إصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۵۱: خط ۵۱:
عبدالرزاق كاشانى و ابن عربى هر دو از عارفان نامدار و ممتاز فرهنگ اسلامى هستند و كسى در آگاهى اين دو در زمينه اصطلاحات تصوف و صوفيان ترديدى ندارد و بنابراين، اثر حاضر از نظر اعتبار علمى داراى جايگاهى ويژه و مهمّ در تاريخ تصوف و عرفان اسلامى است.
عبدالرزاق كاشانى و ابن عربى هر دو از عارفان نامدار و ممتاز فرهنگ اسلامى هستند و كسى در آگاهى اين دو در زمينه اصطلاحات تصوف و صوفيان ترديدى ندارد و بنابراين، اثر حاضر از نظر اعتبار علمى داراى جايگاهى ويژه و مهمّ در تاريخ تصوف و عرفان اسلامى است.


رشح الزلال، شرحى بر كتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.
رشح الزلال، شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است.


كتاب، توسط عاصم ابراهيم كيالى حسينى شاذلى ذرقاوى تصحيح شده است.
کتاب، توسط عاصم ابراهيم كيالى حسينى شاذلى ذرقاوى تصحيح شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==




كتاب حاضر، از سه رساله به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. اصطلاحات الصوفية؛ 2. اصطلاح الصوفية؛ 3. رشح الزلال في شرح الألفاظ المتداولة بين أرباب الأذواق و الأحوال.
کتاب حاضر، از سه رساله به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. اصطلاحات الصوفية؛ 2. اصطلاح الصوفية؛ 3. رشح الزلال في شرح الألفاظ المتداولة بين أرباب الأذواق و الأحوال.


شيوه نگارش در اثر حاضر، گوناگون است؛ به اين ترتيب كه در رساله اول از دو روش الفبايى و موضوعى استفاده شده؛ به اين صورت كه نخست اصطلاحات به شكل الفبايى و بعد به شكل موضوعى (بدايات، ابواب، معاملات، اخلاق، اصول، اوديه، احوال، ولايات، حقايق و نهايات) ذكر و توضيح داده شده است.
شيوه نگارش در اثر حاضر، گوناگون است؛ به اين ترتيب كه در رساله اول از دو روش الفبايى و موضوعى استفاده شده؛ به اين صورت كه نخست اصطلاحات به شكل الفبايى و بعد به شكل موضوعى (بدايات، ابواب، معاملات، اخلاق، اصول، اوديه، احوال، ولايات، حقايق و نهايات) ذكر و توضيح داده شده است.
خط ۷۳: خط ۷۳:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


#هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام كتاب به‌صورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از كتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام كتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز كتاب «رشح الزلال»، كتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. اين مطلب به آن جهت است كه كتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر كتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص4</ref> و به همين جهت در ابتدا، متن كتاب آمده تا مطالب شرح، روشن‌تر شود.
#هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام کتاب به‌صورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از کتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام کتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز کتاب «رشح الزلال»، کتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. اين مطلب به آن جهت است كه کتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر کتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است <ref>ر.ك: مقدمه کتاب، ص4</ref> و به همين جهت در ابتدا، متن کتاب آمده تا مطالب شرح، روشن‌تر شود.
#مصحح كتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكل‌ترين علوم است و به‌طور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامينش روشن نخواهد شد و همين مطلب نقش و اهميت كتاب حاضر را بيشتر روشن مى‌سازد <ref>همان، ص3-5</ref>.
#مصحح کتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكل‌ترين علوم است و به‌طور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامينش روشن نخواهد شد و همين مطلب نقش و اهميت کتاب حاضر را بيشتر روشن مى‌سازد <ref>همان، ص3-5</ref>.
#عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول كتاب اصطلاحات الصوفية را با واژه‌هاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع» <ref>متن كتاب، ص11</ref> و... شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول» <ref>همان، ص17</ref> و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة» <ref>همان، ص90</ref>، به پايان رسانده است. همو مباحث بخش دوم كتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژه‌هاى «اليقظة» <ref>همان، ص92</ref> و... آغاز كرده و با واژه‌هايى مانند «الصبر» <ref>همان، ص116</ref> و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد» <ref>همان، ص164</ref> به پايان رسانده است.
#عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول کتاب اصطلاحات الصوفية را با واژه‌هاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع» <ref>متن کتاب، ص11</ref> و... شروع كرده و آنگاه با واژه‌هاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول» <ref>همان، ص17</ref> و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة» <ref>همان، ص90</ref>، به پايان رسانده است. همو مباحث بخش دوم کتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژه‌هاى «اليقظة» <ref>همان، ص92</ref> و... آغاز كرده و با واژه‌هايى مانند «الصبر» <ref>همان، ص116</ref> و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد» <ref>همان، ص164</ref> به پايان رسانده است.
#:ابن عربى، مباحث كتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب كتاب «رشح الزلال» را با واژه‌هاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد» <ref>همان، ص169 و ص184-187</ref> و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده <ref>همان، ص174 و ص227-228</ref> و... و با «سرّ السرّ» <ref>همان، ص180 و ص268</ref> به پايان رسانده‌اند.
#:ابن عربى، مباحث کتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب کتاب «رشح الزلال» را با واژه‌هاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد» <ref>همان، ص169 و ص184-187</ref> و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده <ref>همان، ص174 و ص227-228</ref> و... و با «سرّ السرّ» <ref>همان، ص180 و ص268</ref> به پايان رسانده‌اند.
#ابن عربى در پايان كتاب «اصطلاح الصوفية» يادآور شده است كه مجموعه اين الفاظ، 198 لفظ است كه آن را نويسنده‌اش در ملطيه در دهم صفر سال 615ق نوشته است <ref>همان، ص180</ref>.
#ابن عربى در پايان کتاب «اصطلاح الصوفية» يادآور شده است كه مجموعه اين الفاظ، 198 لفظ است كه آن را نويسنده‌اش در ملطيه در دهم صفر سال 615ق نوشته است <ref>همان، ص180</ref>.
#عبدالرزاق كاشانى، «جمع» را اين‌گونه معنا كرده است كه انسان حقّ را بدون خلق شهود كند <ref>همان، ص20</ref>.
#عبدالرزاق كاشانى، «جمع» را اين‌گونه معنا كرده است كه انسان حقّ را بدون خلق شهود كند <ref>همان، ص20</ref>.
#كاشانى در «اصطلاحات الصوفية» واژه «عبد المحيي» را به اين صورت معنا كرده است: كسى كه حضرت حقّ با اسم محيى براى او تجلى كرده، پس قلبش را با آن احيا كرده و او را قادر ساخته كه مردگان را زنده كند، مانند عيسى (ع) <ref>همان، ص52</ref>.
#كاشانى در «اصطلاحات الصوفية» واژه «عبد المحيي» را به اين صورت معنا كرده است: كسى كه حضرت حقّ با اسم محيى براى او تجلى كرده، پس قلبش را با آن احيا كرده و او را قادر ساخته كه مردگان را زنده كند، مانند عيسى (ع) <ref>همان، ص52</ref>.
خط ۸۴: خط ۸۴:
#همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اين‌گونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همين صحيح است؛ چون كامل‌تر و پاكيزه‌تر است <ref>همان، ص180</ref>.
#همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اين‌گونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همين صحيح است؛ چون كامل‌تر و پاكيزه‌تر است <ref>همان، ص180</ref>.
#عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است <ref>همان، ص84</ref> و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد اين اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً اين تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ويژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناخته‌شده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه ده‌ها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مى‌زيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است.
#عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است <ref>همان، ص84</ref> و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد اين اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً اين تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ويژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناخته‌شده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه ده‌ها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مى‌زيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است.
#مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و كتاب‌هاى دانشمندان پيدا نكرده است <ref>ر.ك: همان، ص25، پاورقى 1</ref>.
#مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و کتاب‌هاى دانشمندان پيدا نكرده است <ref>ر.ك: همان، ص25، پاورقى 1</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت کتاب ==




متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، براى كتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سوره‌ها و آيات مورد نظر را به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است. او در پاورقى‌ها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته <ref>ر.ك: همان، ص41</ref> و گاه افزون بر آن، متن كامل روايت مورد بحث را نيز آورده است <ref>ر.ك: همان، ص48، 54، 55، 56</ref> و گاه نام شاعرى كه ابياتى از او نقل شده را مشخص كرده و درباره وى يا شعرش توضيحى داده است <ref>ر.ك: همان، ص72، پاورقى 1؛ ص80، پاورقى 1 و 2</ref> و گاه اختلاف نسخه‌هاى خطى را مشخص كرده است <ref>ر.ك: همان، ص76، پاورقى 1 و ص77 پاورقى1</ref> و گاه لغت يا لغاتى را توضيح داده است <ref>ر.ك: همان، ص183، پاورقى 1 و ص184، پاورقى 1، 2، 3 و 4</ref> و گاه توضيحاتى در مورد شخصيتى تاريخى يا عرفانى و... عرضه كرده است <ref>ر.ك: همان، ص186، پاورقى 1 و 2؛ ص187، پاورقى 1 و 2 و ص188، پاورقى 1</ref> و گاهى اصطلاحى را با استفاده از منابع ديگر توضيح بيشتر داده است <ref>ر.ك: همان، ص188، پاورقى 2 و 3 و ص189، پاورقى 1 و 3</ref> و...
متأسفانه هيچ فهرستى جز فهرست تفصيلى مطالب، براى کتاب حاضر تنظيم نشده است. مصحح محترم نام و نشان سوره‌ها و آيات مورد نظر را به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است. او در پاورقى‌ها، گاه به استخراج منابع روايات پرداخته <ref>ر.ك: همان، ص41</ref> و گاه افزون بر آن، متن كامل روايت مورد بحث را نيز آورده است <ref>ر.ك: همان، ص48، 54، 55، 56</ref> و گاه نام شاعرى كه ابياتى از او نقل شده را مشخص كرده و درباره وى يا شعرش توضيحى داده است <ref>ر.ك: همان، ص72، پاورقى 1؛ ص80، پاورقى 1 و 2</ref> و گاه اختلاف نسخه‌هاى خطى را مشخص كرده است <ref>ر.ك: همان، ص76، پاورقى 1 و ص77 پاورقى1</ref> و گاه لغت يا لغاتى را توضيح داده است <ref>ر.ك: همان، ص183، پاورقى 1 و ص184، پاورقى 1، 2، 3 و 4</ref> و گاه توضيحاتى در مورد شخصيتى تاريخى يا عرفانى و... عرضه كرده است <ref>ر.ك: همان، ص186، پاورقى 1 و 2؛ ص187، پاورقى 1 و 2 و ص188، پاورقى 1</ref> و گاهى اصطلاحى را با استفاده از منابع ديگر توضيح بيشتر داده است <ref>ر.ك: همان، ص188، پاورقى 2 و 3 و ص189، پاورقى 1 و 3</ref> و...


==پانويس ==
==پانويس ==
خط ۹۵: خط ۹۵:
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن کتاب.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش