ابن ادریس، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ طوسى' به 'شيخ طوسى'
جز (جایگزینی متن - 'شهيد ثانى ' به 'شهيد ثانى ')
جز (جایگزینی متن - 'شيخ طوسى' به 'شيخ طوسى')
خط ۴۷: خط ۴۷:
نسبت عجلى ظاهراً بايد مربوط به نسب وى باشد. در برخى از منابع نام و نسب او به شكل‌هاى محمد بن ادريس بن محمد، محمد بن ادريس بن احمد بن ادريس، محمد بن احمد بن ادريس و حتى به شكل غريب محمد بن منصور بن احمد بن ادريس ثبت شده كه هيچ يك قابل اعتماد نيست.
نسبت عجلى ظاهراً بايد مربوط به نسب وى باشد. در برخى از منابع نام و نسب او به شكل‌هاى محمد بن ادريس بن محمد، محمد بن ادريس بن احمد بن ادريس، محمد بن احمد بن ادريس و حتى به شكل غريب محمد بن منصور بن احمد بن ادريس ثبت شده كه هيچ يك قابل اعتماد نيست.


بنابر منابع متأخر، مادر او، نوه دخترى شيخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وى از جانب مادر با سه واسطه، به شيخ طوسى مى‌رسد، اما نظر به تاريخ وفات شيخ ورام در 605ق و سال وفات ابن ادريس و نيز با مقايسه طبقه شيخ ورام با طبقه وى، اين نسبت درست نمى‌نمايد.
بنابر منابع متأخر، مادر او، نوه دخترى شيخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وى از جانب مادر با سه واسطه، به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مى‌رسد، اما نظر به تاريخ وفات شيخ ورام در 605ق و سال وفات ابن ادريس و نيز با مقايسه طبقه شيخ ورام با طبقه وى، اين نسبت درست نمى‌نمايد.


شرح‌حال‌نويسان، وى را با عنوان «حلّى» ياد كرده‌اند، و منتجب الدين متذكر شده كه در حله با وى ملاقات كرده است.
شرح‌حال‌نويسان، وى را با عنوان «حلّى» ياد كرده‌اند، و منتجب الدين متذكر شده كه در حله با وى ملاقات كرده است.
خط ۵۵: خط ۵۵:
در مورد وفات او نيز اختلاف است: كفعمى جمعه 18 شوال 598ق و [[ذهبى]] 597ق را ذكر كرده است؛ بنابراين، سخن علماى متأخر شيعه در اين باب كه وى پيش از رسيدن به 25 سالگى وفات يافته است، نبايد صحيح باشد.
در مورد وفات او نيز اختلاف است: كفعمى جمعه 18 شوال 598ق و [[ذهبى]] 597ق را ذكر كرده است؛ بنابراين، سخن علماى متأخر شيعه در اين باب كه وى پيش از رسيدن به 25 سالگى وفات يافته است، نبايد صحيح باشد.


صفدى وى را در فقه، عديم النظير دانسته و ابن داوود حلى او را شيخ الفقها خوانده است. شجاعت علمى وى در شكستن سنت تقليد از آراء شيخ طوسى، تحرك بخشيدن به فقه اماميه، خارج كردن آن از ركود و جمود و تشويق ابتكار و انديشه آزاد، بيانگر جلالت قدر اوست.
صفدى وى را در فقه، عديم النظير دانسته و ابن داوود حلى او را شيخ الفقها خوانده است. شجاعت علمى وى در شكستن سنت تقليد از آراء [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، تحرك بخشيدن به فقه اماميه، خارج كردن آن از ركود و جمود و تشويق ابتكار و انديشه آزاد، بيانگر جلالت قدر اوست.


تا يكصد سال پس از درگذشت شيخ طوسى، همه مسندنشينان فقاهت شيعه، خوشه‌چينان آراء شيخ و در حقيقت فقط منعكس‌كنندگان نظرات او بودند تا جايى كه مى‌توان گفت باب اجتهاد تا حدودى مسدود شده بود. در چنين وضعى، ابن ادريس پاى از دائره تقليد بيرون نهاد و به احياى اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت.
تا يكصد سال پس از درگذشت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، همه مسندنشينان فقاهت شيعه، خوشه‌چينان آراء شيخ و در حقيقت فقط منعكس‌كنندگان نظرات او بودند تا جايى كه مى‌توان گفت باب اجتهاد تا حدودى مسدود شده بود. در چنين وضعى، ابن ادريس پاى از دائره تقليد بيرون نهاد و به احياى اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت.


وى گاه در نقد آراء شيخ، بسيار سرسختى به خرج مى‌داد و شيخ را به طور مستقيم و غيرمستقيم به تبعيت و پيروى از امام شافعى متهم مى‌كرد و گاه لحنش بسيار تند مى‌شد، اما به هر حال، احترام به شيخ را فرو نمى‌نهاد و با عباراتى چون «الشيخ السعيد الصدوق تغمّده الله برحمته» از او ياد مى‌كرد.
وى گاه در نقد آراء شيخ، بسيار سرسختى به خرج مى‌داد و شيخ را به طور مستقيم و غيرمستقيم به تبعيت و پيروى از امام شافعى متهم مى‌كرد و گاه لحنش بسيار تند مى‌شد، اما به هر حال، احترام به شيخ را فرو نمى‌نهاد و با عباراتى چون «الشيخ السعيد الصدوق تغمّده الله برحمته» از او ياد مى‌كرد.
خط ۶۹: خط ۶۹:
حلى چنانكه از کتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمى‌آيد، برخى از اصول و مصنفات سلف شيعه را در اختيار داشته و وى آخرين كسى است كه درباره برخى از آن‌ها اطلاعاتى به دست مى‌دهد و برخى از اجازات نام وى در سلسله روايى صحيفه سجاديه ديده مى‌شود. همچنين نام وى در ميان راويان كتب ديگر نيز آمده است.
حلى چنانكه از کتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمى‌آيد، برخى از اصول و مصنفات سلف شيعه را در اختيار داشته و وى آخرين كسى است كه درباره برخى از آن‌ها اطلاعاتى به دست مى‌دهد و برخى از اجازات نام وى در سلسله روايى صحيفه سجاديه ديده مى‌شود. همچنين نام وى در ميان راويان كتب ديگر نيز آمده است.


وى بعضى از كتب سلف را استنساخ كرده، كه به عنوان نمونه مى‌توان از «[[مصباح المتهجّد]] شيخ طوسى» و «قرب الاسناد حميرى» نام‌برد.
وى بعضى از كتب سلف را استنساخ كرده، كه به عنوان نمونه مى‌توان از «[[مصباح المتهجّد]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]» و «قرب الاسناد حميرى» نام‌برد.


وى خود مى‌نويسد كه از سيد ابوالمكارم بن زهره حضوراً و مكاتبتاً استفاده كرده است. از ديگر مشايخ وى چنانكه از اسناد روايات و اجازات برمى‌آيد، مى‌توان افراد زير را نام برد:
وى خود مى‌نويسد كه از سيد ابوالمكارم بن زهره حضوراً و مكاتبتاً استفاده كرده است. از ديگر مشايخ وى چنانكه از اسناد روايات و اجازات برمى‌آيد، مى‌توان افراد زير را نام برد:
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
1- السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى.
1- السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى.


2- منتخب تبيان شيخ طوسى.
2- منتخب تبيان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]].


3- رساله‌اى در تكليف.
3- رساله‌اى در تكليف.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش