إعجاز القرآن و أسرار التنزيل الموسوم فتح الجليل للعبد الذليل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل' به 'الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل'
جز (جایگزینی متن - 'إعجاز القرآن و البلاغة النبویة' به 'إعجاز القرآن و البلاغة النبوية')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل' به 'الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل')
خط ۴۴: خط ۴۴:
مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر این مطلب دارد.
مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر این مطلب دارد.


در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولى‌اى برای مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مى‌دهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مى‌گوید: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شده‌اند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناس‌ها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مى‌دانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل كرده است.
در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولى‌اى برای مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مى‌دهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مى‌گوید: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شده‌اند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناس‌ها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مى‌دانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل كرده است.


نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شده‌اند.
نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شده‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش