إعجاز القرآن و منهج البحث عن التميز: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:




«اعجاز القرآن و منهج البحث عن التميز (الموازنه)» تألیف دكتر محمد ابراهيم شادى استاد بلاغت و نقد ادبى دانشگاه الازهر ميباشد، محوريت بحث پيرامون مشخصات قرآن با مقايسه بين اسلوب قرآن و كلام علماى متقدم و متاخر در اعجاز قرآن و كيفيت اين بحثها و ثمره آنهاست. پرداختن به بحثهاى اعجاز بيانى قرآن در عصر حاضر را به خاطر وجود تأليفاتى كه جنبه معارضه با قرآن دارد مثل انجيل جديد به زبان عربى فصيح، ادعاى غلات شيعه بر حذف شدن عمدى بعضى از سوره‌هاى قرآن در عهد عثمان و ذكر سورهايى در مؤلفاتشان، ادعاى بعضى مؤلفين اجنبى مبنى بر اين كه قرآن تألیف حضرت محمد ص است، ضرورى دانسته و مقايسه بين قرآن و کتاب مقدس را براى تبيين اينكه كداميك شبيهتر به كلام الهى و كلام عادى هستند و احتمال تحريف در آنها ميرود؟ ! و مقايسه بين قرآن و شعر عربى قديم جهت تبيين خصوصيات معنايى و بنايى قرآن لازم برميشمارند.
'''اعجاز القرآن و منهج البحث عن التميز (الموازنه)''' تألیف دكتر محمد ابراهيم شادى استاد بلاغت و نقد ادبى دانشگاه الازهر ميباشد، محوريت بحث پيرامون مشخصات قرآن با مقايسه بين اسلوب قرآن و كلام علماى متقدم و متاخر در اعجاز قرآن و كيفيت اين بحثها و ثمره آنهاست. پرداختن به بحثهاى اعجاز بيانى قرآن در عصر حاضر را به خاطر وجود تأليفاتى كه جنبه معارضه با قرآن دارد مثل انجيل جديد به زبان عربى فصيح، ادعاى غلات شيعه بر حذف شدن عمدى بعضى از سوره‌هاى قرآن در عهد عثمان و ذكر سورهايى در مؤلفاتشان، ادعاى بعضى مؤلفين اجنبى مبنى بر اين كه قرآن تألیف حضرت محمد ص است، ضرورى دانسته و مقايسه بين قرآن و کتاب مقدس را براى تبيين اينكه كداميك شبيهتر به كلام الهى و كلام عادى هستند و احتمال تحريف در آنها ميرود؟ ! و مقايسه بين قرآن و شعر عربى قديم جهت تبيين خصوصيات معنايى و بنايى قرآن لازم برميشمارند.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۴: خط ۵۴:
ايشان بهترين روش براى درك اعجاز قرآن را روش موازنه ميداند و مينويسد: اولين كسى كه در اين زمينه مطالبى را مطرح كرده «رمانى» سپس «باقلانى» و «عبد القاهر» و... هستند. در عصر حاضر نيز تأليفات زيادى در اعجاز قرآن ديده ميشود ليكن با خواندن اين تأليفات متوجه ميشويم كه اينها يا تاريخى، براى ايده‌ى اعجاز قرآن هستند يا بحث از ابزار اعجاز قرآن دارند، نه بيان خود اعجاز، در ادامه به بررسى ريشه موازنه نزد پنج تن از قدما پرداخته و مينويسد:  
ايشان بهترين روش براى درك اعجاز قرآن را روش موازنه ميداند و مينويسد: اولين كسى كه در اين زمينه مطالبى را مطرح كرده «رمانى» سپس «باقلانى» و «عبد القاهر» و... هستند. در عصر حاضر نيز تأليفات زيادى در اعجاز قرآن ديده ميشود ليكن با خواندن اين تأليفات متوجه ميشويم كه اينها يا تاريخى، براى ايده‌ى اعجاز قرآن هستند يا بحث از ابزار اعجاز قرآن دارند، نه بيان خود اعجاز، در ادامه به بررسى ريشه موازنه نزد پنج تن از قدما پرداخته و مينويسد:  


1. «رمانى» اكثر افكار او در اعجاز قرآن و مطالب وى در تحليل اساس موازنه است كه در باب ايجاز به آنها اشاره كرده است بدين جهت كه ايجاز از روشنترين زواياى تفاوت اسلوب قرآنى با اسلوب كلام عرب ميباشد. با مراجعه به كلام رمانى در تمامى بابها مثل جناس تصريف، تضمين، بيان و... ميفهميم به صورت اشاره كلامش پيرامون تميز نص قرآن با كلام مردم است.
# «رمانى» اكثر افكار او در اعجاز قرآن و مطالب وى در تحليل اساس موازنه است كه در باب ايجاز به آنها اشاره كرده است بدين جهت كه ايجاز از روشنترين زواياى تفاوت اسلوب قرآنى با اسلوب كلام عرب ميباشد. با مراجعه به كلام رمانى در تمامى بابها مثل جناس تصريف، تضمين، بيان و... ميفهميم به صورت اشاره كلامش پيرامون تميز نص قرآن با كلام مردم است.  
 
# «خطابى» قرآن را معجزه ميداند چرا كه با فصيحترين الفاظ در بهترين نظم، متضمن صحيحترين معانى است. ايشان به بررسى روش نظم تأليفات ادبى و مقايسه آنها با سبك قرآن پرداخته زيرا كه به عقيده او تنها وسيله اثبات تفاوت و برترى قرآن و ساقط كردن نصوص معارض آن موازنه است. موازنه‌ى او در سبك، فرقهاى معنوى، سطح فكرى صاحب كلام، فرقهاى بيانى، اثر آن كلام و... ميباشد.  
2. «خطابى» قرآن را معجزه ميداند چرا كه با فصيحترين الفاظ در بهترين نظم، متضمن صحيحترين معانى است. ايشان به بررسى روش نظم تأليفات ادبى و مقايسه آنها با سبك قرآن پرداخته زيرا كه به عقيده او تنها وسيله اثبات تفاوت و برترى قرآن و ساقط كردن نصوص معارض آن موازنه است. موازنه‌ى او در سبك، فرقهاى معنوى، سطح فكرى صاحب كلام، فرقهاى بيانى، اثر آن كلام و... ميباشد.
# «باقلانى»: عقايدش در کتاب «دلائل الاعجاز» برگرفته از رمانى و خطابى و تلاشهاى او در تفصيل و كشف پيچيدگيهاى افكار آن دو است. لكن باقلانى توجه خاصى به بحث موازنه دارد، ايشان در هر ايده‌اى كه جهت بيان اعجاز مطرح ميكنند نظيرى از كلام عرب مى‌آورد تا ميزان تفاوت بين قرآن و كلام عرب مشخص شود، اخبار از امور غيبى را نيز از وجوه اعجاز بر شمرده لكن در بيان وجوه اعجاز، تكيه‌اى بر اين مورد ندارد.
 
# «عبد القاهر» از مقدمه کتاب او در «دلائل الاعجاز» ميتوان فهميد كه هدف او در همه مباحث بيان تفاوت قرآن با سائر كلامهاست، ايشان هم موازنه را به عنوان تنها راه كشف فرق و وسيله اظهار وجوه تفاوت قرآن حائز اهميت دانسته و با جستجوى كلام و اشعار عرب و استخراج نظم آنها و جستجوى قرآن به جهات تبيين خصوصيات نظم آن اشاره ميكند.  
3. «باقلانى»: عقايدش در کتاب «دلائل الاعجاز» برگرفته از رمانى و خطابى و تلاشهاى او در تفصيل و كشف پيچيدگيهاى افكار آن دو است. لكن باقلانى توجه خاصى به بحث موازنه دارد، ايشان در هر ايده‌اى كه جهت بيان اعجاز مطرح ميكنند نظيرى از كلام عرب مى‌آورد تا ميزان تفاوت بين قرآن و كلام عرب مشخص شود، اخبار از امور غيبى را نيز از وجوه اعجاز بر شمرده لكن در بيان وجوه اعجاز، تكيه‌اى بر اين مورد ندارد.  
# «ابن ابى الاصبع» مباحثى در تقرير حقيقت اعجاز دارد و ابزار بلاغى را مدخل معرفت تفاوت قرآن با ساير كلامها ميداند. اين مسئله در بسيارى از تحليها و ديدگاههاى او در استخراج اسرار آيات قرآن و خصوصيات بلاغى به چشم ميخورد، سعى در اثبات وجوه تمايز اسلوب قرآنى با سائر سبكهاى عرب دارد. او در تدوين کتاب «بديع القرآن» از بسيارى از كتب قدما در نقد ادبى، شعر، نثر، علم بديع، اعجاز و نظم قرآن و موازنه بهره جسته است. او موازنه را مقارنه معانى جهت شناخت نظم بهتر ميداند.  
 
4. «عبد القاهر» از مقدمه کتاب او در «دلائل الاعجاز» ميتوان فهميد كه هدف او در همه مباحث بيان تفاوت قرآن با سائر كلامهاست، ايشان هم موازنه را به عنوان تنها راه كشف فرق و وسيله اظهار وجوه تفاوت قرآن حائز اهميت دانسته و با جستجوى كلام و اشعار عرب و استخراج نظم آنها و جستجوى قرآن به جهات تبيين خصوصيات نظم آن اشاره ميكند.
 
5. «ابن ابى الاصبع» مباحثى در تقرير حقيقت اعجاز دارد و ابزار بلاغى را مدخل معرفت تفاوت قرآن با ساير كلامها ميداند. اين مسئله در بسيارى از تحليها و ديدگاههاى او در استخراج اسرار آيات قرآن و خصوصيات بلاغى به چشم ميخورد، سعى در اثبات وجوه تمايز اسلوب قرآنى با سائر سبكهاى عرب دارد. او در تدوين کتاب «بديع القرآن» از بسيارى از كتب قدما در نقد ادبى، شعر، نثر، علم بديع، اعجاز و نظم قرآن و موازنه بهره جسته است. او موازنه را مقارنه معانى جهت شناخت نظم بهتر ميداند.  


فصل دوم به ثمره‌هاى موازنه‌ى پنج تن از كسانيكه در اعجاز قرآن مطالبى دارند اشاره شده است.  
فصل دوم به ثمره‌هاى موازنه‌ى پنج تن از كسانيكه در اعجاز قرآن مطالبى دارند اشاره شده است.  


1. رافعى: به عقيده مؤلف كسيكه کتاب «اعجاز القرآن» را مطالعه كند متوجه ميشود كه رافعى، افكار قدما را با اجتهاداتش درآميخته است، وجوه اعجاز نزد او را ميتوان به دو قسم، تقسيم كرد الف: وجوهى كه در آنها تاثيرش از قدما بيشتر از اجتهادات او به چشم ميخورد. ب: وجوهى كه اجتهاداتش بيشتر است. رافعى با بررسى نصوص قرآنى و ساير آثار معتقد است اسلوب قرآن منحصر به فرد بوده و بدين جهت وضع انسان نميباشد و اگر چنين بود بايد مطابق اسلوب عرب نازل مى شد.  
# رافعى: به عقيده مؤلف كسيكه کتاب «اعجاز القرآن» را مطالعه كند متوجه ميشود كه رافعى، افكار قدما را با اجتهاداتش درآميخته است، وجوه اعجاز نزد او را ميتوان به دو قسم، تقسيم كرد الف: وجوهى كه در آنها تاثيرش از قدما بيشتر از اجتهادات او به چشم ميخورد. ب: وجوهى كه اجتهاداتش بيشتر است. رافعى با بررسى نصوص قرآنى و ساير آثار معتقد است اسلوب قرآن منحصر به فرد بوده و بدين جهت وضع انسان نميباشد و اگر چنين بود بايد مطابق اسلوب عرب نازل مى شد.  
 
# عبدالله دراز: ايشان در «النبا العظيم» به راه كشف اعجاز پرداخته وبا بحث از ابزارهاى شناخت تفاوت اسلوب قرآنى كه در كلام فصحاء يافت نميشود و تبيين وجوه اعجاز پرداخته است گرچه ايشان فقط به تحليل شواهد قرآنى اشاره و اسرار قرآن را بدون موازنه ارائه داده‌اند ولى كلام او دلالت بر استفاده‌اش از موازنه ميكند. ايشان در اعجاز لغوى و علمى قرآن، خواص صوتى و دقت در تعبير معانى را بررسى كرده‌اند.
2. عبدالله دراز: ايشان در «النبا العظيم» به راه كشف اعجاز پرداخته وبا بحث از ابزارهاى شناخت تفاوت اسلوب قرآنى كه در كلام فصحاء يافت نميشود و تبيين وجوه اعجاز پرداخته است گرچه ايشان فقط به تحليل شواهد قرآنى اشاره و اسرار قرآن را بدون موازنه ارائه داده‌اند ولى كلام او دلالت بر استفاده‌اش از موازنه ميكند. ايشان در اعجاز لغوى و علمى قرآن، خواص صوتى و دقت در تعبير معانى را بررسى كرده‌اند.
#در ادامه به روش [[سید قطب]] و احمد ديدات و روش موازنه بين محمود شاكر و مالك بن نبى اشاره كرده‌اند.  
 
3. در ادامه به روش [[سید قطب]] و احمد ديدات و روش موازنه بين محمود شاكر و مالك بن نبى اشاره كرده‌اند.  


فصل سوم به موازنه‌هاى تطبيقى جهت بيان تفاوتهاى قرآن و شعر، قرآن و احاديث نبوى، قصه يوسف در قرآن و کتاب مقدس و اثبات عدم تحريف قرآن به واسطه موازنه پرداخته است.  
فصل سوم به موازنه‌هاى تطبيقى جهت بيان تفاوتهاى قرآن و شعر، قرآن و احاديث نبوى، قصه يوسف در قرآن و کتاب مقدس و اثبات عدم تحريف قرآن به واسطه موازنه پرداخته است.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش