إثبات نبوة محمد(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ى‎ک' به 'ى‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ک' به 'ى‌ک')
خط ۴۲: خط ۴۲:
در نوع دوم به قرائن حالیه‌ای که بر نبوت آن حضرت دلالت دارد اشاره شده است. در بین کتبی که در رابطه با نبوت آن حضرت نوشته شده، [[السيرة النبوية]] [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] از مشهورترین آثاری است که سیره نبوی در آن ذکر شده است. این قرائن در این کتب بر زبان راویان ثقه عادل جاری شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/52 ر.ک: همان، ص‎52 و پاورقی 2]</ref>‎.
در نوع دوم به قرائن حالیه‌ای که بر نبوت آن حضرت دلالت دارد اشاره شده است. در بین کتبی که در رابطه با نبوت آن حضرت نوشته شده، [[السيرة النبوية]] [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] از مشهورترین آثاری است که سیره نبوی در آن ذکر شده است. این قرائن در این کتب بر زبان راویان ثقه عادل جاری شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/52 ر.ک: همان، ص‎52 و پاورقی 2]</ref>‎.


در بخشی از این نوع چنین می‌خوانیم: چون رسول‌الله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسول‌الله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته می‌شد و پسرانش در پیرامون آن مى‌نشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمى‎خاست، هیچ‎یک از فرزندانش به احترام او روی آن نمى‌نشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازه‎پسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مى‎آمد و عموهایش او را مى‎گرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مى‎کرد، مى‎گفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مى‌نشاند و دستى بر پثست او مى‎کشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مى‎داد، لذت مى‌برد و خوشحال می‌شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>‎.
در بخشی از این نوع چنین می‌خوانیم: چون رسول‌الله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسول‌الله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته می‌شد و پسرانش در پیرامون آن مى‌نشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمى‎خاست، هیچ‎یک از فرزندانش به احترام او روی آن نمى‌نشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازه‎پسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مى‎آمد و عموهایش او را مى‎گرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مى‌کرد، مى‎گفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مى‌نشاند و دستى بر پثست او مى‌کشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مى‎داد، لذت مى‌برد و خوشحال می‌شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>‎.


در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره می‌کند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن به‌عنوان بزرگ‎ترین و روشن‎ترین و مشهورترین معجزه مقدم می‌شد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>‎.  
در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره می‌کند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن به‌عنوان بزرگ‎ترین و روشن‎ترین و مشهورترین معجزه مقدم می‌شد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>‎.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش