ابن انباری، محمد بن قاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
خط ۴۴: خط ۴۴:
از ابن انبارى درباره مقدار علمى كه در خاطر داشت، پرسيدند؟ جواب داد: 13 صندوق کتاب. نيز گفته‌اند كه 120 تفسير قرآن را با سلسله سند از حفظ داشت. در خانه فرزندان خليفه «الراضي»، كنيزكى از او تعبير خواب خود را پرسيد، وى كه از تعبير رؤيا اطلاعى نداشت، پاسخى به كنيزك نداد، اما همان شب «کتاب کرمانى» را حفظ كرد و فردا پاسخ مناسب گفت. او خود بر اين استعداد خداداده آگاه بود و هيچ شيء خوشبويى را عطرآگين‌تر از علمى كه در سينه داشت، نمى‌دانست. نيز براى نيرومند نگاه داشتن حافظه خود دشوارى‌ها بر خود هموار مى‌داشت؛ بر سر خوان خليفه جز غذاى ناچيزى كه خاص خود او بود، نمى‌خورد و آب جز در وقت معين، آن هم از خمره نمى‌آشاميد. چون علت اين رياضت‌كشى را از او سؤال كردند، پاسخ داد كه از جهت نگهدارى حافظه است. روزى ديگر، چون كنيزكى كه در بازار دل از او ربوده بود، به فرمان خليفه، نزد او رفت، وى دريافت كه كنيزك خاطر او را از دانش به خويشتن مشغول داشته است. همان دم فرمان داد او را نزد برده‌فروش باز برند.
از ابن انبارى درباره مقدار علمى كه در خاطر داشت، پرسيدند؟ جواب داد: 13 صندوق کتاب. نيز گفته‌اند كه 120 تفسير قرآن را با سلسله سند از حفظ داشت. در خانه فرزندان خليفه «الراضي»، كنيزكى از او تعبير خواب خود را پرسيد، وى كه از تعبير رؤيا اطلاعى نداشت، پاسخى به كنيزك نداد، اما همان شب «کتاب کرمانى» را حفظ كرد و فردا پاسخ مناسب گفت. او خود بر اين استعداد خداداده آگاه بود و هيچ شيء خوشبويى را عطرآگين‌تر از علمى كه در سينه داشت، نمى‌دانست. نيز براى نيرومند نگاه داشتن حافظه خود دشوارى‌ها بر خود هموار مى‌داشت؛ بر سر خوان خليفه جز غذاى ناچيزى كه خاص خود او بود، نمى‌خورد و آب جز در وقت معين، آن هم از خمره نمى‌آشاميد. چون علت اين رياضت‌كشى را از او سؤال كردند، پاسخ داد كه از جهت نگهدارى حافظه است. روزى ديگر، چون كنيزكى كه در بازار دل از او ربوده بود، به فرمان خليفه، نزد او رفت، وى دريافت كه كنيزك خاطر او را از دانش به خويشتن مشغول داشته است. همان دم فرمان داد او را نزد برده‌فروش باز برند.


وى در عين دانشمندى، سخت پارسا بود و به گناهى و حرامى آلوده نشد، در كار تدريس فروتنى بسيار نشان مى‌داد. در مجالس درس او كه بيشتر در باب لغت و نحو و اخبار بود، بسيارى چون ابوسعيد دبيلى و دارقطنى حضور مى‌يافتند. يك بار دارقطنى در درس او - كه روزهاى جمعه املا مى‌شد - لغزشى يافت و در پايان درس آن را به نويسنده امالى او گوشزد كرد. جمعه بعد ابن انبارى، اشتباه را اصلاح كرد و در همان مجلس دارقطنى جوان را ارج نهاد. گويند وى امالى خود را معمولاً با قطعه شعرى از ابن ابى‌اميه كه او را بسيار دوست مى‌داشت، ختم مى‌كرد. در منابع به بيمارى پايان عمر و ديدار سنان بن ثابت طبيب از او اشاره شده است. چون از علت ناتوانى او سؤال كردند، گفت كه هر جمعه 10 هزار ورق يا هفته‌اى 20 هزار مى‌خوانده است. بعيد نيست كه اين داستان شگفت را در تأييد علم و به‌خصوص هوش خارق‌العاده او ساخته باشند.
وى در عين دانشمندى، سخت پارسا بود و به گناهى و حرامى آلوده نشد، در كار تدريس فروتنى بسيار نشان مى‌داد. در مجالس درس او كه بيشتر در باب لغت و نحو و اخبار بود، بسيارى چون ابوسعيد دبيلى و [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنى]] حضور مى‌يافتند. يك بار [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنى]] در درس او - كه روزهاى جمعه املا مى‌شد - لغزشى يافت و در پايان درس آن را به نويسنده امالى او گوشزد كرد. جمعه بعد ابن انبارى، اشتباه را اصلاح كرد و در همان مجلس دارقطنى جوان را ارج نهاد. گويند وى امالى خود را معمولاً با قطعه شعرى از ابن ابى‌اميه كه او را بسيار دوست مى‌داشت، ختم مى‌كرد. در منابع به بيمارى پايان عمر و ديدار سنان بن ثابت طبيب از او اشاره شده است. چون از علت ناتوانى او سؤال كردند، گفت كه هر جمعه 10 هزار ورق يا هفته‌اى 20 هزار مى‌خوانده است. بعيد نيست كه اين داستان شگفت را در تأييد علم و به‌خصوص هوش خارق‌العاده او ساخته باشند.


ابن انبارى روز عيد اضحى سال 328ق، درگذشت و او را در خانه خودش به خاك سپردند. از مذهب او، بااينكه به كار تفسير و قرائت قرآن نيز مى‌پرداخت، خبر دقيقى نداريم، جز اينكه [[ابن ابی‌یعلی، محمد بن ابی‌یعلی|ابن ابى‌يعلى]] وى را در «[[طبقات الحنابلة]]» خويش آورده و به قول خود او بر حنبلى بودنش استشهاد مى‌كرده است.
ابن انبارى روز عيد اضحى سال 328ق، درگذشت و او را در خانه خودش به خاك سپردند. از مذهب او، بااينكه به كار تفسير و قرائت قرآن نيز مى‌پرداخت، خبر دقيقى نداريم، جز اينكه [[ابن ابی‌یعلی، محمد بن ابی‌یعلی|ابن ابى‌يعلى]] وى را در «[[طبقات الحنابلة]]» خويش آورده و به قول خود او بر حنبلى بودنش استشهاد مى‌كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش