عبادت خود مشهور گرديد و از مراجع مهم فتوا در زمان خود شد.
 
ابن تيمیه به‌سبب اظهار عقايد خاص خود نسبت به مسائل مختلف(كلامى، فقهى، عرفانى و...) و موضع‌گيرى در برابر شخصيت‌هاى برجستۀ اسلامى، مخالفان و نيز مريدان بسيارى در همان روزگار خویش يافت. از مخالفان او مى‌توان این افراد را نام برد: نصر بن سلمان ابن عمر منبجى (متوفاى 719ق)، ابوحيان اندلسى نحوى (م 745ق) و...از جمله شاگردان و مدافعان سرسخت ابن تيمیه مى‌توان [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، مؤلف «[[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهایة]]» را نام برد. اما بزرگ‌ترين شاگرد و مدافع ابن تيمیه بى‌شك شمس‌الدين محمد بن ابى‌بكر بن ايوب، معروف به [[ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قيم جوزيه]] (691-751 ق) است كه در همۀ اقوال و عقايد تابع و حامى بى‌چون و چراى او بود و نشر و بسط عقايد ابن تيمیه را در زمان حيات او و پس از مرگ او برعهده داشت.
 
== وفات ==
سرانجام در سال 728ق در زندان قلعه دمشق وفات یافت. 


==آثار==
==آثار==
خط ۵۱: خط ۷۴:




ابن تيمیه علاوه بر مذهب حنبلى كه مذهب وى بود، به‌تحقيق در مذاهب فقهى و علم كلام و اصول اعتقادات نيز پرداخت و برخلاف اكثر معاصران خود فلسفه و حكمت هم آموخت و با اديان يهود و مسيحيت آشنا شد.كسى كه آثار او را مطالعه مى‌كند و اطلاعات او را در معارف اسلامى از فقه و حديث و كلام و لغت و تفسير مى‌بيند، انتظار دارد كه در بلندنظرى و تعصّب‌ستيزى فردى برجسته باشد و گرد تعصبات و فرقه‌گرائى‌هاى زمان خود نگردد، اما او در حدود عقايد مذهب خانوادگى خود(حنبلى) محدود و محصور مانده و در مجادلات و مباحثات كلامى از راه انصاف به دور افتاده و به مخالفان خود با سلاح اتهام حمله كرده است.
ابن تيمیه علاوه بر مذهب حنبلى كه مذهب وى بود، به‌تحقيق در مذاهب فقهى و علم كلام و اصول اعتقادات نيز پرداخت و برخلاف اكثر معاصران خود فلسفه و حكمت هم آموخت و با اديان يهود و مسيحيت آشنا شد.كسى كه آثار او را مطالعه مى‌كند و اطلاعات او را در معارف اسلامى از فقه و حديث و كلام و لغت و تفسير مى‌بيند، انتظار دارد كه در بلندنظرى و تعصّب‌ستيزى فردى برجسته باشد و گرد تعصبات و فرقرائى‌هاى زمان خود نگردد، اما او در حدود عقايد مذهب خانوادگى خود(حنبلى) محدود و محصور مانده و در مجادلات و مباحثات كلامى از راه انصاف به دور افتاده و به مخالفان خود با سلاح اتهام حمله كرده است.


ابن تيمیه آنچه را خوانده و ياد گرفته است، در دفاع از اصول حنابله و محدثان به‌كار مى‌برد و فقط آنان را اهل نظر يا به تعبير خودش«نظّار» مى‌خواند و بزرگان انديشۀ جهان و حكماى بزرگ اسلام را به باد انتقادهاى سخت و عنيف مى‌گيرد و حتى بر اشعرى و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بى‌محابا مى‌تازد و تنها در بعضى از مسائل فقهى از خود استقلال رأى نشان مى‌دهد.
ابن تيمیه آنچه را خوانده و ياد گرفته است، در دفاع از اصول حنابله و محدثان به‌كار مى‌برد و فقط آنان را اهل نظر يا به تعبير خودش«نظّار» مى‌خواند و بزرگان انديشۀ جهان و حكماى بزرگ اسلام را به باد انتقادهاى سخت و عنيف مى‌گيرد و حتى بر اشعرى و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بى‌محابا مى‌تازد و تنها در بعضى از مسائل فقهى از خود استقلال رأى نشان مى‌دهد.
خط ۶۸: خط ۹۱:
#:ابن تيمیه با اعتقاد به دو اصل فوق به مسألۀ صفات كه یکى از مهم‌ترين مسائل كلامى میان اشاعره و معتزله است مى‌پردازد و این مسأله از عمده‌ترين مباحث در كتب و آثار اوست.او مخالفان خود را متهم مى‌كند كه صفات كمال خداوند را منكرند و او را عالم و قادر و حىّ و مريد نمى‌دانند.براساس همین مبنا ابن تيمیه خداوند را قابل اشارۀ حسّى دانسته و معتقد است كه موجود قائم به نفس غير قابل اشارۀ حسى و غير قابل رؤيت وجود خارجى ندارد و ساخته و پرداختۀ ذهن است.اين همان جسمانى بودن و مادى بودن خداست كه ابن تيمیه مى‌كوشد كه حنابله را از آن مبرّا سازد، لذا برای فرار از تهمت مخالفان به معانى قرآنى و لغوى و فلسفى جسم متشبّث مى‌شود و از اقرار صريح به تجسيم تحاشى مى‌كند.
#:ابن تيمیه با اعتقاد به دو اصل فوق به مسألۀ صفات كه یکى از مهم‌ترين مسائل كلامى میان اشاعره و معتزله است مى‌پردازد و این مسأله از عمده‌ترين مباحث در كتب و آثار اوست.او مخالفان خود را متهم مى‌كند كه صفات كمال خداوند را منكرند و او را عالم و قادر و حىّ و مريد نمى‌دانند.براساس همین مبنا ابن تيمیه خداوند را قابل اشارۀ حسّى دانسته و معتقد است كه موجود قائم به نفس غير قابل اشارۀ حسى و غير قابل رؤيت وجود خارجى ندارد و ساخته و پرداختۀ ذهن است.اين همان جسمانى بودن و مادى بودن خداست كه ابن تيمیه مى‌كوشد كه حنابله را از آن مبرّا سازد، لذا برای فرار از تهمت مخالفان به معانى قرآنى و لغوى و فلسفى جسم متشبّث مى‌شود و از اقرار صريح به تجسيم تحاشى مى‌كند.
#:بنا بر این اتهام او به این عقيده كه قائل به تجسيم خداوند است، از راه الزامات منطقى است كه بر او وارد است.مثلاًوقتى مى‌گوید:خداوند قابل اشارۀ حسيّه است، در حقيقت جسم بودن او را پذيرفته است.
#:بنا بر این اتهام او به این عقيده كه قائل به تجسيم خداوند است، از راه الزامات منطقى است كه بر او وارد است.مثلاًوقتى مى‌گوید:خداوند قابل اشارۀ حسيّه است، در حقيقت جسم بودن او را پذيرفته است.
#كاستن از مقامات پيامبر(ص):بخش دوم تفكر ابن تيمیه عادى جلوه دادن مقامات پيامبران و اولياى الهى است و اينكه آنان پس از مرگ كوچكترين تفاوتى با افراد عادى ندارند.
#كاستن از مقامات پيامبر(ص):بخش دوم تفكر ابن تيمیه عادى جلوه دادن مقامات پيامبران و اولیاى الهى است و اينكه آنان پس از مرگ كوچكترين تفاوتى با افراد عادى ندارند.
#:بر این اساس وى مى‌گوید:الف:سفر برای زيارت پيامبر حرام است.ب:كيفيت زيارت پيامبر از كيفيت زيارت اهل قبور تجاوز نمى‌كند.ج:هرنوع پناه و سايبان بر قبور حرام است.د:پس از وفات پيامبر توسل به او بدعت و شرك است.ه:سوگند به پيامبر و قرآن و يا سوگند دادن خدا به آنها شرك است.و:برگزارى مراسم جشن و شادى در تولد پيامبر بدعت به‌شمار مى‌رود.
#:بر این اساس وى مى‌گوید:الف:سفر برای زيارت پيامبر حرام است.ب:كيفيت زيارت پيامبر از كيفيت زيارت اهل قبور تجاوز نمى‌كند.ج:هرنوع پناه و سايبان بر قبور حرام است.د:پس از وفات پيامبر توسل به او بدعت و شرك است.ه:سوگند به پيامبر و قرآن و يا سوگند دادن خدا به آنها شرك است.و:برگزارى مراسم جشن و شادى در تولد پيامبر بدعت به‌شمار مى‌رود.
#:زيربناى این نظريات این است كه او برای توحيد و شرك، حدّ منطقى قائل نشده و روى انگيزه خاصى آنها را شرك، بدعت و يا لااقل حرام دانسته است.
#:زيربناى این نظريات این است كه او برای توحيد و شرك، حدّ منطقى قائل نشده و روى انگيزه خاصى آنها را شرك، بدعت و يا لااقل حرام دانسته است.
#انكار فضائل اهل‌بيت عليهم‌السلام:وى در کتاب «منهاج السنة» احاديثى را كه دربارۀ مناقب علی عليه‌السلام و خاندان اوست، بدون ارائه مدركى، انكار مى‌نمايد و همه را مجعول اعلام مى‌كند و بدين وسيله روح ناصبى‌گرى را پرورش مى‌دهد.
#انكار فضائل اهل‌بيت عليهم‌السلام:وى در کتاب «منهاج السنة» احاديثى را كه دربارۀ مناقب علی عليه‌السلام و خاندان اوست، بدون ارائه مدرک ى، انكار مى‌نمايد و همه را مجعول اعلام مى‌كند و بدين وسيله روح ناصبى‌گرى را پرورش مى‌دهد.


دربارۀ امامت ابن تيمیه معتقد است اهم مطالب دين ايمان به خدا و رسالت حضرت رسول است و هيچ‌كس امامت را شرط لازم اسلام ندانسته است و اگر چنين بود خود حضرت رسول این مطلب را صريحا در زمان حيات خود بيان مى‌كرد.
دربارۀ امامت ابن تيمیه معتقد است اهم مطالب دين ايمان به خدا و رسالت حضرت رسول است و هيچ‌كس امامت را شرط لازم اسلام ندانسته است و اگر چنين بود خود حضرت رسول این مطلب را صريحا در زمان حيات خود بيان مى‌كرد.
خط ۷۸: خط ۱۰۱:




حمل صفات خبرى بر معناى لغوى توسط ابن تيمیه ملازم با قول به تجسيم ذات بارى تعالى است.آياتى كه دستاویز ابن تيمیه است دو نوع ظهور دارد:یکى ظهور إفرادى و تصورى و ديگرى ظهور جملى و تصديقى.مجسّمه و از جمله ابن تيمیه در تفسير این نوع آيات از ظهور نخست پيروى كرده و دومى را به دست فراموشى سپرده‌اند، در صورتى كه كلام عرب، و مخصوصا فصيحان و بليغان مالامال از مجاز و كنايه است و در این صورت بايد پس از ظهور افرادى و تصورى به دنبال ظهور جملى و تصديقى آن رفت و آن را گرفت.گذشته از اين، این نوع از آيات، آيات متشابهى هستند كه بايد با مراجعه به آيات محكمات تفسير شوند.
حمل صفات خبرى بر معناى لغوى توسط ابن تيمیه ملازم با قول به تجسيم ذات بارى تعالى است.آياتى كه دستاویز ابن تيمیه است دو نوع ظهور دارد:یکى ظهور إفرادى و تصورى و ديگرى ظهور جملى و تصديقى.مجسّمه و از جمله ابن تيمیه در تفسير این نوع آيات از ظهور نخست پيروى كرده و دومى را به دست فراموشى سپرده‌اند، در صورتى كه كلام عرب، و مخصوصاً فصيحان و بليغان مالامال از مجاز و كنايه است و در این صورت بايد پس از ظهور افرادى و تصورى به دنبال ظهور جملى و تصديقى آن رفت و آن را گرفت.گذشته از اين، این نوع از آيات، آيات متشابهى هستند كه بايد با مراجعه به آيات محكمات تفسير شوند.


اما ديدگاه ابن تيمیه دربارۀ زيارت مرقد پيامبر اكرم صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌و‌سلم، با روايات زيادى كه از پيامبر(ص) دربارۀ استحباب زيارت قبور مؤمنان به‌ویژه شخصيت‌هاى بزرگ اسلامى و شخص رسول اكرم(ص)نقل شده در تعارض آشكار قرار دارد.اين روايات نشان‌گر آن است كه زيارت مرقد پيامبر(ص) به هيچ وجه بدعت نيست بلكه نشانۀ مهرورزى مؤمنان به پيامبر و علامت ايمان ايشان است.اين معنا زيارت قبور امامان اهل‌بيت عليهم‌السلام و صالحان و نیکان را نيز در بر مى‌گيرد.
اما ديدگاه ابن تيمیه دربارۀ زيارت مرقد پيامبر اكرم صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌و‌سلم، با روايات زيادى كه از پيامبر(ص) دربارۀ استحباب زيارت قبور مؤمنان به‌ویژه شخصيت‌هاى بزرگ اسلامى و شخص رسول اكرم(ص)نقل شده در تعارض آشكار قرار دارد.اين روايات نشان‌گر آن است كه زيارت مرقد پيامبر(ص) به هيچ وجه بدعت نيست بلكه نشانۀ مهرورزى مؤمنان به پيامبر و علامت ايمان ايشان است.اين معنا زيارت قبور امامان اهل‌بيت عليهم‌السلام و صالحان و نیکان را نيز در بر مى‌گيرد.


اما ابن تيمیه برای نخستين بار در آغاز قرن هشتم هجرى، رساله‌اى پيرامون زيارت بيت المقدس نوشت و در آن به حرمت و ممنوعيت سفرهاى زيارتى حكم كرد.وى در مقام اثبات مدعاى خویش به روايت منسوب به پيامبر(ص) استناد كرد.روايت مذكور به سه صورت مختلف نقل شده است:1-تشدّ الرّحال الى ثلاثة مساجد:المسجد الحرام و المسجد الاقصى
اما ابن تيمیه برای نخستين بار در آغاز قرن هشتم هجرى، رساله‌اى پيرامون زيارت بيت المقدس نوشت و در آن به حرمت و ممنوعيت سفرهاى زيارتى حكم كرد.وى در مقام اثبات مدعاى خویش به روايت منسوب به پيامبر(ص) استناد كرد.روايت مذكور به سه صورت مختلف نقل شده است:
و مسجدى هذا.2-إنما يسافر الى ثلاثة مساجد:مسجد الكعبة و مسجدى و مسجد إيلياء.
 
1-تشدّ الرّحال الى ثلاثة مساجد:المسجد الحرام و المسجد الاقصى و مسجدى هذا.
 
2-إنما يسافر الى ثلاثة مساجد:مسجد الكعبة و مسجدى و مسجد إيلياء.


3-لا تشدّ الرحال إلاّ الى ثلاثة مساجد:مسجدى هذا و المسجد الحرام و المسجد الأقصى.
3-لا تشدّ الرحال إلاّ الى ثلاثة مساجد:مسجدى هذا و المسجد الحرام و المسجد الأقصى.


ابن تيمیه از این حديث نتيجه گرفت كه اگر كسى نذر كند به زيارت قبر حضرت ابراهيم(ع) یا پيامبر(ص) برود، نذر او به اتفاق پيشوايان مذاهب اربعه باطل است، زيرا سفر او به این مراكز به قصد زيارت حرام است.
ابن تيمیه از این حديث نتيجه گرفت كه اگر كسى نذر كند به زيارت قبر حضرت ابراهیم(ع) یا پيامبر(ص) برود، نذر او به اتفاق پيشوايان مذاهب اربعه باطل است، زيرا سفر او به این مراكز به قصد زيارت حرام است.


اما این حديث هيچ گونه پيوندى با مدعاى ابن تيمیه ندارد و به گفتۀ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در «احياء العلوم» با این حديث هرگز نمى‌توان تحريم سفر به سوى ساير مساجد را اثبات كرد، زيرا لسان حديث،
اما این حديث هيچ گونه پيوندى با مدعاى ابن تيمیه ندارد و به گفتۀ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در «احياء العلوم» با این حديث هرگز نمى‌توان تحريم سفر به سوى ساير مساجد را اثبات كرد، زيرا لسان حديث،
خط ۹۳: خط ۱۱۹:
لسان ارشاد و راهنمايى به این نكته است كه چون تمام مساجد، غير از این سه مسجد، از نظر فضيلت یکسان هستند، صحيح نيست مسلمانى رنج سفر را بر خود هموار كند و به زيارت ساير مساجد و يا اقامۀ نماز در آنها بپردازد.
لسان ارشاد و راهنمايى به این نكته است كه چون تمام مساجد، غير از این سه مسجد، از نظر فضيلت یکسان هستند، صحيح نيست مسلمانى رنج سفر را بر خود هموار كند و به زيارت ساير مساجد و يا اقامۀ نماز در آنها بپردازد.


اما دربارۀ تحريم سفر به اماكن ديگر برای زيارت نيز این روايات هيچ گونه دلالتى ندارد زيرا حديث، دربارۀ مساجد سخن مى‌گوید و بر فرض دلالت، بايد سفر برای ساير مساجد را تحريم كند نه سفر برای ساير اماكن برای زيارت قبور اولياى خدا، زيرا آنچه محور بحث است، نفيا و اثباتا، همان مساجد است، نه قبور صالحان.بنابراین چنانچه ناروايى سفر به ساير مساجد را بپذيريم، این امر دليل بر ناروايى ساير مسافرتها كه اصلا داخل در موضوع بحث نيستند، نخواهد بود.
اما دربارۀ تحريم سفر به اماكن ديگر برای زيارت نيز این روايات هيچ گونه دلالتى ندارد زيرا حديث، دربارۀ مساجد سخن مى‌گوید و بر فرض دلالت، بايد سفر برای ساير مساجد را تحريم كند نه سفر برای ساير اماكن برای زيارت قبور اولیاى خدا، زيرا آنچه محور بحث است، نفيا و اثباتا، همان مساجد است، نه قبور صالحان.بنابراین چنانچه ناروايى سفر به ساير مساجد را بپذيريم، این امر دليل بر ناروايى ساير مسافرتها كه اصلا داخل در موضوع بحث نيستند، نخواهد بود.


گذشته از اين، اگر این حديث ناظر به زيارت پيامبران و صالحان باشد، طبعا در برابر سيرۀ مسلمین، حديث منسوخ و يا مؤوّلى خواهد بود، زيرا پيش از عصر ابن تيمیه همۀ مسلمانان جهان به زيارت قبر پيامبر(ص) مى‌شتافتند و این سيرۀ عمليه، بزرگترين حجت بر جواز و نيز استحباب قصد سفر برای زيارت پيامبران و اولياى الهى است.
گذشته از اين، اگر این حديث ناظر به زيارت پيامبران و صالحان باشد، طبعا در برابر سيرۀ مسلمین، حديث منسوخ و يا مؤوّلى خواهد بود، زيرا پيش از عصر ابن تيمیه همۀ مسلمانان جهان به زيارت قبر پيامبر(ص) مى‌شتافتند و این سيرۀ عمليه، بزرگترين حجت بر جواز و نيز استحباب قصد سفر برای زيارت پيامبران و اولیاى الهى است.


در پایان يادآور مى‌شویم:اگر فرض شود كه این حديث(احاديث) از دلالت گسترده‌اى برخوردار است؛يعنى علاوه بر تحريم سفر به ساير مساجد، سفر به اماكن را نيز تحريم مى‌كند، در این صورت هم مقصود تحريم سفرهایى است كه برای تعظيم مكان خاصى انجام مى‌گيرد، اما اگر هدف از سفر به این اماكن، تعظيم انسانى باشد كه در آن مكان مدفون است و خداوند او را بزرگ شمرده است و ما را به تكريم و محبت او دعوت نموده، چنين سفرى به هيچ وجه داخل در مدلول روايت نخواهد بود.
در پایان يادآور مى‌شویم:اگر فرض شود كه این حديث(احاديث) از دلالت گسترده‌اى برخوردار است؛يعنى علاوه بر تحريم سفر به ساير مساجد، سفر به اماكن را نيز تحريم مى‌كند، در این صورت هم مقصود تحريم سفرهایى است كه برای تعظيم مكان خاصى انجام مى‌گيرد، اما اگر هدف از سفر به این اماكن، تعظيم انسانى باشد كه در آن مكان مدفون است و خداوند او را بزرگ شمرده است و ما را به تكريم و محبت او دعوت نموده، چنين سفرى به هيچ وجه داخل در مدلول روايت نخواهد بود.
خط ۱۱۰: خط ۱۳۶:
[[شرح منهاج الکرامة في معرفة الإمامة و الرد علی منهاج السنة لإبن التیمیة]]  
[[شرح منهاج الکرامة في معرفة الإمامة و الرد علی منهاج السنة لإبن التیمیة]]  


[[نظرة في كتاب منهاج السنة النبویة لإبن تيمیة الحراني]]
[[نظرة في كتاب منهاج السنة النبوية لإبن تيمية الحراني]]


[[الرد علی المنطقیین]]  
[[الرد علی المنطقيين]]  


[[منهاج السنه النبویه]]  
[[منهاج السنه النبویه]]  
خط ۱۴۵: خط ۱۷۱:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده: مرداد(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش