۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال'''، شامل دو اثر از آثار [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|ملا عبدالرزاق كاشانى]] (متوفاى 730ق)، همراه با رساله مختصرى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] (متوفاى 638ق) به نام «اصطلاح الصوفية» است كه هر سه به زبان عربى به شرح واژهها و اصطلاحات صوفيان همت گماردهاند. | |||
عبدالرزاق كاشانى و ابن عربى هر دو از عارفان نامدار و ممتاز فرهنگ اسلامى هستند و كسى در آگاهى اين دو در زمينه اصطلاحات تصوف و صوفيان ترديدى ندارد و بنابراين، اثر حاضر از نظر اعتبار علمى داراى جايگاهى ويژه و مهمّ در تاريخ تصوف و عرفان اسلامى است. | عبدالرزاق كاشانى و ابن عربى هر دو از عارفان نامدار و ممتاز فرهنگ اسلامى هستند و كسى در آگاهى اين دو در زمينه اصطلاحات تصوف و صوفيان ترديدى ندارد و بنابراين، اثر حاضر از نظر اعتبار علمى داراى جايگاهى ويژه و مهمّ در تاريخ تصوف و عرفان اسلامى است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#هرچند در روى جلد و صفحه اول، نام كتاب بهصورت «اصطلاحات الصوفية و يليه رشح الزلال» نوشته شده و اسمى از كتاب ابن عربى نيامده، ولى بعد از اتمام كتاب «اصطلاحات الصوفية» و قبل از آغاز كتاب «رشح الزلال»، كتاب «اصطلاح الصوفية» نوشته ابن عربى آمده است. اين مطلب به آن جهت است كه كتاب «رشح الزلال» در حقيقت شرحى بر كتاب «اصطلاح الصوفية» ابن عربى است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص4</ref> و به همين جهت در ابتدا، متن كتاب آمده تا مطالب شرح، روشنتر شود. | |||
#مصحح كتاب در مقدمه، يادآور شده است كه علم تصوف از مشكلترين علوم است و بهطور طبيعى تا اصطلاحات آن علم روشن نشود، مضامينش روشن نخواهد شد و همين مطلب نقش و اهميت كتاب حاضر را بيشتر روشن مىسازد <ref>همان، ص3-5</ref>. | |||
#عبدالرزاق كاشانى مباحث بخش اول كتاب اصطلاحات الصوفية را با واژههاى «الألف»، «الاتحاد»، «الاتصال»، «الأحد»، «الأحدية» و «أحدية الجمع» <ref>متن كتاب، ص11</ref> و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «التجلي» و «التجلي الأول» <ref>همان، ص17</ref> و... ادامه داده و با «الياقوتة الحمراء» و «اليدان» و «يوم الجمعة» <ref>همان، ص90</ref>، به پايان رسانده است. همو مباحث بخش دوم كتاب «اصطلاحات الصوفية» را با واژههاى «اليقظة» <ref>همان، ص92</ref> و... آغاز كرده و با واژههايى مانند «الصبر» <ref>همان، ص116</ref> و... ادامه داده و سرانجام با «التوحيد» <ref>همان، ص164</ref> به پايان رسانده است. | |||
#:ابن عربى، مباحث كتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب كتاب «رشح الزلال» را با واژههاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد» <ref>همان، ص169 و ص184-187</ref> و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده <ref>همان، ص174 و ص227-228</ref> و... و با «سرّ السرّ» <ref>همان، ص180 و ص268</ref> به پايان رساندهاند. | |||
#ابن عربى در پايان كتاب «اصطلاح الصوفية» يادآور شده است كه مجموعه اين الفاظ، 198 لفظ است كه آن را نويسندهاش در ملطيه در دهم صفر سال 615ق نوشته است <ref>همان، ص180</ref>. | |||
#عبدالرزاق كاشانى، «جمع» را اينگونه معنا كرده است كه انسان حقّ را بدون خلق شهود كند <ref>همان، ص20</ref>. | |||
ابن عربى، مباحث كتاب «اصطلاح الصوفية» را و همچنين عبدالرزاق كاشانى نيز مطالب كتاب «رشح الزلال» را با واژههاى «الهاجس»، «الإرادة» و «المريد» <ref>همان، ص169 و ص184-187</ref> و... شروع كرده و با «العلة»، «الرياضة» و «المجاهدة» ادامه داده <ref>همان، ص174 و ص227-228</ref> و... و با «سرّ السرّ» <ref>همان، ص180 و ص268</ref> به پايان رساندهاند. | #كاشانى در «اصطلاحات الصوفية» واژه «عبد المحيي» را به اين صورت معنا كرده است: كسى كه حضرت حقّ با اسم محيى براى او تجلى كرده، پس قلبش را با آن احيا كرده و او را قادر ساخته كه مردگان را زنده كند، مانند عيسى (ع) <ref>همان، ص52</ref>. | ||
#عبدالرزاق كاشانى، نهايت سفر اول عرفانى را برداشته شدن حجاب كثرت از روى وحدت و نهايت سفر دوم را رفع حجاب وحدت از وجوه كثرت علمى باطنى و نهايت سفر سوم را زوال تقيّد به ضدين و ظاهر و باطن... بشمار آورده است <ref>همان، ص84</ref>. | |||
#ابن عربى در مورد مجاهده چنين نوشته است: مجاهده آن است كه نفس را بر مشقتهاى بدنى و مخالفت هواى نفس درهرحال وادار سازى <ref>همان، ص174</ref>. | |||
#همچنين ابن عربى در مورد تحلى، اينگونه نوشته است: تحلى، دارا شدن صفات و اخلاق الهى است و در نزد ما به معناى آن است كه انسان، داراى اخلاق عبوديت شود و همين صحيح است؛ چون كاملتر و پاكيزهتر است <ref>همان، ص180</ref>. | |||
#عبدالرزاق كاشانى در مورد اصطلاح «نور الأنوار» چنين نوشته است: او حقّ تعالى است <ref>همان، ص84</ref> و هيچ توضيح ديگرى اضافه نكرده است. در مورد اين اصطلاح پرسيدنى است كه آيا واقعاً اين تعبير (نور الأنوار) اصطلاحى عرفانى است؟! يعنى اصطلاح ويژه تصوف و عرفان است؟ پاسخ جاى تأمّل دارد؛ زيرا «نور الأنوار» از اصطلاحات شناختهشده شيخ اشراق سهروردى (متوفاى حدود 581-590ق) است كه دهها سال قبل از كاشانى (متوفاى 730ق) مىزيسته است و اصطلاحات حكمت اشراق معروف است. | |||
#مصحح در برخى موارد، منابع برخى از روايات و مطالب منقول را در آثار و كتابهاى دانشمندان پيدا نكرده است <ref>ر.ك: همان، ص25، پاورقى 1</ref>. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش